اثرات مثبت موسیقی بر مغز

[MOHSENEBRAHIMI]

واقعیت این است که ما همواره دربارۀ موسیقی چیزهای جدیدی یاد می گیریم. در اینجا نتیجۀ هشت مطالعۀ تازه که در چند ماه گذشته انجام گرفته است را به شما عرضه می کنیم؛
در تحقیق اول؛ خانم دکتر «والری سلیم پور» پژوهشگری از تورنتو، در جستجوی درک این موضوع بود که آیا پاسخ قوی عاطفی ما به آهنگی که دوست داریم، از نوع موسیقی مورد علاقۀ ماست یا از دلبستگی هایی که مورد نیازمان سرچشمه می گیرد. او در این راه، دست به مطالعه زد و به تعدادی داوطلب، قطعه ای از یک آهنگ به مدت 30 ثانیه ارائه داد که آنان تاکنون نشنیده بودند و سپس از ایشان پرسید که آیا حاضرند مبلغی برای هر آهنگ بپردازند؟ هم زمان با انجام این آزمایش و شنیدن موسیقی توسط داوطلبان، دکتر سلیم پور از مغز آنها اسکن ام. آر. ای. گرفت و نتیجه این شد؛ هنگامیکه منطقۀ هستۀ آکومبنس در مغز فعال می گردد، شنوندگان، تمایل به پرداخت مبلغی برای دریافت آهنگ داشتند.

توضیح اینکه هسته آکومبنس بخشی از مغز است که در ارتباط با شگفتگی های خوشایند و یا آنچه دانشمندان علوم اعصاب به عنوان "پیش بینی مثبت خطاها" می شناسند، فعالیت می کند.
Nucleus accumbens
به عبارت دیگر در این آزمایش؛ اگر آهنگ شنیده شده، بر اساس الگوهای شناختی شنوگان، بیش از حد انتظارشان خوب بود، آنها تمایل به پرداخت مبلغی برای بیشتر شنیدن آن داشتند.
در تحقیق دوم ؛که توسط دو تن از روانشناسان دانشگاه مک گیل در مونترال انجامگرفت ، نشان داد که موسیقی آرام بخش، در هنگام استراحت یا حالت بیهوشی قبل از عمل جراحی، می تواند موثرتر از قرص خواب آور والیوم باشد.
در پژوهش سوم؛ طبق مطالعاتی که در مرکز پزشکی نیویورک انجام گرفته است؛ حتی نوزادان نیز می توانند از موسیقی بهره ببرند بویژه هنگامی که والدینشان آهنگ های مورد علاقه خود را به عنوان لالایی برای آنها می خوانند و یا توسط اسباب بازی هایشان پخش می کنند. در هنگام شنیدن موسیقی، سطح استرس در نوزادان کاهش می یابد و علائم حیاتی و زیستی در آنها متعادل می گردد.
به اسکن مغز باز می گردیم! در تحقیق چهارم؛ آقای «دانیل آبرامس» استاد عصب شناسی دانشگاه استفورد ثابت کرد هنگامی که افراد متفاوت به یک قطعۀ همسان از موسیقی گوش می دهند، در صورتی که کمی از آن موسیقی را بشناسند، مغز آنها شبیه همان الگوی موسیقی فعالیت می کند. این شباهت نه تنها در مناطقی از مغز که مرتبط با پردازش صداست دیده شده، بلکه در مناطق مسئول حافظه و توجه و حرکات نیز مشاهده گردیده است.
در تحقیق پنجم؛ دانشمندان حتی به روی قطعه ای از موسیقی که در ذهن ما گیر می کند و به طور مدام آن را می شنویم، نیز تحقیق کرده اند. در آخرین پژوهش ها نشان داده شده که معمولاً ترانه های غیرمطلوب که ما آنها را نمی پسندیم درون ذهن ما نواخته نمی شود، بلکه ترانه هایی هستند که اغلب آنها را دوست داریم؛ حتی اگر نخواهیم که در آن لحظه درون ذهنمان نواخته شوند! خانم «آیرا هایمن»،که پژوهشگر است پیشنهاداتی هم برای رهایی از این ترانه ها از ذهن ارائه می نماید؛ شما باید به کاری که نیاز به شنوایی و تجزیه کلام خودکار در حافظه دارد، مشغول شوید. مثل خواندن یک کتاب خوب!
پژوهش های گذشته نشان داده؛ افرادی که شناختی از موسیقی دارند، بهتر می توانند زبان دوم را بیاموزند و حالا یک پژوهش تازه یعنی همین تحقیق ششم می گوید افرادی که یک زبان مرتبط با آهنگ صداها را صحبت می کنند، مانند گویش کانتونی (بخشی از زبان چینی)، به احتمال زیاد توانایی یادگیری بیشتری و بهتری هم از موسیقی دارند. فهمیدن گویش کانتونی مستلزم این است که شخص بر شش آهنگ صدای متفاوت تسلط داشته باشد که هر کدام از این صداها می تواند معنای واژه ها را تغییر دهد. در یک آزمون موسیقی که از شرکت کنندگانی که سررشته ای از موسیقی نداشتند، انجام گرفت، نتیجه این شد که افرادی که به گویش کانتونی صحبت می کردند 20% از شرکت کنندگان انگلیسی زبان، بهتر بودند.
تحقیق هفتم؛ پژوهش منتشر شده ای است در مجلۀ علوم اعصاب که نشان می دهد آموزش موسیقی، قبل از سن هفت سالگی، می تواند اثر عمده ای بر رشد مغز داشته باشد. افرادی که از سنین پایین تر در کودکی ، موسیقی آموخته اند، تمایل به ارتباط قوی تری در بین مناطق حرکتی مغز خود می یابند.
و در آخرین تحقیق؛ شنیدن موسیقی با صدای بلند(در کوتاه مدت) ممکن است اثر غیرمطلوبی بر روی شنوایی شما نداشته باشد! این نتیجۀ بررسی آقای «گری هاوسلی» دانشمند استرالیایی است که می گوید پژوهش وی نشان دهندۀ این است که صدای بلند موسیقی باعث کاهش قدرت شنوایی برای تنها 12 ساعت می شود. این تحقیقات توانایی اثبات این موضوع را دارد؛ هنگامی که صدای موسیقی را بلند می کنیم، گوش داخلی نوعی هورمون تشرح می کند که باعث می شود سلول های مویی گوش، مقدار صدای کمتری را دریافت کنند. این به کاهش حساسیت شنوایی ما در یک مدت زمان کوتاه منجر می گردد که از تخریب همشگی آن جلوگیری می کند.