انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: بغض قلم ❥ .. (نسخه دهم)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
نمی خواهم "نبودنت"...

از شمارش انگشتانم بیشتر شود...

اما،این روزها...

کاری از دستانم بر نمی آید
بعضیا مث ادکلن فیک میمونن، 
بوی خوبی دارن 
ولی اصلا موندگاری ندارن!
میگن خوابایی که می بینیم رابطه مستقیم داره با فکرهای قبل از خواب ...
ولی چرا هر وقت به "اون" فکر می کنیم نمیاد تو خوابمون؟
:ngh:
دلم می گیرد وقتی میبینم

او هست ...

من هم هستم ...

اما " قسمت " نیست . . . !!!
هرچی به آدما فرصت میدی
 که به خودت ثابت کنی
 اشتباه قضاوت کردی، مطمعن‌ترت میکنن !
‏هرآدمی شكل خودشه.
‏برچسب بد و خوب نزن رو آدما.
‏اگه ميتونی به همون شكل دوستش داشته باش، اگه نميتونی بی دلخوری، بی قضاوت بذارش كنار!
چقدر دلم گرفته
چقد بغض دارم...
چقدر خسته ام...
چقد در حال خفه شدنم...
 دلم گرفته از اون كه همه زندگي رو خرج بودنش كردم
خُدآحآفِظ بَرآیِ تو چه آسآن بود ....

وَلی قَلبِ مَن اَز این وآژه لَرزآن بود ....

خُدآحآفِظ بَرآیِ تو رَهآیی دآشت ....

بَرآیِ مَن غَمـ تَلخِ جُدآیی دآشت ....
ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺗﺎ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺯﺩ
ﺩﺳﺘﭙﺎﭼﻪ ﺷﻮﯾﻢ ﻭ ﺯﻭﺩ ﭼﺘﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﭘﻼ‌ﺳﺘﯿﮏ
ﺭﻭﯼ ﺳﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ
ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻣﺜﻞ ﮐﻠﻮﺥ ﺁﺏ ﺷﻮﯾﻢ



ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ
ﺩﺭ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﻭ ﺁﻫﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﺭﻭﯼ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺑﺎﻻ‌ …



ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺑﯿﻞ ﺯﺩﻩ ﺍﯾﺪ؟
ﺑﺎﻏﭽﻪ ﻫﺮﺱ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ؟
ﺁﻟﺒﺎﻟﻮ ﻭ ﺍﻧﺎﺭ ﭼﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟
ﮐﻼ‌ً ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺭ ﯾَﺪﯼ ﺑﻪ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ 
ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ؟
ﺁﺥ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻧﯿﺴﺖ …



ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻢ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺭ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﯾﺎ ﻧﻮﺭ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﮐﻮﯾﺮ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺭﻧﮓ ﺯﺭﺩ ﮔﻞ ﺁﻓﺘﺎﺑﮕﺮﺩﺍﻥ
،
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﺭﯼِ ﺁﺏ ﺷﺎﯾﺪ
ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﻋﺖ ﭘﺸﺖ ﺳﺎﻋﺖ، ﺭﻭﺯ ﭘﺸﺖ ﺭﻭﺯ،
ﺷﺐ ﭘﺸﺖ ﺷﺐ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭﻫﺎ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ …