امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تاثیر موسیقی بر مغز

#1
در بلندی و کوتاهی صدای آهنگ و اشعار و ترانه های آن در نیمکره ی چپ پردازش می شود .
در زیر به خلاصه ای از مناطق مختلف مغز که در هنگام شنیدن موسیقی فعالند اشاره می کنیم:
گوش کلی به موسیقی                             نیمکره چپ – کورتکس شنوایی
تن موسیقی                                            نیم کره راست – کورتکس شنوایی
طنین موسیقی                                        نیم کره راست
ملودی                                                    نیمکره راست
ریتم                                                       مخچه – پشت نیمکره چپ
قطعات آشنای موسیقی                            نیمکره چپ – منطقه گیجگاهی
یادآوری نام اهنگ                                     نیمکره چپ
تمرکز روی شعر و ترانه                               نیمکره راست
نواختن موسیقی                                    مخچه ، نیمکره راست
به طور کلی در هنگام شنیدن موسیقی با توجه به نوع موسیقی و شنونده قسمت های مختلف مغز فعال است. ولی به طور کلی هر دو نیمکره ی مغز در شنیدن موسیقی فعال می باشند. در مغز مناطق و سیستم های پردازشی جداگانه ای را برای زبان محاوره ای و موسیقی وجود دارد. و این مهم با مطالعه بیماری هایی مانند آمیوزیکا (Amusica) که در آن فرد قادر به تکلم است ولی قادر به درک موسیقی نیست یا آفازیا (aphasia  ) که بیمار قادر به تکلم نیست ولی موسیقی را درک می کند قابل نتیجه گیری است.در صورتی که نیمکره راست مغز دچار سکته یا بیماری شود شناساییو پردازش طنیتن صدا نیز دچار مشکل می شود و مغز صدا ها را از هم تشخیص نمی دهد.
تاثیر بر ساختار مغز
از ده سال پیش تاکنون گروه های تحقیقی متعددی در سراسر جهان تأثیر موسیقی بر مغز انسان را مورد بررسی قرار داده و با مقایسه مغز نوازندگان و افراد عادی به نتایج شگفت آوری دست یافته اند. تغییرپذیری ساختار و شکل مغز کودکان و حتی بزرگسالان با کمک صوت و ریتم از مهمترین این یافته هاست.
البته نوع موسیقی در این مورد نقش بسیار مهمی دارد.موسیقی کلاسیک موجب برانگیختن و فعالیت همه ی قسمتهای مغز می‌شود درحالی‌که موسیقی پاپ کمتر چنین تأثیری را داراست.
به ویژه در مغز نوازندگان حرفه‌ای به‌دلیل شروع زودهنگام و طولانی‌مدت فعالیتهای موسیقایی ویژگیهای آناتومی خاصی دیده می‌شود.
معاینات و بررسیهای متعدد از مغز نوازندگان حرفه‌ای نشان می‌دهد که ماده خاکستری مخچه و ناحیه شنوایی مغز آنان نسبت به افراد غیر موزیسین بیشتر است.
در مغز نوازندگان سازهای زهی و پیانو هم بخشهایی که مسئول کنترل حرکات دست هستند ۴۰ درصد رشد بیشتری دارند. همچنین جسم پینه‌ای مغز نوازندگانی که قبل از سن ۷ سالگی شروع به فراگیری ساز نموده‌اند بزرگ‌تر از سایرین است. از این رو بین دو نیم‌کره و بخشهای مختلف مغز آنان ارتباط و هماهنگی بیشتر و بهتری برقرار می‌شود.
هر یک از دو نیم‌کره مغز وظایف متفاوتی بر عهده دارد. نیم‌کره چپ مسئول تجزیه و تحلیل مسائل و مرکز تعلیم است و نیم‌کره راست احساسات، تخیلات و قدرت ابتکار را هدایت می‌کند. برای استفاده از کل پتانسیل مغز می‌بایست هر دو نیم‌کره با هم هماهنگ باشند.
بر اساس تحقیقی که توسط آلتن مولر از انستیتو پزشکی و فیزیولوژی موسیقی در هانوفر و مارک بانگرت از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد انجام گرفته است، بخش شنوایی و بخشهای حرکتی مغز نوازندگان پیانو کاملا‌ً با یکدیگر مرتبط‌اند به‌طوری‌که تحریک یکی از این دو بخش موجب برانگیختن دیگری می‌شود.
اسکنهای متعدد و الکترو انسفا لوگرافی (eeg) از مغز نوازندگان حرفه‌ای پیانو نشان می‌دهد که تنها حرکت دست نوازنده بر روی کلاویه‌ها موجب فعال شدن ناحیه شنوایی مغز می‌گردد و بالعکس شنیدن قطعات موسیقی باعث تحریک قسمتهای حرکتی می‌شود.
حتی انگشتان دست برخی از نوازندگان با شنیدن ملودیهای خاصی بی‌اراده حرکت می‌کند. بین این دو ناحیه از مغز نوازندگان مبتدی هم در اولین جلسه و پس از ۱۰ دقیقه تمرین ارتباط موقتی ایجاد می‌شود که با افزایش تعداد جلسات تثبیت می‌گردد.
البته هنوز به‌طور قطعی مشخص نیست که آیا تمرینات موسیقی عامل ایجاد این ویژگیهاست و یا اینکه ساختار مغز نوازندگان از هنگام تولد با دیگران متفاوت است و این تفاوتها زمینه موفقیت آنان در موسیقی را فراهم می‌سازد.
تمرینات موسیقی همچون نیروی بازدارنده‌ای مانع از بین رفتن سلولهای عصبی در سنین بالا می‌شود. حتی اگر فردی تازه در سن ۸۵ سالگی شروع به فراگیری ساز نماید سلولهای مغز او ترمیم و بازسازی می‌شود و قدرت حافظه و استنتاجش افزایش می‌یابد.
در تحقیقی به منظور بررسی اثرات موسیقی بر مغز و رد این فرضیه که نه موسیقی بلکه خانواده و محیط رشد کودک موجب افزایش کارآیی مغز و ضریب هوشی می‌شود، کودکانی از محلات فقیرنشین برلین و از خانواده‌هایی بدون پیشینه فرهنگی غنی مدت شش سال به طور منظم و مداوم در مدرسه تحت آموزش موسیقی قرار گرفتند. در لس‌آنجلس نیز در دانشگاه کالیفرنیا تحقیقی مشابه انجام گرفت.
نتایج هر دو بررسی تأثیر مثبت موسیقی بر مؤلفه‌های ضریب هوشی و قدرت تخیل فضایی‌ ـ زمانی انسان را تأیید نمود.
در آزمایشی دیگر در دانشگاه هنگ کنگ‌، ۴۵ نوازنده ارکستر بین سنین ۶ تا ۱۵ سال از لحاظ قدرت حافظه و به یادسپاری کلمات مورد بررسی قرار گرفتند. محققین پی بردند که کودکان نوازنده نسبت به هم‌سالان غیر نوازنده خود به مراتب لغات بیشتری را به خاطر می‌سپارند و هر قدر زمان عضویت آنان در ارکستر بیشتر است در این زمینه موفق‌ترند.
پس از یک‌سال با انجام مجدد این آزمایش مشخص شد که توانمندی حافظه کودکانی که هنوز نوازنده ارکستر هستند نسبت به سال گذشته افزایش یافته است درحالی‌که حافظه کسانی که از ارکستر جدا شده‌اند در همان سطح باقی مانده است.
تاثیر موسیقی بر نورو شیمی مغز
منظور از نوروشیمی تاثیری است که موسیقی بر انتقال دهنده های عصبی  و همچنین ترشح هورمون های درون ریز مثل کورتیزول دارد ، می باشد.
بر طبق تحقیقات به عمل آمده موسیقی موجب
افزایش تولید آندروفین
افزایش سطح ملاتونین
افزایش سطح نور اپی نفرین و اپی نفرین
تحریک ترشح اوپیویید ها و در نتیجهآزاد سازی دوپامین ا
افزایش سطوح پلاسمایی هورمون اکسی توسین
می شود.
هر کدام از عملیات یاد شده به نوعی در افزایش سطح آرامش روانی و کاهش استرس نقش فعالی دارند. در یک مطالعه برای بیست بیمار آزایمری مرد به مدت یک ماه ، هفته ای ۵ روز و روزی سی دقیقه موسیقی پخش شد . سطح ملاتونی اپی نفرینن  و نفرین در طول این مطالعه افزایش یافت . این تاثیر به طرز شگفت انگیزی بر آرامش و کاهش استرس بیماران نمایان بود . از جهت دیگر افزایش هر یک از انتقال دهنده های فوق موجب افزایش سطح ایمنی بدن نیز می شوند. همانگونه که می دانیم سیستم ایمینی ما تحت تاثیر منفی استرس های مزمن قرار دارد .استرس نه تنها سلول های مغز را از بین می برد بلکه باث تضعیف و زوال حافظه می گردد.
در مطالعاتی دیگر نشان داده شد که موسیقی می تواند سطح کورتیزول بدن و ایمونو گلوبین  را که هر دو برای سلامتی مهم هستند را تنظیم کند . ناگفته نماند که موسیقی های مختلف تاثیرات متفاوتی بر مغز می گذارند . موسیقی های آرام موجب افزایش دوپامین و سرتونین می گردند  و موسیقی هایی با ریتم تند مثل هوی متال باعث افزایش کورتیزول در سطح بدن میشوند . اینکه چه نوع موسیقی را در چه زمان گوش کنیم از جمله مواردی است که باید با مشورت متخصصین و مطالعه صورت پذیرد .
تاثیر بر امواج مغزی
   همانگونه که می دانیم مغز ما در تمامی لحظات در حال فعالیت می باشد . فعالیت مغز را به گونه های متفاوت مورد بررسی قرار می دهند . این مطالعات با توج به تاثیراتی است که از مغز دریافت می کنند . یکی از را های مطالعه مغز مطالعه امواج مغزی است.طبق مطالعات و الکترو انفالوگرام های دریافت شده از مغز ۴ نوع موج را در موقعیت های مختلف برای مطالعات و الکترو آنسفالوگرام های دریافت شده از مغز ۴ نوع موج در موقعیت های مختلف فعالیت مغز ثبت شده است .
امواج بتا  :امواج  بالای۱۴ سیکل در ثانیه
در این موقعیت مغز فعال است و در وضعیت هوشیاری عادی به سر می‌برد. امواج مغز در این موقعیت بین ۱۳ تا ۲۵ بار در ثانیه مرتعش می‌شوند برای ایجاد این موقعیت از مغز می‌توان از آهنگ‌های تند و رقص گونه استفاده کرد.
امواج آلفا :امواج بیت ۷ تا۱۴  سیکل در ثانیه
در این موقعیت مغز در حالت آرام به سر می‌برد می‌توان توسط موسیقی این موقعیت را در طول روز ایجاد کرد در این موقعیت معمولا چشم‌ها بسته هستند و رویاهای روز به وجود می‌آیند امواج مغز در این موقعیت بین ۸ تا ۱۲ بار در هر ثانیه مرتعش می‌شوند این موقعیت از مغز را می‌توان توسط آهنگ‌های خیلی ملایم و آرام ایجاد کرد
امواج تتا : امواج بین ۳ تا۷  سیکل در ثانیه
 موقعیت تتا که بطور عمده در منطقه گیجگاهی و آهیانه مغز ایجاد می‌شود موقعیت خلاقیت مغز است امواج مغز در این وضعیت بین ۴ تا ۷ بار در ثانیه مرتعش می‌شوند. هوشیاری مغز در این وضعیت بین خواب و بیداری است آهنگ‌هایی که بتوانند این موقعیت مغزی را حفظ کنند معمولا خیلی آرام هستند و معمولا با سرعت خیلی پایین اجرا می‌شوند .
امواج دلتا: امواج زیر ۳   سیکل در ثانیه
در این موقعیت که تعداد ارتعاشات امواج مغز بین ۱تا ۳ بار در ثانیه است موقعیت خواب عمیق مغز است در این موقعیت، تنفس عمیق، سطح و فشار خون، ضربان قلب و دمای بدن به حداقل خود می‌رسد آگاهی و هوشیاری در این وضعیت در پایین‌ترین میزان است که موسیقی اثر چندانی بر روی مغز نمی‌گذارد .
با کمک موسیقی می توان هر یک از حالت ها و امواج  را در مغز ایجاد نمود. این امواج در وضعیت سلامت فرد قابل دریافت است . اگر فرد بیمار باشد امواج مغزی در وضعیت نرمال نمی باشند . که برای هماهنگ کردن امواج مخ با موقعیت نرمال آن ها می توان از موسیقی یاری جست.
 برای این کار که به آن موسیقی درمانی مغز نیز می گویند فرد در حالت آرام قرار می‌گیرد و در آن حالت امواج مغز او بصورت نوار مغزی به مدت پنج دقیقه ثبت می‌شود. اطلاعات ثبت شده به آزمایشگاه فرستاده می‌شود و در آنجا فایل‌های نوار مغزی با فایل‌های موسیقی تطبیق داده می‌شود سپس بعد از تنظیم، از آن برای درمان استفاده می‌کنند . درمان به اینصورت خواهد بود که با کمک هدفون های استریو موسیقی که متخصصان برای بیمار تجویز کرده اند را برای او پخش می کنند .زمان و مقدار آن را متخصصان تیین می کنند .
در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر چه ما تاثیرات موسیقی بر مغز را به طور جداگانه مورد بررسی قرار دادیم اما ممکن است انچه در عمل اتفاق می افتد بدین گونه نباشد .بدین معنا که تاثیری که موسیقی بر ساختار مغز می گذارد به طور همزمان نوروشیمی مغز را نیز متاثر می کند و امواج مغزی رانیز تحت تاثیر خود قرار می دهد .
مطالعات علوم اعصاب هنوز جوان است . اما یافته های تا کنون این علم حاکی از آن است که بسیاری از پدیده های مرتبط با رفتار انسان را می توان با آن تبیین نمود .
پاسخ
 سپاس شده توسط Ã V Ä Ť Å Ŗ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  عوامل تاثیر گذار بر عود هموروئید یا بواسیر
  تاثیر جنسیت جنین بر سلامت مادر و کودک
  دهانشویه خانگی و گیاهی با تاثیر عالی در دهان و دندان
  چگونه بد جویدن غذا می تواند روی ظاهر و سلامت ما تاثیر بگذارد؟
  تاثیر باورنکردنی و فواید گذاشت یک تکه یخ روی نقطه فنگ فو
  تاثیر مصرف الکل بر کبد چگونه است؟
  تاثیر آلودگی هوا بر ریزش مو
  تاثیر مثبت بیشتر جویدن غذا بر بدن و سلامت
  تاثیر کلسترول بر مغز چیست؟
  تاثیر ورزش پیلاتس برای بیماران مبتلا به آسم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان