23-02-2014، 16:16
یکشنبه
امروز طبق معمول ساعت 6.15 از خواب پاشدم تند تند به این خودآزمایی های کوفتی زبان فارسی پاسخ دادم(البته از روی گام به گام ) . دفترو پرت کردم تو کوله مدرسم البته اگه بهش بگن کوله چون این سیمین جیگره بهش میگه کیف لپتاب !



به سرعت چایی رو زدم به بدن و سوار ماشین پدر جان شدم !
ساعت حدود 7.5 اینجا ایران است به وقت...................(خخخخخخخخخخخخخخ)
به کلاس رسیدم شکوفه و سیمین نیومده بودن(ای بابا اینا هم که همش دیر میان)

کتاب فارس زبانم (زبان فارسی) رو باز کردم درس 16رو نخونده بودم
آخه امروز 3 تا درس میپرسید
مردک ................... مرغ!


تا کتاب رو باز کردم سرو کله این دویار غار (شکوفه و سیمین) پیدا شد!:Laie_23:
ای به خشکی شانس کاش 5 مین دیر تر میومدین می تونستم این درس رو هم بخونم تا بهتون بگم منکه خوندم و شما هم حسرت بخورین!(ابله آخه اونا کی حسرت خوردن الآن هردوتاشون دور 6 شونه)ههههههههههههههههههههی:297:
سلام بچه ها!
شکوفه :سلام نسی
سیمین : سلام
سیمین :زبان فارسی خوندی؟
من:آره فقط دوتا درسو درس طنز رو نخوندم
-خوش به حالت منکه هیچی نخوندم (خدایی چی بگم من به این!)
تو چی شکوفه :
شکوفه: من که دیشب فقط بازی کردم ( تو فلشخور بودم یا با تبلتم و یا با لپ تاب شادی( خواهرش))
- میدونم ( مدعیان دروغگو)

خلاصه مستر پ.......... اومد و شروع کرد به پرسش ولی امروز از ما سه نفر نپرسید ! (بهتر)
مثه اینکه دعاهای سیمین ایندفعه هم موثر واقع گشت!
5B:
5B:
یه درس دیگه داد :hje:
شکوفه که کلا امروز حواسش به زبان فارسی نبود و داشت تو کتاب زبان فارسی بنده شاهکارهای هنریش رو به نمایش می گذاشت اونم چه شاهکارهایی:
Justin bieber
Justin bieber.gif)
Justin bieberrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrr!:498:
ای خدا لعنتت کنه جاستین که کتابم به گند کشیده شد! :angry2:
سیمینم که دوباره رفته بود تو درس ! چشماش چنان حرفای استاد پ ...........رو تایید میکرد که میگفتی خودش این کتاب رو تالیف کرده! :499:هیییییییییییییی
منم که هرچی با هاش حرف میزدم حرفام به جای اینکه تو گوش سیمین بره می خورد به دیوار بغلیش:p325::p325:
دیوار ترقو تروق میکرد ولی سیمین ههههههههه
دیگه به این پی بردم که سیمین واقعا یه ناشنواست (سیمین جون ببخشید این یه شوخیه به دل نگیر عزیزم)
دست از سر سیمین برداشتم یکم با شکوفه حرف زدیم درباره ی یکی از اسگلای این انجمن که هم بی ادب و هم اسگل(ف.............)
جا داره ازش به خاطر بی ادبیش تشکر کنم
به قول شکوفه ما هم چندتا فحش خوب از این جناب یادگرفتیم و باعث شد از این به بعد هرکس رو که شخصیتمون رو زیر سوال برد ترور شخصیتی کنیم!
خلاصه سرتون درد نیارم!
این زنگم خورد
زنگ بعد زبان انگلیش داشتیم
با یه دبیر که وقتی وارد کلاس میشد اول لپاش میومدن و بعد خودش وارد میشد!
شکوفه که از خستگی در حال کش اومدن بود مثه کش لقمه شده بود با این تفاوت که بعد به حالت اولش برمیگشت
منم به تقلید از شکوه
خواستم کش لقمه بازی دربیارم
ولی همین که دستامو دراز کردم دیدم
یک موجود فوق العاده ریز داره سرشو از حمله دستای من می پاد!
اون کسی نبود جزء سیمین.
چنان با محرت سرشو عقب و جلو میبرد که اگه المپیک شرکت میکرد یه مدالی چیزی میبرد ها!:301:
یهو نجمه کره ای ( لازم به ذکر است که ابتدا این کر ه ای رو معرفی کنم.)
نام : نجمه کره ای
لقب : فاطی 20 ساله از بالای درخت
درجه هوش: انیشتین رو میزاره تو جورابش!
علایق: لیمین هو (خاک تو سرش)
نسبت با ما: ابزار سرگرمی ( نجمه؟ ناراحت شدی ؟ به جون خودم شوخیه. بوس*)
هیچی دیگه کره ای و دوستش مایلی
نام : مایلی
لقب: خجالتی
درجه هوش: نمره فقط بالای 19
علایق: درس
نسبت با ما : با ما نسبتی نداره ولی با کره ای جون جونین! البته من دارم به عقلش شک میکنم(آخه با یه کره ای دوسته!)
اومدن یه ردیف پشت سر ما نشستن
سیمین هم که بهتر نگم
ولی میگم
دوست روس(شکوفه) و برزیلی(بنده) رو به یه کره ای فروخت
مستر لپ وارد کلاس شد
و اون هم از چند نفر پرسید و درس داد
برعکس زنگ قبل
سیمین چنان نطقی میکرد که من پی به این بردم که اون واقعا یه دو شخصیتس!
خوب این مستر لپ که همش داشت ور انگلیش میزد ما هم همش میگفتیم یس
البته مطمئنم اگه اون به انگلیسی میگفت: شما احمقید
ما هم باز می گفتیم یس
چون هیچی از حرفاشو نمی فهمیدیم
در آخرم به انگلیسی یه سوال درابطه با انجمن های ملی ایران کرد
و مارو سرکار گذاشت
به نظر من و شکوفه ما انجمن ملی شتل زنان در ایران داریم آخه در بازی که پرپولیس با استقلال انجام داد تیموریان فقط اینو اون رو شتل میزد(طرفدارای عزیز لطفا جوگیر نشین):p319::p319:
این زنگم به پایان رسید زنگ تفریح هم با کل کل شکوفه با سیمین درباره رونالدو و مسی
سپری شد
شکوفه: مسی اینقدر کوتاه که اگه با سر به توپ سربه بزنه
توپ میخوره به پای نفر جلویی
سیمین: رونالدو هم پیره
شکوفه:مسی پیرتر
و..............
بسهههههههههههههههههههههه!
زنگ خورد این زنگ فیزیک داشتیم دبیر ما هم که کلی مسئله میده و جوابا رو شفاهی میگیره آخه اینم شد جواب! (نهایی افتادم)
در آ[ر هم مارو به یوگا دعوت کرد و از همه خواست واسه 5 دقیقه بخوابیم و سرمون رو بزاریم رو میز
وقتی اینکارو انجام دادیم
سیمین و شکوفه و من شونه هام از اینکاره مسخره خانم میلرزید( داشتیم میخندیدم)
شکوفه هم که تا حرف میزد کلکلاس جمعا بهش میگفت هیس!(خفه شو خودمون با عرض پوزش از شکوفه عسل!)
بعد خانم میگف : فک کنید لبه دریایید و پاهاتون بزارین تو ماسه ها
منم خواستم تصور کنم ولی هربار اینکارو انجام دادم
سیمین پامو لگد کرد
:kar:
در آخر هم زنگ خورد و مادوباره به دم در رفتیم تا واسه این چشم چرونای در مدرسه پشت چشم نازک کنیم و به ریششون بخندیم:hje::hje::w14::4chs:
تا یه داستان دیگه: بای بای
امروز طبق معمول ساعت 6.15 از خواب پاشدم تند تند به این خودآزمایی های کوفتی زبان فارسی پاسخ دادم(البته از روی گام به گام ) . دفترو پرت کردم تو کوله مدرسم البته اگه بهش بگن کوله چون این سیمین جیگره بهش میگه کیف لپتاب !




به سرعت چایی رو زدم به بدن و سوار ماشین پدر جان شدم !
ساعت حدود 7.5 اینجا ایران است به وقت...................(خخخخخخخخخخخخخخ)
به کلاس رسیدم شکوفه و سیمین نیومده بودن(ای بابا اینا هم که همش دیر میان)


کتاب فارس زبانم (زبان فارسی) رو باز کردم درس 16رو نخونده بودم
آخه امروز 3 تا درس میپرسید
مردک ................... مرغ!



تا کتاب رو باز کردم سرو کله این دویار غار (شکوفه و سیمین) پیدا شد!:Laie_23:
ای به خشکی شانس کاش 5 مین دیر تر میومدین می تونستم این درس رو هم بخونم تا بهتون بگم منکه خوندم و شما هم حسرت بخورین!(ابله آخه اونا کی حسرت خوردن الآن هردوتاشون دور 6 شونه)ههههههههههههههههههههی:297:
سلام بچه ها!
شکوفه :سلام نسی
سیمین : سلام
سیمین :زبان فارسی خوندی؟
من:آره فقط دوتا درسو درس طنز رو نخوندم
-خوش به حالت منکه هیچی نخوندم (خدایی چی بگم من به این!)
تو چی شکوفه :
شکوفه: من که دیشب فقط بازی کردم ( تو فلشخور بودم یا با تبلتم و یا با لپ تاب شادی( خواهرش))

- میدونم ( مدعیان دروغگو)


خلاصه مستر پ.......... اومد و شروع کرد به پرسش ولی امروز از ما سه نفر نپرسید ! (بهتر)
مثه اینکه دعاهای سیمین ایندفعه هم موثر واقع گشت!


یه درس دیگه داد :hje:
شکوفه که کلا امروز حواسش به زبان فارسی نبود و داشت تو کتاب زبان فارسی بنده شاهکارهای هنریش رو به نمایش می گذاشت اونم چه شاهکارهایی:
Justin bieber

Justin bieber
.gif)
Justin bieberrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrr!:498:
ای خدا لعنتت کنه جاستین که کتابم به گند کشیده شد! :angry2:
سیمینم که دوباره رفته بود تو درس ! چشماش چنان حرفای استاد پ ...........رو تایید میکرد که میگفتی خودش این کتاب رو تالیف کرده! :499:هیییییییییییییی
منم که هرچی با هاش حرف میزدم حرفام به جای اینکه تو گوش سیمین بره می خورد به دیوار بغلیش:p325::p325:

دیوار ترقو تروق میکرد ولی سیمین ههههههههه
دیگه به این پی بردم که سیمین واقعا یه ناشنواست (سیمین جون ببخشید این یه شوخیه به دل نگیر عزیزم)
دست از سر سیمین برداشتم یکم با شکوفه حرف زدیم درباره ی یکی از اسگلای این انجمن که هم بی ادب و هم اسگل(ف.............)
جا داره ازش به خاطر بی ادبیش تشکر کنم
به قول شکوفه ما هم چندتا فحش خوب از این جناب یادگرفتیم و باعث شد از این به بعد هرکس رو که شخصیتمون رو زیر سوال برد ترور شخصیتی کنیم!
خلاصه سرتون درد نیارم!
این زنگم خورد
زنگ بعد زبان انگلیش داشتیم
با یه دبیر که وقتی وارد کلاس میشد اول لپاش میومدن و بعد خودش وارد میشد!
شکوفه که از خستگی در حال کش اومدن بود مثه کش لقمه شده بود با این تفاوت که بعد به حالت اولش برمیگشت
منم به تقلید از شکوه
خواستم کش لقمه بازی دربیارم
ولی همین که دستامو دراز کردم دیدم
یک موجود فوق العاده ریز داره سرشو از حمله دستای من می پاد!
اون کسی نبود جزء سیمین.
چنان با محرت سرشو عقب و جلو میبرد که اگه المپیک شرکت میکرد یه مدالی چیزی میبرد ها!:301:
یهو نجمه کره ای ( لازم به ذکر است که ابتدا این کر ه ای رو معرفی کنم.)
نام : نجمه کره ای
لقب : فاطی 20 ساله از بالای درخت
درجه هوش: انیشتین رو میزاره تو جورابش!
علایق: لیمین هو (خاک تو سرش)
نسبت با ما: ابزار سرگرمی ( نجمه؟ ناراحت شدی ؟ به جون خودم شوخیه. بوس*)
هیچی دیگه کره ای و دوستش مایلی
نام : مایلی
لقب: خجالتی
درجه هوش: نمره فقط بالای 19
علایق: درس
نسبت با ما : با ما نسبتی نداره ولی با کره ای جون جونین! البته من دارم به عقلش شک میکنم(آخه با یه کره ای دوسته!)
اومدن یه ردیف پشت سر ما نشستن
سیمین هم که بهتر نگم
ولی میگم
دوست روس(شکوفه) و برزیلی(بنده) رو به یه کره ای فروخت
مستر لپ وارد کلاس شد
و اون هم از چند نفر پرسید و درس داد
برعکس زنگ قبل
سیمین چنان نطقی میکرد که من پی به این بردم که اون واقعا یه دو شخصیتس!
خوب این مستر لپ که همش داشت ور انگلیش میزد ما هم همش میگفتیم یس
البته مطمئنم اگه اون به انگلیسی میگفت: شما احمقید
ما هم باز می گفتیم یس
چون هیچی از حرفاشو نمی فهمیدیم
در آخرم به انگلیسی یه سوال درابطه با انجمن های ملی ایران کرد
و مارو سرکار گذاشت
به نظر من و شکوفه ما انجمن ملی شتل زنان در ایران داریم آخه در بازی که پرپولیس با استقلال انجام داد تیموریان فقط اینو اون رو شتل میزد(طرفدارای عزیز لطفا جوگیر نشین):p319::p319:
این زنگم به پایان رسید زنگ تفریح هم با کل کل شکوفه با سیمین درباره رونالدو و مسی
سپری شد
شکوفه: مسی اینقدر کوتاه که اگه با سر به توپ سربه بزنه
توپ میخوره به پای نفر جلویی
سیمین: رونالدو هم پیره
شکوفه:مسی پیرتر
و..............
بسهههههههههههههههههههههه!
زنگ خورد این زنگ فیزیک داشتیم دبیر ما هم که کلی مسئله میده و جوابا رو شفاهی میگیره آخه اینم شد جواب! (نهایی افتادم)
در آ[ر هم مارو به یوگا دعوت کرد و از همه خواست واسه 5 دقیقه بخوابیم و سرمون رو بزاریم رو میز
وقتی اینکارو انجام دادیم
سیمین و شکوفه و من شونه هام از اینکاره مسخره خانم میلرزید( داشتیم میخندیدم)
شکوفه هم که تا حرف میزد کلکلاس جمعا بهش میگفت هیس!(خفه شو خودمون با عرض پوزش از شکوفه عسل!)
بعد خانم میگف : فک کنید لبه دریایید و پاهاتون بزارین تو ماسه ها
منم خواستم تصور کنم ولی هربار اینکارو انجام دادم
سیمین پامو لگد کرد

در آخر هم زنگ خورد و مادوباره به دم در رفتیم تا واسه این چشم چرونای در مدرسه پشت چشم نازک کنیم و به ریششون بخندیم:hje::hje::w14::4chs:
تا یه داستان دیگه: بای بای
