انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: اشعاری برای اهل بیت
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15
عمرم اگر بہ درازای عمر نوح
کاری بجز غلامی حیدر نمی کنم
تا روز حشر ھرچہ بگویم علی کم است
قرآن بی علی ثمرش ابن ملجم است
از کنار تو گدا با دست خالی رد نشد
نیست عاقل ھر کسی دیوانہ مشھد نشد
آنان کہ علی را خدای خود پندارند
کفرش بہ کنار عجب خدایی دارند
بگذار آدمیان طعنہ زنندم گویم
ھرکہ خود را سگ کوی تو نخواند آدم نیست
تمام حیثیت کعبہ بر نجف بند است
دم ضریح علی پاتوق خداوند است
تا کہ چشمانم بہ گنبد باز شد
این دل دیوانہ گنبدباز شد
صدا آری صدا جان جهان را زیرو رو می کرد
پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می کرد

نفس های خودش بود آن صدای با طمأنینه
صدایی که شب معراج با او گفتگو می کرد

نمی دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش
عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد

خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی
خدا پیش محمد دست خود را داشت رو می کرد

خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع
علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد

نفهمیدیم مولا را... نفهمیدیم بعد از جنگ
علی شمشیر را با اشک هایش شست و شو می کرد

اگر او یازده تن را به جای خود نمی آورد
چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می کرد
طاقتم تاب شد و از تو نیامد خبری
جگرم آب شد و از تو نیامد خبری
عاشقانی که مدام ازفرجت میگفتند
عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری
چندی ست خو گرفتہ دلم با ندیدنت
عمری نماندہ است الھی ببینمت
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15