انجمن های تخصصی فلش خور

قلمت می چرخه اگه سفید باشی و صاف
این آغاز ماجرا بود
آغاز ماجرام بود
اونا رو پولاشون به هم نزدیک کرد ما رو باورامون ..

نگران عشق نیستیم نه درازه اون
بین ما عین باده
اره میاد فی البداهه
بهترین آهنگیم ولی نه رو نت نیستیم


+تاپیکی که خودم شروعش کردم .. الان رسیده نسخه 7؟! الکی انقد تند تند نبندینش !

من یه وظیفه ای دارم که باید انجام بدم
دوس ندارم باشم ولی یه حس می گه باش
یه حس ... یه حس می گه بمون
به گلوی خستم یه حس می گه بخون
هر چند اگه خونی تو رگم نیاد
 هر چند اگه پولی در نیاد

دَر میاد گریه مُرغای آسِمون
زیپ میره پایین بُشقابِ خامه روش
جایِ دیگه چرا تو اتاقِ ما بمون
ریشو بزن دامَن گلدارتو بپوش ..

شاید موند شاید رفت
شاید به تلخی عادت کرد
من روی خاکت زندم
نمیترسم از آیندت

تو زندگی با زاویش تو روح من با قافیش

تو شهر پوچ و حاشیش تو عقربش تو ثانیش

لباس میکنم شیشه هارو میشکنم

زمین میفروشم آسمون میخرم

من یه آدم لالم که زیاده حرفام
یه معتاد لعنتی به سیگار مگنا
چند ساله گمم تو روزایی که گذشت
خودم آجر میذارم رو دیوار غم هام

من تو این جنگ رشد کردم جنگی که واسه من انگیزه شروع بود
زیر دستم یه مشت شعر نسل گونه بود
بالای سرم ترک های سقف خونه بود
من از نوع نگاهم حرف زدم با تو
بقیه اش مهارت بازی با حروف بود ..

این تکستو جدی جدی به تینا مینویسم از طرف بهرام ))
+
درود به تو که با اون ذهن بازت
دنبالِ یه راه جدیدی واسه بیان اعتراضت
تو بهترین تکرار اشتباهِ خوبِ منی
تو بهترین اتفاقِ هر روز منی
که آفتابش یه لکه نور بوده
شامگاهش پراز اشتباه خوب بوده

+
هر کی داشتی بهت زده رفته
همه آدمای دورت پر زدن پیش
بجز گذری یا که خب سر زدن هیچ
تنهایی رو یه جوری بست زدم
که آب زیرم نره و نمی پس ندم