یه خبر ناراحت کننده درباره ی کیو

[ツClas$i☪ J☯ ツ]

زمانی که کیوجونگ بالاخره پذیرفته شد، موقعی که میخواست کاملا به سئول بیاد مادرش گفت که بچه های سئولی همه لباسای شیک و مارک میپوشن و حتی موقع رقص هم لباسای اصل مارکدار میپوشن با کفشای اسپورت و شیک
کیو به مادرش میگه:من برام مهم نیست،من فقط میخوام کارم رو انجام بدم.(عزیز دلم!)
اما مادرش گفت که دوست نداره پسرش احساس خجالت یا دورافتادگی بکنه
واسه همین میره و تماما لباسای مارک و اصل آدیداس و اینجور چیزا رو میگیره

اما وقتی به سئول میره و با پسرا تمرین میکرده اونا همشون لباسای خیلی معمولی و راحت میپوشیدن(هیون که کلا میذاشتنش لباسای پاره و گشاد میپوشید) و همین بیشتر کیوجونگ رو ناراحت و ناامید کرد.
اون لباسای گرون قیمتی میپوشید که اصلا باهاش سازگاری نداشت اما پسرای دیگه با لباسای خیلی معمولی میومدن و واقعا مثل کاراکترهای معروف و کارتونی بودن.

به علاوه یکی از مربی های پسرا که تازه هم از خارج اومده بود وقتی میبینه کیوجونگ داره تمرین خوانندگی و پیانو میکنه بهش میگه خودت رو عقب نگه دارو الکی خودتو نشون نده(مگه من دستم به تو برسه!) و چندروز بعد هم ازش میپرسه که آرزوی تو چیه؟
کیو میگه میخوام خواننده بشم
مربیه بهش گفت که تو نمیتونی،درموردش فکر کن واز اینجا برو(تنت میخاره!)

کیو در موردش فکرمیکنه و روز بعد به مربیه میگه که نمیتونه آرزوش رو فراموش کنه اما مربیه میگه که تو نمیتونی خواننده شی...صدات احساس نداره و نمیتونی تن هارو به خاطر بسپاری()

کیوجونگ هم که ناامید شده بود تصمیم میگیره ول کنه و بره اما پسرها به خصوص جونگ مین بهش میگن که نره و کمکش میکنن که توی گروه بمونه(ای من قربون داداش ماه خودم جونگ مینم بشم!) و درواقع کار اصلی رو هم جونگ مین انجام میده و توی گروه نگهش میداره()

الان هم که میبینین کیو چه موفقیتی به دست آورده به کوری دوتا تخم چشم اون مربیه!

تورو خدا میبینی اگه اون میرفت گروه ناقص بود.

[لی مین هو3]

واقعا خوب شد نزاشت بره

[ko*minam]

خعــــــــــــــــــــــــــــلیم صداش احساس داره
چه مربی ن.ک.ب.تی!

[pink apple]

شدید باهات موافقم مینام