امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روانشناسی/دروغ چرا؟

#1
دروغگويي صفت ناپسندي است كه متاسفانه در برخي خانواده‌ها به شكل افراطي مشاهده مي‌شود. فردي كه متوسل به دروغ مي‌شود سعي دارد ضعف‌هاي خود را با دروغگويي بپوشاند و خود را از تنبيه و سرزنش نجات دهد. هيچ انساني دروغگو به دنيا نيامده است همه ما راه فكر كردن و توجيه اعمال خود را از ديگران آموخته‌‌ايم. ما از جامعه خود و از كساني كه با آنها سر و كار داريم نظير خانواده مي‌آموزيم كه چه رفتاري درست و چه رفتاري نادرست است. اولين نهادي كه كودك با صفت‌هاي بد و خوب آشنا مي‌شود، نهاد خانواده است. كودك قبل از اين‌كه وارد جامعه شود در ميان خانواده و پدر و مادر با اصول اجتماعي آشنا مي‌شود؛ بنابراين تربيت كودك بايد از همان دوره طفوليت آغاز شود. صداقت و راستگويي از مواردي است كه بايد قبل از سنين مدرسه به آن توجه شود. در اين گزارش سعي داريم بدانيم ريشه دروغگويي چيست و از چه سني آغاز مي‌شود.

آغاز دروغ گفتن
دروغگويي معمولا از سنين كودكي آغاز مي‌شود، ولي در اين سن معنايي مشابه آنچه بزرگ‌ترها مي‌شناسند، نيست، بلكه بيشتر جنبه خيالبافي دارد. كودكان به دنبال فريب ديگران نيستند فقط به خاطر فشار بزرگ‌ترها و تنبيه آنان تحت فشار قرار مي‌گيرند، لذا متوسل به دروغ مي‌شوند از اينجاست كه كودكان دروغگويي را ياد مي‌گيرند و چنانچه خانواده‌ها به اصلاح اين رفتار نادرست نپردازند اين رفتار دائمي شده و در بزرگسالي نيز دامن وي را رها نخواهد كرد. به بيان ديگر پدر و مادر بايد توجه داشته باشند كه اولين ضرر عادي‌سازي يا ضروري‌سازي دروغ در خانواده‌ها به خود آنها برمي‌گردد. زيرا فرزندانشان در اولين تجربه‌هاي دروغگويي اول به والدين خود دروغ مي‌گويند و بدون شك محيط خانه كه يك محيط امن و اعتماد‌آور است به محيط شك و شبهه و ترديد تبديل مي‌شود و رفتارها و حركات در هاله‌اي از ابهام و بي‌اعتمادي قرار مي‌گيرد.

عوامل دروغگويي
يكي از علل و عوامل دروغگويي در كودكان آموزش نادرست خانواده است. در خانواده‌اي كه پدر و مادر و ديگر اعضاي آن همواره به يكديگر دروغ مي‌گويند نمي‌توان انتظار داشت كه كودكي راستگو تربيت كنند.
همچنين دروغگويي كودك ممكن است براي جلب توجه اطرافيان باشد، چنانچه كودكي در خانواده يا مدرسه مورد بي‌توجهي اطرافيان قرار گيرد براي نشان دادن خود و جلب توجه آنان ممكن است به گفتن دروغ در زمينه‌هاي گوناگون متوسل شود. از سوي ديگر كودكاني كه نسبت به دوستان و اطرافيان خود احساس كمبود مي‌كنند ممكن است براي جبران كمبودها در زمينه‌هاي گوناگون نظير شغل والدين، محل سكونت، وضع تغذيه، دوستان و تفريحات و سفرها به دروغ متوسل شوند.

درمان دروغگويي
براي درمان دروغگويي والدين و مربيان بايد واقعيات را بپذيرند و براي شنيدن موارد شيرين و تلخ از طرف كودكان آماده باشند و با رفتار خود به كودك بياموزند كه گفتن واقعيات به هر صورتي كه باشد مقبول است و موجبات تنبيه و آزار كودك را فراهم نخواهد كرد.
همچنين اگر كودك پي ببرد كه والدين و مربيان او را براي دروغگويي تشويق و براي راستگويي تنبيه نمي‌كنند به تظاهر نمي‌پردازند. از سوي ديگر والدين و مربيان بايد از طرح پرسش‌هايي كه كودك به آنها به احتمال قوي پاسخ نادرست خواهد داد خودداري كنند. براي اين كار كودك بايد از طريق والدين دريابد كه دروغگويي نادرست و راستگويي صفتي با ارزش و پسنديده است. تنبيه و كتك‌زدن كودكان به هنگام دروغگويي روش مناسبي نيست بلكه بايد نتايج زشت و تلخ دروغگويي را به صورت داستان براي آنها تعريف كرد و به آنها آموزش داد. اجازه بيان احساسات يكي ديگر از شيوه‌هاي پيشگيري از دروغگويي است. پس از شنيدن نظر كودك، والدين بايد ضمن تحليل رفتار خود با كودك و يافتن علل پيدايش چنان احساسي به راهنمايي وي و تغيير رفتار و احساسات او بپردازند. وقتي كودك مرتكب خطايي شده ولي راست مي‌گويد بايد به ملايمت و به طور صحيح به او تذكر داده شود كه رفتارش درست نيست.

انتظارات والدين از كودكشان بايد در حد معقول و منطقي باشد وقتي اين انتظارات از حد خود خارج مي‌شود كودك را به سوي دروغگويي وا مي‌دارد چون كودك توان عملي ساختن خواسته‌هاي اطرافيان را ندارد لذا به دروغ روي مي‌آورد.
پس بايد بدانيم كه در درمان دروغگويي همكاري خانواده و اعضا و اولياي مدرسه ضروري است. تغيير شيوه‌هاي تربيتي، آگاهي دادن به كودك براي پذيرش كمبودها، توجه دادن به كودك به ارزشمندي‌ها و توانايي‌هاي ديگر خود و خانواده و عدم مقايسه خود با ديگران، از ميان برداشتن علل ترس در كودك، اجازه براي بيان احساسات و تعديل انتظارات از كودك شيوه‌هاي مناسبي است.

به اعتقاد كارشناسان امور تربيتي، اگر پدر و مادر از همان سنين اوليه با ظرافت و هوشياري كودك را به خاطر دروغگويي‌اش مورد طعن، مخالفت و يا استهزاء و تنبيه قرار ندهند بلكه با آرامش، مهرباني و صبوري با او در اين‌باره صحبت كنند او نيز به تدريج از اين رفتار دست برمي‌دارد. ضمن آن‌كه بايد برخورد مادر و پدر به گونه‌اي باشد كه به كودك احساس شرم يا گناه تلقين نكنند بلكه زمينه‌هاي بروز رفتار را از ميان بردارند. پدر و مادر باهوش بايد كودك خود را نه با دعوا و مشاجره بلكه با مثال‌هاي خنده‌دار و شاد از عواقب ناخوشايند دروغگويي آگاه كنند. در اين صورت كودك با هدايت و رهبري صحيح از سوي پدر و مادر، خود را از دروغگويي بي‌نياز ديده و اين عمل را به عنوان يك الگوي رفتاري به كلي از دست خواهد داد. او كم‌كم مي‌آموزد به وجدانش رجوع كند و از دروغ گفتن پرهيز كند. براساس گفته‌‌هاي كارشناسان، معمولا دروغ‌پردازي‌هاي خيالي كودكان از سنين 5 4 سالگي به بعد كاهش مي‌يابد وكم‌كم قدرت تشخيص واقعيت از خيال را پيدا مي‌كنند اما اگر بعداز 6 5 سالگي نيز سعي كنند با روياسازي‌هاي ذهني خود حقيقت را ناديده بگيرند والدين بايد درصدد رفع علت اين امر باشند. چرا كه اصولا از اين سنين به بعد كودك تنها زماني كه دچار اضطراب، تشويش و نگراني شديد شوند دروغ مي‌گويند.
در دلم حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد

و چه اندوه عجیبی ست که در خلوت دل

یاد یک دوست نباشد که تو را غرق تماشا سازد
پاسخ
 سپاس شده توسط AmItiSe ، mohsenniceboy ، Armina ، ***Z.E***
آگهی
#2
من مدتی است خیلی دروغ می گویم با اینکه هیچ اجباری در کار نیست مثلا دارم خاطره ای برای دوستان تعریف می کنم برای اینکه احساسات آنها را به هیجان بیاورم یا به خنده بیندازمشان چندتا دروغ چاشنی حرف هایم می کنم یا اگر از من بپرسند که وسایلت را به چه قیمتی خریده ای هرگز راستش را نمی گویم حتما کمی باید بالا پایین بگویم .

دروغ
روزی بر روی یک تابلو حدیثی گرانقدر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برخوردم با این مضمون که : بدترین مردم کسی است که به خاطر رضایت دیگران موجب خشم خدا می شود.(یعنی به خاطر جلب رضایت مردم دروغ می گوید)

خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم و خیلی سعی کردم دیگر دروغ نگویم اما مگر می شد؟

من به این کار زشت عادت کرده ام گاه به صحبت هایم که دقت می کنم می بینم در یک صحبت کوتاه چندتا دروغ گفته ام و با خود فکر می کنم که در حال حاضر که مواظبم اینقدر زیاد دروغ گفته ام وای به روزهایی که گذشتند و من بی مهابا و هیچ کنرتلی هزاران دروغ ریز و درشت گفته ام .

حالا خیلی پشیمانم و نمی دانم باید چکار کنم که خود را از بند این گناه برهانم؟

بهتر است برای چاره جویی در ابتدا کمی از قباحت دروغ و اثرات منفیش که در روایاتمان آمده آگاه شویم و بعد به چاره جویی برای این مشکل بپردازیم.

روانشناسی/دروغ چرا؟ 1

دروغ منشأ همه بدی ها:

دروغ‏گویى گناهى است که علاوه بر اینکه فطرت انسان آن را زشت مى‏شمارد، توفیق کسب ایمان را نیز از انسان مى‏گیرد. حضرت على (ع) در این مورد مى‏فرمایند: «بنده مزه ایمان را نمى‏چشد مگر اینکه دروغ‏گویى را رها کند چه دروغ جدى و چه شوخى»( اصول کافى ج 2 ص 340).

سر منشأ تمام گناهان و بدی ها از دروغگویی است و تا زشتی این گناه برای انسان مشخص نگردد هرگز نمی تواند خود را از آن رها کند. نقل مى کنند شخصى خدمت پیامبراکرم صلى الله علیه وآله رسید و عرض کرد: مرا به سودمندترین کارها راهنمایى کنید، ایشان فرمود: «راستى را پیشه خود کن و دروغ نگو، آن گاه هر چه مى خواهى گناه کن!»

اگر برای رضای الهی از دروغ کناره گیری کنید خداوند می تواند او را نزد دیگران نیز عزیز و گرامی بدارد. پس می توان با یک تیر دو نشان زد، با صداقت در گفتار و کردارمان هم مشمول رحمت الهی بشویم و هم رضایت دیگران را جلب کنیم. یقینا همگان نیز شخص صادق را بیشتر از دروغگو دوست دارند

آن شخص با تعجب زیاد از محضر ایشان بیرون رفته و با خود مى گفت، حضرت صلى الله علیه وآله مرا فقط از دروغ برحذر داشت، در این صورت مى توانم سراغ گناهان دیگر روم. سؤالى به ذهنش رسید که اگر کسى از من بپرسد از کجا مى آیى، در حالى که از مجلس گناهى برمى گردم، نمى توانم دروغ بگویم، چون با رسول خداصلى الله علیه وآله عهد کردم که دروغ نگویم، از این رو «با ترک دروغ، دست از تمام گناهان کشید! (انوار نعمانیه، ص 274، به نقل از: پند تاریخ، خسروى، موسى، ج 1، ص 230)

راستى کن که راستان رستند در جهان راستان قوى دستند

شاید توانستیم با دروغ اطرافیان خود را از خود راضی کنیم اما آیا می توانیم با دروغ رضایت خداوند را هم جلب کنید؟ قطعا دروغ انسان را از رحمت الهی دور می کند و سبب می شود تا مشمول غضب الهی شود. ولی اگر برای رضای الهی از دروغ کناره گیری کنید خداوند می تواند او را نزد دیگران نیز عزیز و گرامی بدارد. پس می توان با یک تیر دو نشان زد، با صداقت در گفتار و کردارمان هم مشمول رحمت الهی بشویم و هم رضایت دیگران را جلب کنیم. یقینا همگان نیز شخص صادق را بیشتر از دروغگو دوست دارند.
دروغ

راهکارهای
ترک دروغ:

بعد از دیدن این روایات گرانقدر از سزاست که هر چه زودتر دست به کار ترک کردن این کج روی شویم و در این راستا تجربیاتی را که از استادان اخلاق با بیان های متفاوت واورد شده به صورت ساده می آورییم باشد که به کار بندیم تا از این دام بزرگ شیطان رهایی یابیم .

چون مدتى است در کارها به دروغ عادت کرده‏ایم یکباره ترک آن گفتن مشکل اما شدنی است لذا باید با جدیّت، سعى در ریشه کن کردن آن داشته باشیم. باید سعى کنیم با مراقبت و تأمل بکوشیم هنگامى که در معرض دروغ‏گویى قرار مى‏گیریم از این گناه اجتناب کنیم.

- این مهم میسر نمی شود مگر اینکه به اثرات سوء دروغ توجه کنیم و اطلاعات خود را با مطالعه بعضی از آیات و روایاتی که در مذمت دروغ و دروغگو آمده است بالا بریم برای مثال خداوند در سوره نحل آیه 105 می فرماید: إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ - تنها کسانى دروغ مى‏بندند که به آیات خدا ایمان ندارند (آرى،) دروغگویان واقعى آنها هستند!

و در حدیثی از امام صادق (ع) روایت شده است: إِنَّ الْکَذِبَ هُوَ خَرَابُ الْإِیمَانِ – دروغگویی نشانه بی ایمانی است (الکافی ج2 ص339). همچنین از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: دیشب مردى را در خواب دیدم که نزد من آمد و گفت برخیز، من برخاستم و سپس دو نفر را دیدم که یکى ایستاده و میله اى آهنین در گوشه دهان آن که نشسته است فرو مى کند و آن قدر فشار مى دهد تا به میان دو شانه اش برسد، و سپس بیرون آورده و در گوشه دیگر دهانش فرو مى کند و این گوشه را نیز مانند آن گوشه پاره مى کند. از کسى که مرا حرکت داده بود پرسیدم: چرا اینگونه این شخص را عذاب مى کنند؟ گفت: این مرد، دروغگوست و تا روز قیامت، در قبر این گونه شکنجه اش مى کنند (کاشانى، ملا محسن، المحجه البیضا، ج 5، ص 241).

- هر روز بعد از بیدار شدن از خواب با خود شرط کنیم که امروز را تا شب دروغ نمی گوییم، در طول روز نیز مراقب باشید که خطایی از ما سر نزند و شب قبل از خواب نیز اقدام به محاسبه نفس کرده و بررسى کنیم که آیا میزان دروغ‏گویى ما کمتر شده است یا نه و نفس خود را تشویق کنیم تا دچار چنین خطایی نشود.

امر دیگرى که لازم است از هم اکنون در جهت آن سعى و کوشش کنیم ترک معاشرت و مصاحبت با افراد دروغ‏گو است

- از طرف دیگر براى خود تنبیه‏هایى در نظر گیریم و اگر موقع محاسبه متوجه شدیم که در طول روز دروغى از ما سر زده است آن تنبیه را اعمال نماییم. تنبیه در این زمینه به تناسب شرایط شما متفاوت مى‏باشد مثلا مى‏توانید میزان صحبت کردن خود را کم کنیم، روزه بگیریم، در مکان‏هایى که خطر مبتلا شدن به دروغ‏گویى بیشتر است نروید یا با کسانى که بیشتر موجب دروغ گویى ما مى‏شوند تماس نگیریم و یا خود را ملزم کنیم در صورت دروغ گفتن مبلغ قابل ملاحضه ای را صدقه دهید.

- امر دیگرى که لازم است از هم اکنون در جهت آن سعى و کوشش کنیم ترک معاشرت و مصاحبت با افراد دروغ‏گو است. به تدریج مصاحبت با این افراد را کمتر کنیم و با افراد درستکار و راستگو بیشتر مصاحبت داشته باشیم. و همچنین از رفتن به جاهایی که باعث می شود دروغ بگوییم پرهیز کنیم.

با رعایت این نکات می توانید به مرور زمان این صفت زشت را از خود دور کنید. دقت کنید، همانطور که با گذشت زمان این صفت در ما شکل گرفته است برای خارج کردن آن نیز نیاز به زمان است پس با صبر و حوصله نکات گفته شده را عملی کنیم .و اگر در راه ترک این گناه گاه شکیت خوردیم نباید نا امید شویم بلکه همان لحظه توبه کنیم و سعی خود را از سر گیریم که انشاءالله بتوانیم ریشه های ان را از فکر و ذهنمان بیرون کشیده بخشکانیم تا قبل از انکه عواقب وحشتناک آن دامنمان را بگیرد.
روانشناسی/دروغ چرا؟ 1
برای اینکه شکست نخورید
.
.
.
هیچوقت تلاش نکنید !(((=
(خواجه گشادالدین ایرانی)
پاسخ
 سپاس شده توسط mohammadreza...
#3
Confused
انتقال داده شد!Confused
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
#4
یا علی چقد زیادهSad
گفتم غم تو دارم                      گفتا چشت دراید
گفتم که ماه من شو                   گفتا دلم نخواهد
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد     گفتا برو به سویی تا گل نی دراید
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان