انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: ❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6
محمود گل محمدی
سلام ساعت 1:40دقیقه بامداد من همراه مهدی کرد عزیز و حسین چاوشیان دورهم نشستیم بیاد خاطرات شیرین که بعد هرکنسرت کیش این لابی پر از طرف دارها و عاشقای مرتضی میشد تا سه صبح میگفتیم میخندیدیم عکس مینداختن ولی امشب خیلی داره برا ما سخت میگذره انگار عقربه های ساعت به سختی میچرخن و نمیخواد صبح بشه تمام لحظه های بدون مرتضی سخت میگذره


❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3
مهرزاد امیرخانی
به خاطر تو
هنوزم رو پاهام می مونم
به خاطر تو
خودمو به تو می رسونم
به خاطر تو ....


❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3
cryingخدا بیامرزشcrying

دلم واسش تنگ شده
 مهدی کرد:
این روزها دوباره شروع به کار کردم ولی بدونه
توکارهم نمیشه کرد ،آخه عادت داشتم که تو
باشی و باهم کار کنیم و کارهایه کنسرتو انجام
بدیم....،دلم میخواد باز برای تو کنسرت بزارم
دوباره با هم آماده بشیم برای اجرا؛


❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3
مهرزاد امیرخانی

با استعداد ترین کسی که تا اون روز تو موزیک دیده بودم بیاد و نظرشو بگه و ببینیم میشه با هم کار کنیم یا نه ...
زنگ آیفون خورد دیدم تصویر همش نویز داره نمی تونستم ببینم کیه .
درو باز کردم . دیدم یه مرتضای لاغر با یه شلوار جین و یه پیزهن طوسی سرمه ای و نیم بوت و کاپشن چرم و یه گیتار رو شونش اومد تو .
لبخندش هیچ موقع یادم نمیره .
من و مهدی طیبی تنها بودیم . زنگ زده بودیم رستوران دو تا ماکارونی برای خودمون آورده بودن و یه کباب برای مرتضی .
اومد نشست من گفتم اول غذا بخوریم حرفم می زنیم .
در غذاها رو باز کردیم دیدیم ماکارونیا تا کمر تو روغنه . نمیشه خورد .
یه هو دیدم مرتضی پرید دوید سمت در خروج . گفت الان میام .
هاج و واج همدیگرو نگا می کردیم .
پنج دقیقه بعد با هفت هشت تا تخم مرغ و دو بسته نون و یه نوشابه خانواده برگشت گفت من نیمرو هام حرف نداره عین هتل درست می کنم . راست می گفت . ...
تو دوران درمانشم که غذا درست نمی خورد همیشه تخم مرغو دوست داشت .

همه روزا غمه خوبه که تو خوبی
بی خیال همه خوبه که تو خوبی

❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3

                                                                         مهرزاد امیرخانی

یه روز تو با عکس منی و خودم ازت عکس می گیرم
یه روزم من با عکس توام و ...

بی خیال خودت چطوری ؟

❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3
ای کاش بودی و میدیدی که چقدر دوستت دارم cryingcryingcrying

ای روزگاررررررر Big Grin:cool::cool:SleepySleepySmileTongue

چطور دلت اومد بری بعد هزار تا خاطره تاوان چی رو من بدم اینجا کنار پنجرهcryingcryingcryingcryingcryingcryingcrying
مهرزاد امیرخانی:
تهران تو این نور یه جوری شده
انگار فتوشاپه.
;-)
.
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
یکی بود که بعد تو
خیلی تنها شده بود...


❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3
داغمو تازه کردیددددددددددددددددددددددددددددددددcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcrying
مصطفي پاشایی


هميشه با خودم فكر ميكردم اگه دايي نميشم حداقل عمو ميشم ولي اونم نشد ...داداش كوچولوي من پر زد و رفت


❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3
❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3
❤♥❤فـقـط برای مــــرتـــضــــی❤♥❤ 3
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6