امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نصیحت پدر به پسر!

#1
روزی پدری هنگام مرگ فرزندش را فراخواند

و گفت فرزندم تو را چهار وصیت دارم


و امیدوارم که در زندگی به این چهار مورد توجه کنی :


اول اینکه اگر خواستی ملکی بفروشی

ابتدا دستی به سرو رویش بکش و بعد بفروش

دوم اینکه اگر خواستی با فاحشه ای باشی

سعی کن صبح زود به نزدش بروی


سوم اینکه اگر خواستی قمار بازی کنی

سعی کن با بزرگترین قمار باز شهر بازی کنی


چهارم اینکه اگر خواستی سیگار یا افیونی شروع کنی

با آدم بزرگسالی شروع کن


مدتی پس از مرگ پدر او تصمیم گرفت خانه پدری

که تنها ارث پدرش بود را بفروشد


پس به نصیحت پدرش عمل کرد و آن ملک را با زحمت فراوان


سروسامان داد پس از اتمام کار دید خانه بسیار زیبا شده


و حیف است که بفروشد پس منصرف شد.


مدتی بعد خواست با فاحشه معروف شهرباشد .

طبق نصیحت پدر صبح زود به در خانه اش رفت.

اما چون صبح زود بود و فاحشه فرصت نکرده بود آرایش کند


دید که او بسیار زشت است و منصرف شد



مدتی بعد نیز خواست قمار بازی کند.

پس از پرسوجوی فراوان بزرگترین قمار باز شهر را پیدا کرد.


دید او در خرابه ای زندگی میکند و حتی تن پوش مناسبی هم ندارد.


وقتی علتش را پرسید قمارباز بزرگ گفت همه داراییم را در قمار باخته ام....


در نتیجه از این کار هم منصرف شده و به عمق نصایح پدرش پی برد


اما زمانی که دوستانش سیگار برگی به او تعارف کردند


که با آنها هم دود شود بیاد وصیت پدر افتاد و نپذیرفت


تا با مرد پنجاه ساله ای که پدر یکی از


دوستانش بود شروع کند ولی وقتی او را نزدیک به موت یافت



که بر اثر این دود کردنها و مواد مخدر بود


خدا را شکر کرد که او آلوده نشده وبه پدر رحمت فرستاد .
پاسخ
 سپاس شده توسط Dragon_FM
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان