12-06-2014، 14:01
گرافیک ایران، سال ۹۲ را چگونه پشت سر گذاشت؟
تورج صابریوند
همیشه پایان سال «نقطه، سر سطر»ی است تا از کار فاصله بگیریم و از دور نگاهی بیندازیم. مثل نقطهگذاریها و از دور نگاهکردنهایی که به طرحهایمان میکنیم. اینک هنگام آن است که کلاهمان را قاضی و مرور کنیم سال گذشته و دالان تنگی را که فرا پشت مینگریم…
اتفاقهای صنفی
سال ۹۲، گرافیک ایران نیز مثل دیگر حرفهها تا از تعطیلات عید بازگردد، اردیبهشت شد و هفته گرافیک. انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران هم به رسم هرسال، با نمایشگاهی به بزرگداشت آن در خانه هنرمندان رفت. نمایشگاههای «آفتاب ژاپن»، «رنگ دوباره برای سومالی» و «پوسترهای مکتب لهستان» هم از دیگر نمایشگاههای فصل نخستین سال بود که همگی با همکاری طراحانی از دیگر کشورها برگزار شد. انجمن صنفی طراحان گرافیک پوسترهای تئاتر هم بیکار نماند و نمایشگاه «تماشا» را در اردیبهشتماه برگزار کرد. در همین ماه انتخابات انجمن صنفی نیز برگزار شد و تیم جدید هیاتمدیره، سکان انجمن را به دست گرفت و در یکی از اولین قدمهایشان بولتن داخلی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران را دوباره به چرخه نشر آوردند و فراخوان جشنواره «سرو نقرهای» منتشر کرد.
در گرمای تیرماه، نمایشگاه ۱۴۰ با مجموعهای از پوسترهای ترولکسلر طراح سوییسی و پوسترهایی از پنجنفر از طراحان پیشکسوت ایرانی، با عنوان «نمایشگاه هنرمندان ایران و سوییس» در خانه هنرمندان برگزار شد. نمایشگاه اسماء الحسنی هم مطابق سالهای گذشته به کار خود ادامه داد و تابستان با نمایشگاه گوشه، که تنها گوشهای بود از پوسترهای تئاتری گنجینه موزه گرافیک انجمن در موزه امام علی، به پایان رسید. اما پاییز فصل نمایشگاههای مهم بود. نکوداشت مرتضی ممیز که همه ساله به همت بنیاد ممیز برگزار میشود، نمایشگاهی از پوسترهای طراحان ایران که سال گذشته در عرصه بینالملل جوایزی برده بودند، برگزار شد؛ نمایشگاهی که علاوه بر اساتید و چهرههای شناخته شده، چهرههای جوان نیز حضور داشتند.
بنیاد ممیز امسال میهمان ویژهای هم داشت: صادق قرهمصطفی، طراح گرافیک ترک، که رفاقتی با مرتضی ممیز داشته، با نمایشگاهی از پوسترهایش به ایران آمده بود. بعد از نکوداشت پدر گرافیک ایران، نمایشگاه سرو نقرهای برگزار شد و استفان زاگمایستر، طراح سرشناس جهانی و طارق ادریسی میهمان این سرو نقرهای بودند به همراه نمایشگاه آثارشان و سخنرانی به یادماندنی زاگمایستر در خانه هنرمندان که میتوان گفت یکی از بهترین اتفاق گرافیک ایران در سال ۹۲ بود. بهمنماه هم که فصل جشنوارههای فجر بود. علاوه بر جشنواره تجسمی فجر، دو نمایشگاه و مسابقه دیگر نیز برگزار شد: پوسترهای تئاتر و پوسترهای فیلم فجر.
خارج از صنف
یکی از اتفاقهای ناخوشایندتر گرافیک در سال ۹۲، طراحیهای زشت و ضعیف سازمان زیباسازی شهرداری تهران در سطح وسیع پایتخت بود که شهرداری تهران بیتوجه به نقدهای گاه تند هنرمندان و طراحان در رسانهها تا پایان سال به کار خود ادامه داد. انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر نیز از جمله زمانهایی است که پوسترها و کارهای گرافیکی، حضور بیشتری در شهر دارند اما حضور طراحان گرافیک در طراحی پوسترها تقریبا به صفر میل میکند. اما در این انتخابات، طراحان گرافیک دست به کار شده بودند و پوسترهایی را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند و وبسایت «پوسترپیچ»، گزارشی از پوسترهای انتخاباتی طراحان گرافیک کار کرد. از لحاظ جغرافیایی اگر نگاهی به گرافیک ایران داشته باشیم، بازهم همه اتفاقهای مهم در پایتخت بود. غیر از برگزاری چند کارگاه آموزشی و یکی، دو نمایشگاه در هر شهر، خبر دیگری نبود، تنها میتوان گفت که مشهد و اصفهان اندکی بیش از دیگر شهرها فعال بودند. اما همین اندک خبرهایی هم که بوده در شهرهای نیمه بالایی کشور بوده و خبری از بندرهای خلیجفارس و شهرهای اهواز و زاهدان و… نبود.
جمعبندی
آنچه این مرور به دست میدهد اینکه گرافیک ایران در سال ۹۲ حرف تازهای نداشت. نه اتفاق مهمی برای گرافیک ایران رقم خورد و نه چشمانداز امیدوارانهای شکل گرفت. گویی بعد از پوستر و تایپوگرافی که هر کدام موج جدیدی از آثار و نمایشگاهها را با خود آورده بودند، موج جدیدی در گرافیک ایران وجود ندارد. شاید نیازی هم به موج و موجگرایی نیست اما جای خالی چیزی، همچنان مسالهساز است: گفتوگوی جمعی. گرافیک ایران هم جاهای خالی بسیاری دارد که جز با همافزایی و همگرایی نمیتوان پرش کرد، جای خالی کاریزمای مرتضی ممیز که همچنان باقی است و خرد جمعی جای آن را هنوز نگرفته، جای خالی تئوری و نقد و نظر در گرافیک، جای خالی اصلاحات نظام آموزشی که همه میدانیم بوی خاک گرفته، جاهای خالی دیگری که نمیگذارند تلاش گروههای کوچک و کوششهای نقطهای طراحان در امتداد هم قرار گیرند. جاهای خالیای که باعث میشود نقدهای حرفهای و مسوولانه، تبدیل به غرزدنهایی بیفایدهای شود که ره به جایی نمیبرند. جاهای خالی که باعث میشود انجمن صنفی طراحان گرافیک -بهعنوان مهمترین نهاد گرافیک ایران که غیردولتی هم هست و در دولت قبلی هم، دچار سرنوشت انجمنهایی چون روزنامهنگاران و سینماگران هم نشده است- همواره محل مناقشه باشد و از بینالهای سالهای قبل تا سروهای نقرهای، انتخابات و داوریها همچنان با سوءتفاهمها همراه باشد، جاهای خالیای که باعث میشود یک جامعه صنفی، که اعضایش تازه از هزار نفر در کل کشور گذشته است، نتواند تمام توان خود را دور یک میز بنشاند و با خرد جمعی به حل مشکلات بیرونی که بر صنف و طراحان گرافیک ایران وارد میشود، بپردازد. انجمن صنفیای که همواره چیزی بین یک انجمن هنری و انجمن صنفی بوده در سالهای اخیر – با احترام به تمام تلاشهایی که شده- برای رسیدن به انجمنی که بتواند اعضایی داشته باشد که دستکم حضورشان در مجمعهای عمومی به حدنصاب رایگیری برسد، فاصله بسیاری دارد. عدم حضور اعضا در مجمعهای عمومی یکی از نشانههای قابل سنجهای است از میزان اهمیت انجمن نزد اعضا. اینکه هیات مدیرهها تلاشهای بیوقفه خود را در انجمن داشتهاند لطف و زحمت بسیارشان بوده و هست، اما تلاشهای گروهی به تنهایی نمیتواند جایگزینی برای تلاشهای جمعی همه اعضا و گرایشهای مختلف باشد. از تمام تلاشهای گروهها و گرایشهای مختلف نمیتوان بهره بهینهای برد جز با نشستن دور یک میز حرفهای که اهداف صنفی، پایههای محکم آن است. اختلافنظرها و عقاید همیشه و در هر جایی مانا و پایا هستند، اما اینکه اختلافنظرها را طوری کنار هم بچینیم که میز فراخ و پایداری برای گفتوگو در راستای رفع مسایل طراحی گرافیک باشد، مجموعهای از تصمیمها و رفتارهایی است که میتواند جاهای خالی گرافیک ایران را پر کند. شاید که در سال نو اتفاقهای دیگر و همدلیهای بیشتری را در راستای اهداف و آرمانهای صنفی شاهد باشیم.
( این مطلب پیش از این در ویژه نامه نوروزی شرق منتشر شده است)
تورج صابریوند
همیشه پایان سال «نقطه، سر سطر»ی است تا از کار فاصله بگیریم و از دور نگاهی بیندازیم. مثل نقطهگذاریها و از دور نگاهکردنهایی که به طرحهایمان میکنیم. اینک هنگام آن است که کلاهمان را قاضی و مرور کنیم سال گذشته و دالان تنگی را که فرا پشت مینگریم…
اتفاقهای صنفی
سال ۹۲، گرافیک ایران نیز مثل دیگر حرفهها تا از تعطیلات عید بازگردد، اردیبهشت شد و هفته گرافیک. انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران هم به رسم هرسال، با نمایشگاهی به بزرگداشت آن در خانه هنرمندان رفت. نمایشگاههای «آفتاب ژاپن»، «رنگ دوباره برای سومالی» و «پوسترهای مکتب لهستان» هم از دیگر نمایشگاههای فصل نخستین سال بود که همگی با همکاری طراحانی از دیگر کشورها برگزار شد. انجمن صنفی طراحان گرافیک پوسترهای تئاتر هم بیکار نماند و نمایشگاه «تماشا» را در اردیبهشتماه برگزار کرد. در همین ماه انتخابات انجمن صنفی نیز برگزار شد و تیم جدید هیاتمدیره، سکان انجمن را به دست گرفت و در یکی از اولین قدمهایشان بولتن داخلی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران را دوباره به چرخه نشر آوردند و فراخوان جشنواره «سرو نقرهای» منتشر کرد.
در گرمای تیرماه، نمایشگاه ۱۴۰ با مجموعهای از پوسترهای ترولکسلر طراح سوییسی و پوسترهایی از پنجنفر از طراحان پیشکسوت ایرانی، با عنوان «نمایشگاه هنرمندان ایران و سوییس» در خانه هنرمندان برگزار شد. نمایشگاه اسماء الحسنی هم مطابق سالهای گذشته به کار خود ادامه داد و تابستان با نمایشگاه گوشه، که تنها گوشهای بود از پوسترهای تئاتری گنجینه موزه گرافیک انجمن در موزه امام علی، به پایان رسید. اما پاییز فصل نمایشگاههای مهم بود. نکوداشت مرتضی ممیز که همه ساله به همت بنیاد ممیز برگزار میشود، نمایشگاهی از پوسترهای طراحان ایران که سال گذشته در عرصه بینالملل جوایزی برده بودند، برگزار شد؛ نمایشگاهی که علاوه بر اساتید و چهرههای شناخته شده، چهرههای جوان نیز حضور داشتند.
بنیاد ممیز امسال میهمان ویژهای هم داشت: صادق قرهمصطفی، طراح گرافیک ترک، که رفاقتی با مرتضی ممیز داشته، با نمایشگاهی از پوسترهایش به ایران آمده بود. بعد از نکوداشت پدر گرافیک ایران، نمایشگاه سرو نقرهای برگزار شد و استفان زاگمایستر، طراح سرشناس جهانی و طارق ادریسی میهمان این سرو نقرهای بودند به همراه نمایشگاه آثارشان و سخنرانی به یادماندنی زاگمایستر در خانه هنرمندان که میتوان گفت یکی از بهترین اتفاق گرافیک ایران در سال ۹۲ بود. بهمنماه هم که فصل جشنوارههای فجر بود. علاوه بر جشنواره تجسمی فجر، دو نمایشگاه و مسابقه دیگر نیز برگزار شد: پوسترهای تئاتر و پوسترهای فیلم فجر.
خارج از صنف
یکی از اتفاقهای ناخوشایندتر گرافیک در سال ۹۲، طراحیهای زشت و ضعیف سازمان زیباسازی شهرداری تهران در سطح وسیع پایتخت بود که شهرداری تهران بیتوجه به نقدهای گاه تند هنرمندان و طراحان در رسانهها تا پایان سال به کار خود ادامه داد. انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر نیز از جمله زمانهایی است که پوسترها و کارهای گرافیکی، حضور بیشتری در شهر دارند اما حضور طراحان گرافیک در طراحی پوسترها تقریبا به صفر میل میکند. اما در این انتخابات، طراحان گرافیک دست به کار شده بودند و پوسترهایی را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند و وبسایت «پوسترپیچ»، گزارشی از پوسترهای انتخاباتی طراحان گرافیک کار کرد. از لحاظ جغرافیایی اگر نگاهی به گرافیک ایران داشته باشیم، بازهم همه اتفاقهای مهم در پایتخت بود. غیر از برگزاری چند کارگاه آموزشی و یکی، دو نمایشگاه در هر شهر، خبر دیگری نبود، تنها میتوان گفت که مشهد و اصفهان اندکی بیش از دیگر شهرها فعال بودند. اما همین اندک خبرهایی هم که بوده در شهرهای نیمه بالایی کشور بوده و خبری از بندرهای خلیجفارس و شهرهای اهواز و زاهدان و… نبود.
جمعبندی
آنچه این مرور به دست میدهد اینکه گرافیک ایران در سال ۹۲ حرف تازهای نداشت. نه اتفاق مهمی برای گرافیک ایران رقم خورد و نه چشمانداز امیدوارانهای شکل گرفت. گویی بعد از پوستر و تایپوگرافی که هر کدام موج جدیدی از آثار و نمایشگاهها را با خود آورده بودند، موج جدیدی در گرافیک ایران وجود ندارد. شاید نیازی هم به موج و موجگرایی نیست اما جای خالی چیزی، همچنان مسالهساز است: گفتوگوی جمعی. گرافیک ایران هم جاهای خالی بسیاری دارد که جز با همافزایی و همگرایی نمیتوان پرش کرد، جای خالی کاریزمای مرتضی ممیز که همچنان باقی است و خرد جمعی جای آن را هنوز نگرفته، جای خالی تئوری و نقد و نظر در گرافیک، جای خالی اصلاحات نظام آموزشی که همه میدانیم بوی خاک گرفته، جاهای خالی دیگری که نمیگذارند تلاش گروههای کوچک و کوششهای نقطهای طراحان در امتداد هم قرار گیرند. جاهای خالیای که باعث میشود نقدهای حرفهای و مسوولانه، تبدیل به غرزدنهایی بیفایدهای شود که ره به جایی نمیبرند. جاهای خالی که باعث میشود انجمن صنفی طراحان گرافیک -بهعنوان مهمترین نهاد گرافیک ایران که غیردولتی هم هست و در دولت قبلی هم، دچار سرنوشت انجمنهایی چون روزنامهنگاران و سینماگران هم نشده است- همواره محل مناقشه باشد و از بینالهای سالهای قبل تا سروهای نقرهای، انتخابات و داوریها همچنان با سوءتفاهمها همراه باشد، جاهای خالیای که باعث میشود یک جامعه صنفی، که اعضایش تازه از هزار نفر در کل کشور گذشته است، نتواند تمام توان خود را دور یک میز بنشاند و با خرد جمعی به حل مشکلات بیرونی که بر صنف و طراحان گرافیک ایران وارد میشود، بپردازد. انجمن صنفیای که همواره چیزی بین یک انجمن هنری و انجمن صنفی بوده در سالهای اخیر – با احترام به تمام تلاشهایی که شده- برای رسیدن به انجمنی که بتواند اعضایی داشته باشد که دستکم حضورشان در مجمعهای عمومی به حدنصاب رایگیری برسد، فاصله بسیاری دارد. عدم حضور اعضا در مجمعهای عمومی یکی از نشانههای قابل سنجهای است از میزان اهمیت انجمن نزد اعضا. اینکه هیات مدیرهها تلاشهای بیوقفه خود را در انجمن داشتهاند لطف و زحمت بسیارشان بوده و هست، اما تلاشهای گروهی به تنهایی نمیتواند جایگزینی برای تلاشهای جمعی همه اعضا و گرایشهای مختلف باشد. از تمام تلاشهای گروهها و گرایشهای مختلف نمیتوان بهره بهینهای برد جز با نشستن دور یک میز حرفهای که اهداف صنفی، پایههای محکم آن است. اختلافنظرها و عقاید همیشه و در هر جایی مانا و پایا هستند، اما اینکه اختلافنظرها را طوری کنار هم بچینیم که میز فراخ و پایداری برای گفتوگو در راستای رفع مسایل طراحی گرافیک باشد، مجموعهای از تصمیمها و رفتارهایی است که میتواند جاهای خالی گرافیک ایران را پر کند. شاید که در سال نو اتفاقهای دیگر و همدلیهای بیشتری را در راستای اهداف و آرمانهای صنفی شاهد باشیم.
( این مطلب پیش از این در ویژه نامه نوروزی شرق منتشر شده است)