انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: ρяoᴛᴇcᴛɪoɴ oғ ᴀŁɪᴇɴs ▲ حـمـآیت از مـوجودات فرازمینـی/مـآوراءطبیعی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29
نقل نگیرید. اگر میخواید راجع به یه پست حرف بزنید یا بگید کدوم پست یا چند خطشو تایپ کنید.
_
راجع به نوح.. مشکل مردم ما اینه که همه چیز رو با دین قاطی میکنن.. اصلا به یه موضوع با جنبه ی علمی.. یا نگرش دیگه و دید باز نگاه نمیکنن..

کافیه یه موضوع رو بگی تا سریع پای دین رو بکشن وسط.
حتی خیلیاشون هم از دین درک درستی ندارن..
اونوقت به چنین موضوعاتی میگن شیطان پرستی.. اعتقاد نداشتن به خدا.. بعدشم ما میشیم بی دین.مقاله ای را که در زیر مطالعه می کنید نقل مستقیمی از سایت انجمن هوافضا است
(07-01-2016، 0:53)ραrαηorмαL نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
نقل نگیرید. اگر میخواید راجع به یه پست حرف بزنید یا بگید کدوم پست یا چند خطشو تایپ کنید.
_
راجع به نوح.. مشکل مردم ما اینه که همه چیز رو با دین قاطی میکنن.. اصلا به یه موضوع با جنبه ی علمی.. یا نگرش دیگه و دید باز نگاه نمیکنن..

کافیه یه موضوع رو بگی تا سریع پای دین رو بکشن وسط.
حتی خیلیاشون هم از دین درک درستی ندارن..
اونوقت به چنین موضوعاتی میگن شیطان پرستی.. اعتقاد نداشتن به خدا.. بعدشم ما میشیم بی دین.مقاله ای را که در زیر مطالعه می کنید نقل مستقیمی از سایت انجمن هوافضا است
دوست عزیز ناراحت نشو بعضی ها همه چیز رو به دین و شیطان پرستی ربط میدن(چند وقت بعد شاید بگن منقرض شدن نسل دایناسور ها به شیطان پرستی ربط داره).تو این انجمن از این آدما زیاده،هر چقدر هم باهاشون بحث کنی قانع نمیشن،ولشون کن خودتو خسته نکن.
/ فرازمینی ها /
مقاله ای را که در زیر مطالعه می کنید نقل مستقیمی از سایت انجمن هوافضا است

بیلی ادوارد آلبرت مایر مشهور به بیلی مایر در سوم فوریه سال 1937 در سویس بدنیا آمد. 


بیش از 56 سال است که بیلی مدعی است که تماس های فیزیکی و تله پاتی با موجوداتی 


فرازمینی که از مجموعه خوشه ای به نام پلایرن ( plejares ) آمده اند دارد. نقش بیلی مایر 


به عنوان رابط و سخنگوی این موجودات است. 


بیلی علم و اطلاعات خودش را که از این موجودات بدست آورده به ما می آموزد.ودر ضمن موجودات فضایی را در یک وظیفه تاریخی برای بازگشت به زمین جایی که سالیان پیش تر ترک کرده اند هدایت کند. 


در مورد بیلی مایر باید ذکر کنم.که بیلی مایر کشاورز یک دست سویسی است که تحصیلات عالی ندارد. اولین ملاقات بیلی با یک موجود فضایی در سن پنج سالگی ، هنگامی که خود را برای کار کردن مهیا می کرد بود. بیلی در این سن با مردی به نام Sfath از سیاره پلایرن ملاقات کرد وچیزهای از او آموخت. 

دومین ملاقات بیلی در سن 11 سالگی و با مردی به نام Asket بود.که بیلی در ادامه آموزش ها مطالب فراوانی در مورد سرزمین های موجود در زمین و همچنین اعتقاداتی راجع به خاک و کشاورزی آموخت. 




در 28 ژانویه 1975 ، بیلی بیش از 100 ملاقات با Samjase ، زنی از سیاره پلایرن داشت. در طی این تماس ها بیلی اجازه یافت تا از بشقاب پرنده آنها به نا م (( beamship )) فقط در حال مانور و پرواز عکس برداری کند.او بیش از 1000 عکس واضح از ufo ها برداشته است. 

مهمترین ملاقات بیلی در سال 1989 روی داد. ودر این ملاقات که با ptaah پدر Samjase داشت. حقایق بسیار جالبی درباره تاریخ زمین ، انسان ها و علم و موضوعات معنوی بدست آورد. بیلی در این سال در حدود چهار ملاقات با ptaah داشت. 

اما درباره مکانی که این موجودات از آنجا آمده اند: 



پروین که مشهورترین سیستم هفت ستاره ای ( خوشه ای ) است در صورت فلکی گا و واقع شده است. 




فاصله اش از ما ( زمین ) 420 سال نوری است. و از ستاره ها و سیارات نسبتا جوانی تشکیل شده است. 




نام سیستم هفت ستاره ای ( Seven-Star System ) از این حقیقت نشات گرفته که کوچکترین هفت ستاره ای که ما با چشم غیر مسلح و در آسمانی پاک و پر ستاره در شفق شمالی می توانیم ببینیم این هفت ستاره هستند. در ضمن سیاره های این سیستم هنوز در حال رشد هستند. 


و در حال حاضر برای زندگی نوع بشر نا مناسب می باشند. 



موجوداتی که با بیلی مایر در تماس بوده اند.محل زندگی خود را مکانی شبیه به پروین نام برده اند. 



اگر چه آنها ( فرازمینی ها ) در شکل دیگری از فضا و زمان در حال زندگی هستند. وبه اندازه 80 سال نوری دورتر از خوشه پروین قرار دارند. در آنجا یک ستاره مانند خورشید در مرکز است. که نام آن Tayget می باشد. 

که ده سیاره در دور آن مشغول به گردش هستند. که چهار سیاره دارای جمعیت و سکنه می باشد. 


در ضمن به مکان زندگی این موجودات پلادین ( plejarn ) گفته می شود. 

اورست بلندترین قله دنیا نیست !!! 



سازمان national Geographic در شماره ژانویه 2002 مجله خود صحت یکی از ادعاهایی بیلی مایر را که حدود 30 سال پیش ( دهه 70 ) مطرح کرده بود تایید کرد. بیلی مایر سی سال پیش ادعا کرده بود.که موجودات فرازمینی به او گفته اند. که قله اورست مرتفع ترین کوه در کره زمین نیست !!! 



وی در یکی از نوشته های قدیمی خود آورده که قله چیمبورازو ( chimborazo ) در اکوادور 2150 متر از قله اورست بلندتر است.برای این که کره زمین کاملا گرد نیست. 


وبرای همین (( ارتفاع از سطح دریا )) مقیاس درستی برای اندازه گیری ارتفاع کوه ها نیست !!! 


National Geographic در ادامه توضیح می دهد. که اخیرا دانشمندان متوجه شده اند. چرخش زمین به دور خود باعث شده که سطح زمین کاملا یکدست و اصطلاحا کروی نباشد. بنابراین اگر ارتفاع کوه ها را نسبت به مرکز زمین بسنجیم. کوه چیمبورازو 2200 متر بلندتر از اورست است. 



اما اگر مبنای اندازه گیری را سطح دریا اختیار کنیم.در آن صورت قله اورست 2540 متر از چیمبورازو بلند تر است. 




پس به شکل خلاصه : 



کوه اورست : فاصله قله تا مرکز زمین : 6382250 متر 


کوه چیمبورازو : فاصله قله تا مرکز زمین : 6384450 متر 



بازهم یاد می کنم که بیلی مایر یک کشاورز یک دست سویسی است. که تحصیلات عالی هم ندارد. سی سال پیش ادعای را مطرح ساخته که دانشمندان اکنون به صحت آن پی برده اند. 




چرا بیلی مایر در بین یوفولوژیست ها از شهرت خاصی برخوردار است ؟ 

بیلی مایر پیر مرد مسن و کشاورز سویسی در میان یوفولوژیست ها از شهرت زیادی بر خوردار است .ادعای وی این است که از کودکی تا بحال بیش از 250 بار با موجودات فرازمینی از ستارگان پلادین (پلیاد) دیدار و گفتگو کرده است. که اوج این تماس ها در دهه 70 میلادی بوده است. 

در میان تمام کسانی که ادعای ارتباط با موجودات فرازمینی را می کنند. بیلی مایر از جایگاه ویژه ای برخوردار است. زیرا وی برای صحت ادعای خویش عکس ها و فیلم های بسیار شفافی از بشقاب پرنده ها گرفته است. به گفته خودش این اجازه را موجودات فرازمینی به او داده اند . 

عکس ها و فیلم ها و نوارهایی که حاوی صداهای بشقاب پرنده ها ست. همه توسط دانشمندان زیادی مورد آزمایش قرار گرفته اند . که اثری از حیله و نیرنگ در آنها دیده نشده است. همچنین او فلزاتی را از طرف فرازمینی ها به دانشمندان اهدا کرده است. که در کره زمین یافت نمی شوند. 

شاید برای شما این سوال پیش آمده باشد که چند درصد از مردم به وجود حیات در دیگر کرات معتقدند . 

یا ارتباط انسان ها با موجودات فرازمینی را باور دارند ؟ 

مجله معروف نیوزویک قبل از انتشار و پخش فیلم (( روز استقلال )) نظر سنجی انجام داد.که مطابق باآن: 


48 % امریکایی ها فکر می کنند UFO ها واقعی هستند. 



29 % فکر می کنند که ما با موجودات فضایی در تماسیم.


48 % فکر می کنند. که دولت آمریکا اطلاعات مربوط به UFO ها را مخفی نگه می دارد. 

منبع:انجمن هوافضا
تکنولوژی های باستان و فرازمینی ها (قسمت سوم)
آیا تمدنهای باستانی در روی زمین به تکنولوژی دسترسی داشته‌اند؟ البته به نظر میرسد که به هر حال، یک اتفاقاتی افتاده.
در بزرگترین بناهای ساختمانی و معادن امروزی ماشینهای عظیم حفاری مشغول کندن و بریدن و حمل سنگ هستند. این ساخته‌های دست بشر، سازنده‌های خود را جا میگذارند و کار هزاران انسان را با تکنولوژی هیدرولیک مدرن، به انجام میرسانند. بدون چنین تجهیزاتی، ساختمان‌سازها هرگز نمیتوانستند آسمانخراشهای مدرن بسازند. همانطور که هزاران سال پیش نیز، تمدنهای کهن وقتی بناها و معابد خود را با سنگهای عظیم بنا میکردند، همین کار را انجام میدادند. این بلوکهای عظیم با وزن یک صد تن حتی برای مهندسان امروزی نیز زورآزمایی بزرگیست. هزاران سال پیش نیزمردم، آنها را از صخره‌های یکپارچه بریده‌اند. مایلها حملشان کرده‌اند و سپس آنها را بلند کرده و دقیق در جای خود گذاشته‌اند. اما چگونه؟ آیا این بلوکهای سنگی عظیم را با چکش کنده‌اند؟ با اسکنه تراشیده‌اند؟ و با سیمهای مسی کشیده‌اند؟ همانطور که اکثر باستانشانان به آن معتقدند؟! آیا آنها میتوانسته‌اند این قطعات را برداشته و حمل کرده باشند بدون اینکه از هیچ سیستم کششی و یا چرخ استفاده کرده باشند؟ یا اینکه تمدنهای باستانی تکنولوژی پیشرفته‌ای در اختیار داشته‌اند که از آن زمان مفقود شده و از چشم علم پنهان مانده است؟
ادامه مطلب بروید 
ρяoᴛᴇcᴛɪoɴ oғ ᴀŁɪᴇɴs ▲ حـمـآیت از مـوجودات فرازمینـی/مـآوراءطبیعی 23


Robert Bauval
در «جیزه» شما تنها هرم‌ها را ندارید. منشاء هرمها به جایی ختم میشود که مصرشناسان به آن میگویند «دره معابد». احتیاجی به یک مهندس راکت نیست تا وقتیکه به آنجا میرسید دریابید که یک چیزی اینجا جور در نمی‌آید. در حالیکه «اهرام» با بلوکهایی به وزن دو تا سه تُن ساخته شده‌اند، این معابد که کمی با اهرام قابل مقایسه هستند، متشکل از بلوکهایی به وزن یکصد تن و برخی حتی دویست تُن هستند. اجازه بدهید به شما بگویم که یکصد تن بلوک یعنی چه. اگر شما یکصد ماشین سواری را بردارید و به هم پرس کنید، یکی از این بلوکها ایجاد میشود. اولا چگونگی حمل این بلوکها را که ندیده بگیریم، مطلب این است که چرا آنها خواسته‌اند از بلوکهای یکصد تنی استفاده کنند؟ این اصلا با عقل جور نیست.
David Childress
هیچ دلیلی برای آنها نمیتوانسته وجود داشته باشد که بخواهند بلوکهای گرانیتی را در سایز تریلی بسازند. این مثل این است که بگوییم: بسیار خوب بیایید کاری انجام دهیم؛ اما کاری کنیم که تا آنجا که ممکن است سخت باشد.
Giorgio A. Tsoukalos
دلیل قانع شدن من در باره به کار رفتن تکنولوژی پیشرفته در ساخت این صخره‌ها این است که اگر ما امروز به یک معدن سنگ برویم و به سایز ماشین‌آلاتی که به منظور مشابهی به کار میروند، نگاهی بیندازیم میبینیم که این ماشینها بسیار عظیم‌الجثه هستند.
باورمندان به تئوری «غریبه‌های فضایی»، معتقد به این نیستند که فضاییها این بناهای حیرت‌آور را ساخته‌اند، بلکه معتقدند که آنها نوعی ابزار تکنیکی که قابل استفاده باشد را در اختیار پیشینیان ما نهاده‌اند. مهندس متخصص، «کریس دان» دهها سال را به مطالعه ابزار به کار رفته توسط مصریهای باستان پرداخته است.
Christopher Dunn
ما بطور عمومی توسط مصرشناسان به این باور رسیده‌ایم که مصریان باستان ابزاری ساده داشته‌اند. هر روز سر کار میرفته‌اند و از توپهای سنگی و اسکنه‌های مسی یا تیوبهای مسی استفاده میکردند و با سمباده در دایورایت و گرانیت، سختترین سنگهای زمین، سوراخ ایجاد میکرده‌اند. و آنچه که من در طی سالها جمع‌آوری کرده‌ام، اطلاعاتیست که در واقع در تضاد با تصور ابزار ساده است.
در مصر، «دان» توانست مکانهایی باستانی را برای اولین بار مورد مطالعه قرار دهد. آنچه که او به آن دست یافت هم یک انقلاب بود و هم جنجال برانگیز.
Christopher Dunn
اگر شما نگاهی به فلات «جیزه» و سنگهایی بیندازید که در واقع در «هرم بزرگ» و «هرم کَفرع» و «مِنکارا»جای گرفته‌اند، میبینید که دو و نیم میلیون بلوک سنگی تنها در «هرم بزرگ» به کار رفته. آنها باید روش موثری برای بریدن سنگها میداشته‌اند تا بتوانند آنها را به اندازه ببرند و در جای خود بگذارند. باید کسی بوده باشد که آنجا بایستد و بگوید: بسیار خوب! من حالا یک بلوک به این سایز لازم دارم و دیگران این بلوک را در چنان سایزی فورا به او رسانده باشند.
در حال جستجو پیرامون چندین مایل اطراف «جیزه» در «ابو رواش»، «دان» از روی بریدگی عمیقی در یک بلوک گرانیت با یک رد پا مواجه شد.
Christopher Dunn
وقتی من برای اولین بار دیدمش، اصلا نمیتوانستم بفهمم که به چه کاری می‌آید. تنها بعد از روزهای متوالی چیدمانهای متعدد و گاهی بیدار شدن ساعت 3 صبح، خاراندن سر و فکر کردن به این که: آخر اینها چگونه آن را بریده‌اند؟ بالاخره دریافتم که تنها راهی که آنها در واقع میتوانسته‌اند آن را ببرند، اره‌ای بوده که 35 فوت ضخامت داشته باشد.
ایده اینکه مصریان باستان از اره‌ای غول‌پیکر استفاده کرده باشند، مقاومت اغلب باستانشناسان را بیشتر برانگیخت. اما «دان» قانع شده بود.
Christopher Dunn
به عنوان یک مهندس قدیمی، من به دنبال علامتهای ابزاری هستم. هر جا بروم به دنبال همانها میگردم و البته متهم به این اصطلاح هستم که وقتی به قصد جستجوی چیزی بروی، احتمالا آن را می‌یابی. چرا که به موضوع از فیلترهای به خصوصی نگاه میکنی. این را قبول دارم، موافقم. اما سوال این است که چرا باید این علامت وجود داشته باشد؟ رد ماشین کاملا در اینجا برای من واضح است. اما در آن زمان هیچ ماشینی وجود نداشته. خوب من چه کنم؟ من تنها به دنبال رد به جا مانده از ماشین‌آلات هستم و آنها همه جا هستند. روی مجسمه‌ها میتوانید پیدایشان کنید. میتوانید آنها را منحصراً در موزه «لاکزار» بیابید، به نظر میرسد که نوعی نشانه‌گذاری در کنار نشیمنگاه «آمون» در محل برخورد با نیمکت وجود دارد که یک بریدگی هم در زیر آن دیده میشود. یک لغزش ابزار. بنابراین باید ابزاری بوده باشد که اینهمه کار آمد بوده است.
«دان» همچنین بر این باور است که گود شدگیهای بزرگ روی زمین در «جیزه» چنانکه اغلب باستانشناسان به آن معتقدند جایگاه «قایق» نیست بلکه جای استقرار «ارّه» 35 فوتی است.
Christopher Dunn
به فکر من رسیده بود که آنها در واقع جایگاه اره هستند. اره‌ها در این جایگاهها نصب میشده‌اند و آنها بلوکها را از روی اره عبور میداده‌اند، پیش از اینکه در «هرم بزرگ» نصب شوند.
معمای دیگر این است که چگونه میلونها سنگ برداشته شده و به دقت در جای خود نهاده شده‌اند.
Philip Coppens
چیزی که در ساختمانسازی مدرن قابل مشاهده است این که در ساخت یک بنای بزرگ، نیاز به این دارید که ابزاری بزرگ بسازید تا به ساخت بنای بلند شما کمک کند. این چیزیست که باستانشناسی هرگز به آن اشاره نکرده.
سه تا از بزرگترین سنگهای ساخت دست بشر در جهان در «معبد ژوپیتر» در «بعلبک» لبنان یافت شده است. هر کدام وزنی معادل 1000 تن و یا دو میلیون پاوند دارند. معدن نزدیک به این منطقه حاوی سنگهایی حتی بزرگتر از این است که به سنگهای حامله معروفند. بلوک غول پیکر مستطیل شکل، وزن غیر قابل باوری معادل 1200 تن دارد. حرکت دادن آن در دنیای امروز، نیازمند قدرت 21 جرثقیل سنگین است (تصویر مطلب).
Peter Palutikof
در صنعت ساختمان‌سازی اگر یک پروژه به خصوص در جایی در حال ساخت باشد، به طور اخص در منطقه‌ای کوهستانی، چگونه میتوان چنین ابزار، ماشینها و جرثقیلهایی را به آنجا حمل کرد؟ اینها بسیار سنگین هستند و واقعا غیرممکن است بتوان آنها را به محل برد.
Roger Hopkins
این سنگ، متعلق به پروژه‌ای در «پالم اسپرینگز» است. جایی که بزرگترین دستگاههای حفاری را میتوان به راحتی اجاره کرد. .آنها برای بار کردن سنگ بر روی ماشین باربری دچار مشکل بودند. این سنگ به راحتی پنج تُن یا ده هزار پاوند وزن دارد. اندازه‌ای کوچک در دنیای سنگها، اما نهایت کاری است که با ماشینهای مدرن از عهده ما بر می‌آید.
Robert Bauval
ما باید فرض کنیم مردمی که اهرام را ساخته‌اند چرخ نداشته‌اند و هیچ وسیله کششی و آهن هم در اختیار نداشته‌اند. در واقع آنها هیچ نداشته‌اند به غیر از قدرت فوق‌العاده انسانی و تکه‌های ریسمان. این گفته با شواهد جور در نمی‌آید
ρяoᴛᴇcᴛɪoɴ oғ ᴀŁɪᴇɴs ▲ حـمـآیت از مـوجودات فرازمینـی/مـآوراءطبیعی 23
تکنولوژی باستانی و فرازمینی ها (قسمت چهارم)
تعلیق صوتی :
- جنوب یونان - مایسینی - دومین هزاره ی پیش از میلاد - دژ نظامی باستانی با تخته سنگهای آهکی به هم چسبیده بدون ساروج 
- این سازه که نمیتونه توسط بشر ساخته شده باشه به غول های تک چشمی ( سایکلوپ) منسوبه 
- بر روی سر در خزانه ی آتریوس تخته سنگی هست که دویست و پنجاه تن وزن داره !!!
- در همه ی سازه های بزرگ باستانی جابجا کردن سنگ های بزرگ به دست بشر نبوده مثل سنگ های بعلبک در لبنان که بعضیاشون بیشتر از 1000 تن وزن داره ( یعنی یک میلیون کیلوگرم !! )
- تعلیق صوتی ( معلق کردن اجسام در هوا توسط صوت ) یکی از راه هایی هستش که تمدن های باستانی اجسام سنگین رو با اون جابجا میکردن
- در آزمایشگاه دانشمندا با دستگاه تثبیت صوت میدان صوتی ایجاد کردن که توپ ده گرمی رو در هوا معلق نگه میداره ( میشه گفت این دستگاه ضد جاذبه هستش )
- افسانه ی بومی در مورد استون هنج میگه که این سنگ ها با همون حالت تعلیق صوتی و توسط مرلین جادوگر انجام شده ( شاید عصای مرلین صوتی که همراه ورد از دهان مرلین خارج میشده رو تقویت میکرده )
- بعضی از سنگ های استون هنج از 200 مایل دورتر آورده شدن !
- آزمایشاتی مبنی بر این هم انجام شده که امکان این بوده که توسط نیروی انسانی و ابزار ساده این سنگ ها آورده شده باشن که همه شکست خورده ( حتی اگر سنگ های روی زمین و ایستاده رو میشده که با غلتک و طناب انجام بده سنگ های بالای سر این سنگ ها به هیچ وجه کار انسان نیست )
ρяoᴛᴇcᴛɪoɴ oғ ᴀŁɪᴇɴs ▲ حـمـآیت از مـوجودات فرازمینـی/مـآوراءطبیعی 23
این کار خودتون هم اسپم محسوب میشه و حذف میشه. شما میتونید گزارش بدید. اینطوری که من دیدم الان توی صدتا تاپیک به یک نفر شما اینو گفتید. 
ρяoᴛᴇcᴛɪoɴ oғ ᴀŁɪᴇɴs ▲ حـمـآیت از مـوجودات فرازمینـی/مـآوراءطبیعی 23دیده شدن سفینه فضایی در چالوس بعد از مرزن آباد!!!هنوز صحت این عکس تایید نشده است.

دوستان ببخشید عکسش واضح نیست
(11-01-2016، 9:38)ارش خان نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
ρяoᴛᴇcᴛɪoɴ oғ ᴀŁɪᴇɴs ▲ حـمـآیت از مـوجودات فرازمینـی/مـآوراءطبیعی 23دیده شدن سفینه فضایی در چالوس بعد از مرزن آباد!!!هنوز صحت این عکس تایید نشده است.

دوستان ببخشید عکسش واضح نیست

کاملا فوتوشاپ هست مشخصه !
تکنولوژی های باستان و فرازمینی ها (قسمت چهارم)
{برگرفته شده از مستند ما و فرازمینی ها و تئوری فضانوردان باستانی }
 
خرابه های متروپولیس امریکای مرکزی (مزوامریکن)..مکزیک ..35 مایلی شمال شرقی مکزیکو سیتی
اینجا در فلاتهای مرتفع سایت عظیم باستانی "تیوتیهوکان" واقع است که ساختش 100 سال پیش از میلاد شروع شد و تا قرن 7-8 ماندگار مانده بود این یکی از بزرگترین شهر های باستانی دنیاست ان هم با جمعیتی 15000 نفره بوده است(تصویر شهر )
وقتی وارد این شهر میشید با طرح مدرن این شهر رو به رو میشید ..بزرگترین بنایی که تاکنون کشف شده در این شهر باستانی است ...انها نه تنها دانش ساختمانی داشتند بلکه دانش ساختار های ریاضی و نجوم نیز داشته اند
 
از بالا طرح این شهر به شکل عجیبی بازسازی یک صفحه مداری کامپیوتری است (تصویر زیر ) دو چیپ پردازشگر است ..هرم خورشید و هرم ماه
محققان همچنین شمار دیگری از تشابهات برجسته ای را در این مجموعه با اهرام مصر یافته اند !! به ادامه مطلب بروید
ρяoᴛᴇcᴛɪoɴ oғ ᴀŁɪᴇɴs ▲ حـمـآیت از مـوجودات فرازمینـی/مـآوراءطبیعی 23


هرم بزرگ خوفو در مصر در صحرای گیزا و هرم خورشید در تیتیهوکان دقیقا محیطی یکسان در حدود 750 فوت مربع دارد
محیط هرم خورشید چهار عدد پی ارتفاع دارد ولی در هرم خوفو جیزه دو عدد پی ارتفاع دارد پس هرم خورشید نصف هرم خوفو است
سه هرم اصلی این سایت باستانی یعنی هرم خورشید هرم ماه و معبد کواتزال کوت ...در طرح یکسانی از کمربند اوریون (شکارچی) واقع شده است ...تصویر زیر
که دقیقا همون فرمی است که سه هرم جیزه هم در مصر تحت همان نقشه قرار دارند ..وقتی چنین تشابهی در دو نقطه مختلف دنیا که هیچ ربطی به هم نداشتند میبینیم پس این فکر به ذهنمون میرسه حتما حتما یک طرح از پیش تعین شده و یک طراح باید وجود داشته باشد
اما شاید عجیب تر از این در مورد اهرام و سازه های سایت تیوتیهوکان استفاده زیاد از "میکا " باشد !!که زمینه ساختاری عظیم راتشکیل میدهد ..ماده ای که تنها در 3000 مایلی منطقه و در برزیل در دسترس است ..این ماده در همه بناها و مجموعه های مسکونی معابد و جاده ها دیده میشوند اما چرا باید هزاران مایل برای چنین ماده ای بروند و بیایند ؟
میکا خاصیتی الکتریکی نیز دارد و برای انتقالات الکتریکی نی زاستفاده هایی میشه ازش همچنین در حرارت های بالا مقاومه
در چند سال اخیر باستان شناسان مقداری زیادی کریستال میکا در معابدی پیدا کردند به همراه چندین بادگیر ..یک کانال بادگیر زیر زمینی وجود دارد که از دهلیز میکا به سوی هرم خورشید میره !ایا این دهلیز میکا نوعی تولید کننده انرژی بوده ؟
شباهت زیادی در این باره با هرم های مصری دارد چون در هر دو دهلیز های داخلی وجود دارند بعضی بر این باورند که خود هرم بزرگ ی تولید کننده عظیم اشعه بوده پس ممکنه همچین چیزی در هرم های این سایت داشته باشیم
ناسا از میکا برای انکسار دما در بسیاری از ادوات پروازی مثل شاتل ها استفاده میکند ..در ورود موشک به جو زمین تمام سطح زیرین شاتل فضایی پوشیده از میکا است که دافع کننده خوبی برای دمای بالاست ..ایا میکا در سایت باستانی تیوتیهوکان به عنوان محافظ به کار برده میشده؟؟؟
با همه این اوصاف این علم را از کجا اورده بودند ؟؟؟ ایا فرازمینی ها نقشی در این جا داشتند ؟ شواهد که این را بازگو میکند
حکایاتی است از خدایانی که با کشتی و یا با مارهای بالدار از اسمان نازل شدند و میگویند اتفاق غیر عادی در جریان بوده است
باور عمومی اینه که میگفتند این شهر باستانی توسط خدایان فرازمینی ساخته شده است و این خدایان با وسایل پروازی به بهشت میرفتند که امروزه ما اون وسایل رو موشک فضایی میدونیم
گزارش های خیره کننده و جالبی در اکثر سایتهای باستانی نظیر اینجا هست که همشون به اتفاق میگویند خدایانی صعود و نزول داشتند
ایا افسانه های پروازی موجودات بیگانه و جانوران عجیب دیگر اثباتی بر این هست که غریبه های باستانی تاثیر گذار بر دستاوردهای تیوتیهوکان بوده اند ؟
1- خرافه به معنی «تأثیر غیرمنطقی امور ماورای عقل و علم و مخالف تجارب معهود بشری در امور طبیعی» است. مقصود از «غیرمنطقی» این است كه هیچ دلیل عقلی یا نقل معتبر علمیآن را تأیید نمیكند. معیار اساسی تشخیص خرافات از امور غیرخرافی، وجود یا عدم وجود دلایل عقلی یا نقل منطقی است. اگر مطلبی مورد تأیید یكی از این دو (یا هردو) باشد، غیرخرافی است و اگر مؤیدی نداشته باشد، میتواند خرافی باشد. اگر هم دلیل ضد آن وجود داشته باشد، حتما خرافی ارزیابی میشود.در روایتی از پیامبر گرامیاسلام (ص) آمده است كه ایشان مطلبی را در جمع همسران خود بیان كردند. یكی از آنان گفت: این حدیث خرافی است.
پیامبر پاسخ داد: «آیا میدانید كه «خرافه» مردی بود از قبیله «عذرة» (از قبایل یَمَن) كه مدت طولانی، توسط «اجنّه» ربوده و اسیر شده بود و پس از آن به میان قبیلهاش بازگشته و چون وقایع عجیب از زندگی جنّیان را بیان میكرد، نقلهای او مشهور شد» (سید ابن طاووس، الملاحم و الفتن/ 360 و 361# احمد بن حنبل، مسند احمد 6/ 157). بنابراین، از آن پس هركس سخنی میگفت كه «عجیب بود و قاعدتا پذیرفتنی نبود» و در حقیقت از عالمیغیر از «عالم بشری و علم و تجربه انسانی» خبر میداد، میگفتند «حدیث خرافه» است.

2 - در متون دینی كه عمدتا از «عالم ماوراء» برای ما خبر میآورد؛ گزارشهایی درباره پیامبران، توانایی برخی آدمیان یا اقدامات خاص خداوندی كه ما آن را ماورایی یا ماذون از ماوراء میدانیم؛ همچون قدرت مسیح بر زنده كردن مردگان، شفای بیماران و امثال آن آمده است. به هر حال، معجزات «امور استثنایی» بودهاند، اما اگر در ذهنیت پیروان شرایع، تبدیل به قاعده شوند و در هر حادثه و موضوع، آن را سبب اتفاقات ارزیابی كنند و از بررسی طبیعی آن طفره روند، نوعی خرافه است.

اگر همیشه از امور ماورایی خرج كنیم تا كاری كه به طور طبیعی قابل انجام است، آن را تحتالشعاع امور ماورایی قرار دهیم، خرافه باوری است. آدم خرافی گمان میكند كه وقتی مریض میشود، فقط باید دعا كند تا خدا شفایش بدهد. در حالی كه در همین متون مقدس داریم كه حضرت موسی كلیمالله (ع) وقتی بیمار شد، دعا كرد و خدا پاسخاش گفت كه: به طبیب مراجعه كن تا بر اثر مداوای او شفا یابی. دعا در جایی صحیح است كه تلاش خود را كرده، ولی به نتیجه نرسیده باشد.

3 - چون در تفكر دینی، تأثیر عوامل ماورایی در تحقق برخی مسائل، فیالجمله تایید شدهاند، این خود زمینهای ذهنی برای تعمیم غیراصولی آن ایجاد كرده است كه اسم این تعمیم خرافه است. تعمیم آن یعنی جایگزین كردن عوامل و موثرات طبیعی و تجربی با عوامل ماورایی خیالی و نه واقعی. مثلا وقتی به جای دارو و درمان، سراغ كفبین و واسطه جن و حتی دعا برویم، خرافه باوری است. البته اگر دارو و درمان اثری نداشت، آنگاه «حفظ امیدواری برای بهبودی از طریق دعا و درخواست شفا از خدای سبحان» امری منطقی است.
علت زیاد بودن خرافه در بین پیروان دین و شرایع، درك ناقص از اصل وجود مؤثرات ماورایی است كه اگرحدّ منطقی برای تأثیر پدیدههای ماورایی در نظر گرفته نشود یا از آن تعدی بشود، دچار خرافی اندیشی میشویم. ما كه مدافع شریعت و اعتقاد به عوامل و پدیدههای ماورایی هستیم، میگوییم آن مواردی كه خارج از چارچوب عادی زندگی رخ داده «استثناء» است و قابل تعمیم نیست. پس علت روی آوردن برخی از متدینان به خرافه، باوری ناقص به مؤثرات ماورایی است كه زمینهساز پذیرفتن هر ادعایی شده و میشود. گویی به بخشی از شریعت ایمان آوردهاند و بخشی را وانهادهاند (نؤمن ببعض و نكفر ببعض). در علم هم چنین است كه اگر كسی با نادیده گرفتن بخشی از «روند علمیو تجربی منجر به شكلگیری یك پدیده» مدّعی دستیابی به آن پدیده شود،
مدعای او غیرعلمیارزیابی میشود و اگر بر آن ادعای بدون دلیل، اصرار بورزد، به عنوان فردی خیالاتی (و شاید خرافاتی) شناخته میشود. اگر آدمیتلاش لازم علمیو منطقی را انجام ندهد و منتظر نتیجه هم باشد، در این صورت، رویكردی خرافی داشته است. گرچه با نگاهی فلسفی و عرفانی، میتوان همه عوامل را منتسب به ماوراء دانست، اما برداشت ما از آن ماوراء باید متفاوت با كسانی باشد كه چشم بر واقعیات عالم وجود میبندند و همه چیز را به عوامل غیرقابل اثبات، نسبت میدهند. در حالی كه برداشت غیرخرافی معتقد است كه « ابیالله ان یجری الامورالاّ باسبابها» (خدا تمام امور را از طریق اسباب و عوامل طبیعیاش به انجام میرساند). در مقابل، دیدگاه خرافی معتقد است كه اسباب و علل و عوامل طبیعی مهم نیستند و در هرگسترهای از عالم وجود، از نیروهای ماورایی كه مثلا در اختیار برخی افراد خاص، همچون ائمه هدی(ع) است، میتوان خواست كه از آنها بهره گیرند تا ما به نتایج مطلوب خویش برسیم.

4 - خرافه، اساس دین و شریعت را زیر سؤال میبرد، هستیاش را به خطر میاندازد، دچار وقفه میكند و حتی باعث عقبگرد بسیاری از انسانها از دین و شریعت شده و میشود و حقیقتا چهره دین را ملكوك كرده و میكند.

5 - حوزههای حضور دین سه گانهاند؛ كلام، اخلاق و احكام. در حوزه اخلاق چون صحبت از باید و نباید ارزشی است، خود به خود مجال خرافیاندیشی زیادی وجود ندارد. هرچه هست از طریق «باورهای غیرمنطقی» در حوزه «كلام» است كه به حوزه اخلاق نیز سرایت میكند و باعث تسری خرافات به بخش اخلاق میشود. البته كسی كه در تعریف مقولات اخلاقی، دچار غفلت شود؛ مثلا «صبوری» را به «تنبلی» و «زهد» را به «عدم تلاش در تولید» و امثال این تعریفهای غافلانه تفسیر كند، دچار خرافه شده است.
اگر دین و شریعت از باورهای خرافی اثر بپذیرد، اخلاقش نیز خرافی خواهد شد. به این معنا اخلاق به تنهایی، كمتر خرافات را بر میتابد. اما دو حوزه دیگر (كلام و فقه) بسیار تاثیر گذارند. به نظر میرسد كه در حوزه عقاید، خرافات خود را تئوریزه میكنند تا بسط یابند و مجال حضور در زندگی بشر را بیابند. در محدوده فقه آن عقاید میتوانند قوانین یا توصیههایی را رقم زنند، خصوصا در بخش مستحبات و مكروهات شرعی كه راهكارهای خرافی فراوانی را میتوانند به عنوان مستحب یا مكروه شرعی ارائه كنند.
به گمان من،نقطه ضعف اصلی در فقه، راهبردی به نام «تسامح ادله سنن» (سنن=مستحبات) است كه سبب شده است كه در مورد روایاتی كه استحباب و ثواب برخی رفتارها و گفتارها را ادعا كردهاند، بررسی دقیقی صورت نگیرد و با تسامح نسبت به آنها، همه را مورد پذیرش قرار دهند.اما باید گفت كه شریعت محمدی (ص) كه منطبق بر فطرت انسانی است؛ راهبردهایی كه منجر به «رفتار غیرمنطقی» است را نمیپذیرد. بنابراین نمیتوان در امور راهبردی شریعت، مسامحه و سهلانگاری كرد. درست است كه یك امر احتمالا مستحب، نمیتواند چهره شریعت را ملكوك كند، ولی اگر تعداد زیادی از مسائل ظاهرا مستحب از طریق تسامح در ادله مستحبات، پدیدار شوند كه خلاف علم و خرد باشند، آیا باز هم میتوان ادعا كرد كه هیچ لكهای بر دامان شریعت نمینشانند؟!!

6 - «عقلانیت» یك نسخه ندارد تا فردی بگوید «عقل من» به تنهایی برای تشخیص «سره از ناسره» كافی است. در عقلانیت هم اختلافاتی بین آدمیان وجود دارد. در مسأله «خرافات» سخن از رفتارهایی است كه با «قدر متیقن برداشتهای عقلانی بشر» سازگار نیست و همه خردمندانی كه دچار غفلت نیستند، آن را مردود میدانند.

7 - زمینههای شكلگیری تاریخی خرافه در میان پیروان شرایع و متدینان به چند عامل بازمی گردد:
یكم؛ جهل مردم و پیروان دین و شریعت، سبب اصلی در تحقق خرافه است. جهالت پیروان غیرعالم، سبب شده است كه «سوءاستفادهگران» بتوانند از جهل آنان به نفع خویش بهره برده و موقعیتهای كاذب برای خود فراهم كنند و مردم را به بیراهههایی بكشانند كه جز خسارت دنیا و آخرت، ارمغانی برای آنان نداشته است.
دوم؛ غفلت عالمان از این كه «با تسامح در ادله سنن» زمینه بررسی ادعاهای افراد در خصوص نسبت دادن برخی مسائل نامربوط به دین یا شریعت را فراهم كردهاند. به همین دلیل، بسیاری از روایات دروغ در این بخش، در سایه امنیت قرار گرفتهاند. تن دادن به برخی رویكردهای غیرعقلانی در مسائل كلامی نیز زمینهساز برخی خرافات بوده و هست كه در این مختصر، جای پرداختن به آنها نیست.
سوم؛ منفعتطلبی آگاهان سودجو، یكی از زمینههای تولید و رشد باورها و رفتارهای خرافی است. نشر اندیشههای خرافی در قالب انواع نشریات مكتوب و شفاهی و سمعی و بصری و تولیدات هنری مبتنی بر آن، منافع مادی آنان را تأمین كرده و از نظر معنوی، مردم را از رویكرد آگاهانه به متونی كه سعادت دنیا و آخرت مردم را تأمین میكند و راه را بر سوءاستفاده «گمراهكنندگان» میبندد، باز میدارد. برای مثال به صحنه آرایی «بردن سگ، به آستان حرم امامرضا(ع) و فیلمبرداری از آن و فروش سیدیهای مربوطه» توجه كنید كه چه سود سرشاری را نصیب سودجویان كرد و چگونه عقائد مردم را به بازی گرفت و حیثیتها را مورد هجوم قرار داد؟!
چهارم؛ تلاش مخالفان شریعت برای از میدان خارج كردن شریعت، یكی دیگر از زمینههای تولید باورهای خرافی است. تلاش بدخواهان، عمدتا «تهی كردن شریعت از عقلانیت» و ترسیم چهرهای نامعقول و غیرمنطقی از شریعت(بلكه از دین یگانه خدای یكتا) بوده و هست.
میتوان با یك رویكرد كلی، ادعا كرد كه؛ اساس رویكرد خرافی بشر، به خاطر «جهل نسبت به جایگاه حقیقی انسان در مجموعه هستی» است.

8- در باب خرافه ستیزی نسبت به تاریخ اسلام و ائمه، مثل «لؤلؤ و مرجان» محدث نوری یا «حماسه حسینی» آقای مطهری وجود دارند. اما اقدامات در این حوزه گسترده (از عقاید و باورها تا تاریخ و فرهنگ)، چنان كم است كه میتوان «كان لم یكن» تلقی كرد و نادیده گرفت. باید شروع به تولید كرد و برای شروع باید افرادی كه اطلاع كافی دارند و میتوانند اظهار نظر مستدل و قانع كننده داشته باشند، به میدان آیند. چراكه اكثر این موضوعات خرافی، جنبه فرهنگی و حتی عاطفی یافته و نزدیك شدن به آن خطرناك است.
باید ابتدا به مردم ثابت كنید كه «مؤمنانه» در پی پالایش علمی و منطقی هستید و برای بهبود بیماری ناشی از «بیماری مسری خرافه» توان لازم را دارید و حقیقتا «طبیب و كارشناس» هستید، وگرنه مدافعان سرسخت و بهرهمندان از «تجارت خرافات»، بیرحمانه شما را نفی میكنند، بیدین و ایمان معرفی تان میكنند و برچسب «نادان نسبت به دین و شریعت» را به شما میچسبانند. از طرفی هم متاسفانه جریانی وجود ندارد كه پیگیر این مسأله شود و تلاشهای جمعی آگاهان را در خود سازمان دهد و جامعه را از نتایج علمیآن بهرهمند سازد.
بخاطر جوّ سنگین فرهنگی و رواج رویكردهای غیرعلمیو خرافی در جامعه و خطرهای فراوان پرداختن علمی به این مسائل، معمولا نمیتوان همراهان پایدار و توانایی را برای مبارزه با خرافات پیدا كرد و كار «تولید جمعی اندیشه» را سامان داد. البته در این وادی خطیر، فعالیتهای فردی هم غنیمت است و نباید متوقف شود. هرچند باید آماده همه گونه «تكفیر و تفسیق» از سوی مدافعان خرافات بود.

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29