امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سمبل هایه ایران باستان

#1
سمبل های ایران باستان

نام سمبل : الهه آناهبتا
نام های فرعی :/ ناهید /زهره
آناهیتا نزد ایرانیان كهن الهه اب و پاكی و باروری و شفا است و گاها اشاراتی هم به جنگاوری دارد این باور وجود داشت كه اگر اگر لشگریان آناهیتا را تقدیس كنند او آنها را در جنگ هایشان یاری خواهد كرد
معنای نام آنا هیتا : مركب است از دو كلمه آنا كه معنی نفی و نا دارد و آهیتا به معنای آلودگی برگرفته از اهو به معنی پلیدی است است كه در كل نام آناهیتا را می توان به معنای دور از ناپاكی و آلودگی است
از طرفی آناهیتا نزدیكی زیادی با ایشتار الهه آشوریان دارد و به نظر می رسد منشا هر دو یكی بوده است
چرا كه نزد بابلیان و اقوام سامی نیز می توان ردپای این الهه را به نام با همان نام زهره پیدا كرد لذا قدمت این الهه بسیار قبل تر از هخامنشیان بوده است
قبل از ظهور زرتشت میترا الهه دیگری بود كه قدرت و نفوذ بسیاری در ایران كهن داشت اما در همین زمان همزمان با كم شدن محبوبیت میتر /الهه آناهیتا منزلت بسیار زیادی در پیشگاه ایرانیان یافت كه نمونه اش معابد و پرستشگاه های مجللی است كه ایرانیان در جای جای ایران برای آناهیتا ساختند ازجمله در كرمانشاه و همدان.......
(( فراموش نكنیم ایرانیان یكتا پرست بودند و این الهه ها همگی ایزد بانوهای فرعی بوده اند))
ضمنا داستانهای جالبی نیز در مورد آناهیتا وجود دارد كه اساس این داستان ها حتی به غرب هم رسیده است بدین صورت كه كه آناهیتا به هیئت انسانی از منزلت آسمانی خود به زمین آمد تا نگاهی از نزدیك به احوال مردمان بپردازذ اما جوانی كه گویا جزو لشگریان هم بوده را دیده و این دو به دل می بندند اما به تفاوت ماهیتشان یكی ایزد بانو و دیگری آدمی مدام از این عشق می گریختند تا اینكه آناهیتا برای فرا موشی این عشق باز به آسمان باز می گردد اما بعد از مدتی تاب نیاورده دوباره به جستجوی عشقش باز می گردد كه با جسد خون آناود معشوق كه گویا توسط حیوانی درنده كشته شده بوده روبرو می شود به همین دلیل آناهیتا دست در خون معشوق برده و روی خود را با خون قرمز وی نشان می گذارد و از آن پس است كه مردمان قرمز را رنگ عشق می پندارند.
شیر و خورشید

خورشیدی برآمده از پشت یک شیر، همواره نمادی از قدرت و فرمانروایی بوده است. در ایران باستان مردم دلبستگی و احترام شایسته ای برای الهه خورشید که آن را «میترا» می نامیدند، قایل بودند و از این رو این نماد در زمره مهمترین نمادهای باستانی ایران و همواره تا دوران آخرین سلسله پادشاهی (پهلوی) منقوش بر پرچم ایرانیان بوده است. «شیر» مظهری از قدرت خاکی و زمینی و «خورشید» جلوه ای از قدرت آسمانی و سنتز این دو تجلّی قدرتی تفویض شده از آسمان به مردم است که در وجود شاه یا سلطان تبلور می یابد )مقاله شمای استبداد جاودان در ایران را نیز ببینید.(

این نماد را به گونه های دیگر ولی با همین کارکرد و طرز تلقی در نزد سایر اقوام و ملل نیز می توان یافت. فراموش نکنیم که خورشید در ذهنیت اسطوره ای بسیاری از تمدنها نشان دهنده قدرت آسمانی بوده است ولی اقوام و حکومتهای مختلف نمادهای قدرت خود را در موجودات متفاوتی ترسیم می کردند: پرندگانی چون عقاب یا جانورانی چون شیر. از این رو ترکیب نمادین شیر و خورشید را علاوه بر ایران در نماد حکومتی مغول بزرگ (تصویر رو به رو)، چنگیزخان نیز می توان دید یا ترکیبی از خورشید و عقاب که نماد سزار رومی و ناپلئون بناپارت بود. عقاب در اینجا استعاره ای از یک باور اخترشناسی، مربوط به دورانی است که در اصطلاح نجومی بدان ژئوسنتریک (geocentric) یا زمین-مرکزی می گویند. در این دوران افلاک نه گانه ای که می پنداشتند به دور زمین، ناف گیتی و مرکز جهان سفلی، می چرخد هر کدام جایگاه ارواحی است که پس از مرگ در مسیر صعود به جهان بالاتر به فراخور شایستگی و فضایلی که در زندگیزمینی کسب کرده اند، در آنها سکنی می گزینند. به گمان اسطوره ای فلک هفتم یا فلک مشتری یا برجیس یا ژوپیتر جایگاه ارواح پادشاهانی دادگر و عادل بوده است که در آنجا روح این شاهان به صورت عقاب در می آید و همین باور نمادین باعث به کار گرفتن نشان عقاب در حکومتهای مختلف چون فرانسه زمان ناپلئون یا آلمان پس از روی کار آمدن هیتلر در دوره نازیسم شد که در ارتشهای امروزی نیز شاهد آن هستیم. در ایرن باستان نماد عقاب کارکردی فراختر می یابد و به عنوان جزئی از نماد اهورا مزدا و آناهیتا در می آید.


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سمبل هایه ایران باستان 1

ام :فروهر(نشان و سمبل ایرانیان)
1-این پرنده شاهینی بلند پرواز است كه دو هر دو بال خود را به در دو سمت گشوده كه به معنای بلندی و تعالی است
2-علت انتخاب شاهین علاقه ایرانیان و شاهان هخامنشی و حتی قبل تر یعنی مادها علاقه به شاهین بوده است

3-صورت فروهر پیری فرزانه و كاردان است هم نشان از تجربه و آگاهی دارد و هم گوشه است به احترام به بزرگان و فراگیری از ار آنها 4
4-هر كدام از بالهای گشوده شده سه پر دارد كه نشانه همان پندار نیك-كردار نیك-و گفتار نیك است و همینطور پر های پائئین فروهر درست نقطه عكس پرهای بالائی به نشان گفتار بد -كرداربدو پندار بد است اصولا نماد فروهر در دو جنبه نیك و بد و خیر شر و به زبان زرتشتی سپنتامینو :خوبی و انگره مینو :بدی استو این پرها نیز بر همین اساس كشیده شده اند5
5-یك حلقه در میانه بدنه فروهر نشان جان و روان وبه نظر بعضی همان كارمای امروزی است كه آغازی ندارد و نه پایانی
6-حلقه كه در یكی از دستان فروهر است اشاره به همان نیكی و یا سپنترامینو است و چون كمی گرایش به بالا دارد نوعی اشاره به ستایش و رفتن به سوی اهورا مزداست7-ودر نهایت حلقه ای كه در دست دیگر است بیشتر نشان پایبندی به قول و پیمان و به نظر برخی نشان جوانمردی است.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سمبل هایه ایران باستان 1

جام جهان نما
در اسطوره ها آمده است كه جام یا كاسه ای بوده كه در آن تمامی هفت كشور(هفت اقلیم) و وافلاك را می شد در آن دید تا قرن ششم میلادی این جام به جام كیخسرو معروف بود اما در قرن ششم به بعد این جام جام جمشید و یا همان جام جم لقب گرفت
بد نیست بدانیم كه این جام به نام جام اسكندر نیز معروف بوده است و تاریخ پژوهان نیز نظر شان این بوده كه در این جام خیر و شر عالم هویدا میشده است
در ادامه نویسندگان "خدای نامك" كه مبدا پدید آمدن شاهنامه فردوسی شد نیز سعی شد تا بین كیخسرو و جمشید و بر سر جام ارتباط مشتركی بیابند
چرا كه گفته می شده جام كیخسرو جامی بوده است پر ازخطوط هندسی و و با استفاده از این خطوط به ابزارهای اسطلاب مانند بر اوضاع جهان مطلع می شده است
ودر آخر اینكه برخی تاریخ نویسان نیز آنر آیینه ای بسیار بزرگ نامیده اند كه در بالای مناره اسكندریه نصب شده بوده
تا بتوانند از احوال دور و نزدیك با خبر شوند
ضمنا برخی هم جام چم و نیروی اسرار آمیزش را در واقع مدلی از یك كره جغرافی امروزی اما با ساختاری متفاوت تر كه صور افلاكی را نیز در آن می شد یافت می دانند
بهر حال سخن از جام جم بسیار است ردپای آن نیز در ناظم الاطبا و شاهنامه فردوسی و حافظ و بسیاری مولفان دیگر مشهور دیگر هم پیداست
حتی مسلمانان نیز این جام را به سلیمان نبی نسبت داده اند چراكه جمشید را همان سلیمان می دانسته اند
اما در پی همه اینها هویت اصلی جام جم هنوز به درستی بركسی معلوم نیست و هنوز در زمره افسانه ها با قیمانده است
اما مهم اینست كه جام جم اسطوره ای ایرانی و قدمت در بیش از شش هزار سال پیش از میلاد دارد

یادگارهای اسطوره‌ای گاو در فرهنگ ایران

پیکره معروف گاو زانو زده که جامی در دست دارد به هزاره های پیش از میلاد مسیح در دوره عیلامی مربوط است، اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود

نشانه هایی از ماندگاری اسطوره های مربوط به کیش گاو و باور به نقش گاو در آفرینش، همچنان در فرهنگ امروز ایران دیده می شود.

یکی از برجسته ترین این باور ها در ایران معاصر، باور به رویش و تازه شدن در نتیجه بر زمین ریختن خون قربانی است. باوری که عارف قزوینی، شاید بی آن که بداند، در قطعه معروف "از خون جوانان وطن لاله دمیده" بازسرایی کرده است.

کاربرد نماد گاو در ایران باستان از دیرترین روزها و به اشکال مختلف دیده می شود . از یافته های سال های اخیر در گرگان و مازندران که پیکره های گاو و گاومیش ساخته شده در ۴۰۰۰ سال پیش را نشان می دهد گرفته تا پیکره معروف گاو ی که زانو زده و جام شرابی را به دست دارد و مربوط به هزاره های پیش از میلاد مسیح در دوره عیلامی در جنوب غربی ایران است. این پیکره اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود.

گاو در اسطوره های ایرانی به گفته "آلبرت جی کارنوی"، اسطوره شناسی که به بررسی تطبیقی اسطوره های ایرانی پرداخته است، نمادی از نبرد نور و تاریکی و خوبی و بدی است.
این گاو است که با شیر خود فریدون را می پروراند که بنیان گذار پادشاهی ایران است و به نمادی از قدرت گیری دوباره نور و خوبی در برابر تاریکی و بدی تبدیل می شود

به گفته آقای کارنوی، اسطوره گاو در ادامه تحول اسطوره های هندو- اروپایی و آریایی در داستان آفرینش جهان ایفای نقش می کند و می تواند بازنمایی ابرها و طوفان های باران زا باشد که آب را به جهان هدیه می دهد. نمادی که مستقیما به اسطوره های یونانی منتقل شده است.

بهار مختاریان اسطوره شناس ایرانی هم به توصیف گاو رنگین در داستان فریدون در شاهنامه به عنوان نماد ابرهای طوفان زا اشاره می کند.

در شاهنامه فردوسی گاوی که رنگین توصیف می شود در نقش دایه فریدون در غیاب پدر و مادر فریدون او را در دامنه کوه دماوند می پروراند.

این گاو است که با شیر خود فریدون را می پروراند که بنیان گذار پادشاهی ایران است و به نمادی از قدرت گیری دوباره نور و خوبی در برابر تاریکی و بدی تبدیل می شود.

خانم مختاریان می گوید در فرهنگ هند و ایرانی، گاو تصویری از ایزد ماه است همچنان که در ریگ ودا خدای ماه با صفت گاو و مرد قوی همراه است . همین تصور در اوستا هم باقی مانده که ماه از وجود بهمن ساخته شده و زاده "گو شوروان" است که به معنای روان گاو است.

در تاج های ساسانی هم نقش شاخ به همراه هلال ماه و گوی خورشید دیده می شود.

اما شاید پیش از آنچه در اوستا و افسانه های بازنویسی شده در شاهنامه دیده می شود، اسطوره گاو ریشه در آیین های زروانی و پس از آن ریشه درآیین های میترایی دارد که آیین پرستش مهر نامیده شده و از آیین های ایرانی پیش از زردشت است. میترای گاو کش گاو مقدس را قربانی می کند و از ریختن خون او بر زمین گندم می روید .

قربانی کردن گاو در باور حکمای علم اخلاق، در ایران پس از اسلام، در قالب کشتن گاو نفس به معنای رها شدن از شهوت و نفسانیت بازسازی شده است

مری بویس ایران شناس بریتانیایی به سنتی اشاره می کند که در میان بومیان در هزاره های پیش از رواج آیین زردشت وجود داشته و در آن گاو مقدس قربانی و خون آن به امید باروری بر زمین پاشیده می شده است.

مجلس قربانی شدن گاو مقدس به دست میترا در نگاره های ساسانی دیده می شود و تقریبا به همان شکل به نگاره های یونانی هم منتقل شده است.

کاوه فرخ، استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا می گوید که پرستش سر بریده گاو در آیین های باستانی ایرانی نشانه ای از باورهای میترایی است.

گونه دیگری از اسطوره قربانی شدن گاو در نگاره دریدن گاو به دست شیر باقی مانده که کاربرد آن در نقش های تخت جمشید آن را ماندگار کرده است.

برخی صاحب نظران مانند رضا مرادی غیاث آبادی، دریدن گاو به دست شیر را نشانه ای از تفسیر نجومی ظاهر شدن نشانه های بهار و تابستان در صورت های فلکی دانسته اند.

معنای اسطوره ای گاو همچنان اهمیت خود را در فرهنگ عامیانه مردم ایران حتی تا پس از اسلام هم حفظ کرده است.

نماد گاو در ادبیات عامیانه ایران و در داستان هایی مانند ماه پیشانی، در همان تمثیل بارور کننده و زاینده آن حفظ شده است

بهار مختاریان

حکیم سنایی غزنوی، شاعر اوایل قرن ششم هجری که در خراسان می زیست و هنر او در آمیختن دانش مردم شناسی و حکمت، سرمشقی برای جلال الدین رومی بلخی بود، در سروده خویش به رواج باور به گاو در میان مردم اشاره می کند:

گاو را دارند باور در خدایی عامیان

نوح را باور ندارند از پی پیغمبری

مطالعه انجام گرفته توسط بهار مختاریان نشان می دهد که در ادبیات عامیانه ایران و در داستان هایی مانند ماه پیشانی، نماد گاو در همان تمثیل بارور کننده و زاینده آن حفظ شده است.

کارل گوستاو یونگ، روانشناس برجسته، در کتاب قهرمان خود به تحلیل روان کاوانه قربانی شدن گاو به دست میترا در فرهنگ ایرانی می پردازد و آن را نشانی از قربانی کردن جسم و شهوت برای دست یافتن به تعالی روح و یکی شدن با روح آفرینش می داند.

داریوش برادری پژوهش گر روانکاوی هم ادامه یافتن باور به قربانی شدن برای رسیدن به آرمان ها در فرهنگ ایرانی را بازتابی از باور به ضرورت گذشتن از جسمانیت و تمایلات دنیوی برای رسیدن به اتحاد با ایزد برای دگرگون کردن جهان می داند.

به باور آقای برادری، قربانی کردن گاو در باور حکمای علم اخلاق، در ایران پس از اسلام، در قالب کشتن گاو نفس به معنای رها شدن از شهوت و نفسانیت بازسازی شده است.

اسطوره کشته شدن گاو در هنر ایرانی تا نقاشی های دوره قاجار به طور مستقیم یا غیر مستقیم به کار برده شده است و عباس احمدی پژوهشگر ایرانی حتی کاربرد نماد شمشیر و خونی که لاله ها از آن می رویند را در پرچم ایران نوعی روایت تازه از همان اندیشه کهن می داند.

نقشی که پیش از این در نماد شیر و خورشید هم به نوعی باز سازی می شد.
پاسخ
 سپاس شده توسط black devil ، بر پشت شیر،خورشید اثر ، pink devil ، امیررضا* ، شیواتیر ، šhεïdα ، niken
آگهی
#2
عالی هستش. ولی سعی کن که عکس هم بگذاری که تایپیک هات با کیفیت بشن.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"

سمبل هایه ایران باستان 1
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ...
#3
بفرما اینم دو تا عکسه خوب
موضوعم ویرایش شد!!!!!!
پاسخ
#4
SmileSmileSmileSmileSmileSmileWinkWinkWinkWinkWinkBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinTongueTongueTongueTongueTongueShyShyShyShyShyRolleyesRolleyesRolleyesRolleyesRolleyes
Heart دوست ان است که گیرد دست دوست Heart
پاسخ
#5
من نه این که وطن فروش باشما ولی عاشق اسکندر مقدونی هستم
پاسخ
#6
ممنون خوب بود+سباس
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان