عنوان رفته گل بچینه2(18+)

[marjan74]

میخوام لبات رو لبهام باشه, اما مادرم همیشه میگه نوشابه با نی.


دستانش را دور کمرم حلقه کرد من را بغل کرد و با خودش به
اتاقش برد . لباسش را در اورد بعد کلاه من را بر داشت . لبهايه
تشنه اش را بر لبهايه من گذاشت کمي که گذشت احساسه
تهي بودن در من دست داد .وقتي که عطشش فرو کشيد من را
به گوشه اي پرت کرد. انجا بود که برای اولين بار احساسه تلخ
شکستن و خرد شدن به من دست داد.
خاطره اي از يک شيشه نوشابه



ياد آر كه شلوار تو را در كردم . يك عضو ز اعضاي تو را تر كردم.
(بي ادب منحرف نشو منظورم آمپوله)
يك لوله پر از آب نهادم به درت .هرچه تو جيغ زدي فروتر كردم.



دختره به پسره ميگه: ميخواي جاييكه آمپول زدم رو ببيني؟ پسره ميگه: آره. دختره ميگه: همين تزريقاتي روبرو




يه روز دو تا ني ني کنار هم دراز کشيده بودند.که ني ني اولي از ني ني دومي پرسيد :ميدوني جنست چيه؟
ني نيه دومي گفت :نه؟
ني ني اولي گفت:صبر کن حالا من بهت ميگم!؟سپس رفت زير پتو و اومد بالا وگفت:تو دختري!
ني ني دومي تعجب کرد گفت:از کجا فهميدي؟
ني ني اولي گفت:از جوراب صورتي اي که پات کردن!(بي ادب بازم فکر بد کردي)

[BlAcK dAy]

[saeid]

خیلی جالب و عالی  بوود ممنون خانومی