امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بـــــــــــــــــــــه نــــــــــــــــآم زَــــــــــــــن

#1
نفرین به هرزه دستانی که تنها استقامت دارند

گرچه تو گمان می کردی دیانت دارند

نفرین ...

نفرین به دستانی که اندیشه ندارند که شکستت دهند

استقامت دارند که وحشیانه منیّتشان را از دست دهند

تقدیر ما تقدیر بی اندیشه گان است

بی اندیشه گان خود فریب

که هلهله میکشند خویش را

در لزج ترین روابط

من از هلهله شان مجاب نمی شوم

لبها دروغ می گویند

در سقوط منیّتشان شریک نمی شوم

آلوده تقوای آلوده شان نمی شوم

من " هیچ " را زندگی کرده ام آلوده

پرده های غلیظ تاریک هیچ را دریده ام

من همراه هیچ شان نمی شوم

خواب اندام و افکارشان عمیق است

از داغی شان گرم نمی شوم

منقلب می شوم

دانایی و بزرگی شان

حباب یک تلنگری ست

در هواشان مسموم میشوم

از هرم زهر آلوده نفسشان

وحشت زده در بهت هرزه دستشان

در لحظه بی اعتبار غریزه بی شرمشان

که وحشیانه سر کش است و عریان

به خویش خویش میرسم

و ولگرد خطوط دنباله دار فردیّت خویش

رسالتم می آغازد

رسالتی که نفرین است

به هرزه دستانی که تنها استقانت دارند نه اندیشه

رسالتی که فریاد می آرد:

" اصالت زیبای هم آغوشی زنیّت و انسانیّتم را "

چاووش کنم.


ﺍﻳﻨﺠـــــــــﺎ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﺠـــــــــﺎﺯﻱ ...
ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﭘﺎﭼﻪ ﺧﻮﺍﺭ !.. ﺑﻌﻀﻲ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺑﻲ
ﺑﻨﺪﻭﺑﺎﺭ !..
ﻳﻪ ﺳﺮﻱ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻟﺒﻮﻡ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﺯ ﻋﮑﺴﺎﺷﻮﻥ
ﻣﻴﺪﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ !..
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﮐﻼﺳﻦ‏( ﺟﻮﻥ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ‏) ﻫﺮﮐﺲ 3 ﺗﺎ ﺯﺑﻮﻥ
ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻠﺪﻩ !..
ﺧﻮﻧﻪ ﻱ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻﻫﺎﺳﺖ !
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﮔﻪ ﻋﮑﺴﻲ ﺑﺰﺍﺭﻥ ﮐﻪ ﻋﺎﺑﺮ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﭼﺮﺍﻍ
ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺩ ﻣﻴﺸﻪ
ﻫﻤﻪ like ﻣﻴﺰﻧﻦ ﻭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﻴﺸﻦ ! ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ
ﭘـَـَـ ﻧــﻪ ﭘـَـَــ ﻫﺎﺳﺖ
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﻠﺪﻥ ﻭ ﺍﮐﺜﺮ ﺁﻗﺎﻳﻮﻥ ﻓﻤﻨﻴﺴﺖ ﻣﻴﺸﻦ
ﻭﻟﻲ ﺳﺎﻋﺖ 10 ﺷﺐ ﻣﺎﻣﺎﻧﻪ ﺑﮕﻪ ﺑﺮﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﺎﺭﮐﺖ
ﺭﺏ ﮔﻮﺟﻪ ﻓﺮﻧﮕﻲ ﺑﮕﻴﺮ ﻣﻴﮕﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﻭ ! ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺩﺧﺘﺮ
ﺧﻮﺷﮕﻼﻱ ﻓﻮﺗﻮﺷﺎﭘﻲ
1000 ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ، ﻣﺎﺩﺭ، ﺧﻮﺍﻫﺮ ، ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ... ﺩﺍﺭﻩ!
ﻭﻟﻲ ﺍﻭﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﻫﺎ 3 ﺗﺎ ﺍﺩ ﻟﻴﺴﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﮐﻪ ﻳﮑﻴﺶ
ﺧﻮﺍﻫﺮﺷﻪ 2 ﺗﺎﻱ ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻢ ﮐﻼﺳﻴﺶ!
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﭘﺴﺮﺍ ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺑﺪﻧﺴﺎﺯﻥ ﻳﺎ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ......
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻧﻜﻦ ﻳﺎ ﻣُﺪﻝ ﻫﺴﺘﻦ !
ﻫﻤﻪ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭ ﺑﺎ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺎﻟﻲ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ !
ﻫﻤﻪ ﻫﻢ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭ ﺗﺎ ﻣﻴﺒﻴﻨﻦ ﻳﻜﻲ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻪ ﻳﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﻭﺍﺳﺶ ﺩﻝ
ﻣﻴﺴﻮﺭ ﻭﻧﻦ !
" ﺍﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﺗﻈﺎﻫﺮﺳﺘﺎﻥ "
ﻣـﺎ ﻫﻤﻪ ﻳﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻭﺍﻗﻌـــــــﻲ ﺑﻮﺩﻳﻢ ..
ﺯﻣـــــﻮﻧﻪ ﻣﺠــــﺎﺯﻳﻤﻮﻥ ﮐــﺮﺩ ... ﻫَــﻪ
ﺧﺴـــــــﺘﻪ ﺍﻡ!!!

پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє ، ѕтяong
آگهی
#2
پشت پنجره خدا می آید و می نشیند کنار میله ها همان خدايي كه از چشم هاي تو مي بارد با پروانه هاي نشسته بر شانه اش او مي خواهد تمامش را به نام من بكند به نام زن زني كه خدا را در آغوش مي كشد و برايش لالايي مي خواند دست خدا از پشت ميله ها به سمت من دراز مي شود پس مي زنمش و ساعت ها نگاهش مي كنم تو مي خواهي اشك هاي ماسيده بر صورتم را پاك كني يا برايم دعا ؟ پهن مي كند تنهايي اش را پشت ميله ها و گريه مي كند بله پروردگار يكتا ! اين پنجره مال من است و اين اتاق ِ قرمز ِ كوچك و آن ور پنجره مال تو جهاني وسيع با آدم هايي بي شمار اين پنجره براي من كافي ست و اين اتاق و خاطراتي كه روي ذهنم بالا و پايين مي شوند سرم را روي ميز مي گذارم و به تو فكر مي كنم و خدا هنوز از پشت پنجره به من لبخند می زند اين خدا مي خواهد چه چيزي به نام من بكند ؟! گريه مي كند اشك هايش دريا مي شوند به اتاقم هجوم مي آورند و من روي دريا به تو فكر مي كنم خدا حرف نمي زند فقط گريه مي كند باران مي شود و خيسم مي كند و غرق در رويايي كه از سرم بالاتر مي رود غروب در چشم هايش اتفاق مي افتد او ميله ها را كنار مي زند آرام روي سينه ام پخش مي شود و غرق در آغوش زني كه تمامش را به نامش كرد .
بـــــــــــــــــــــه نــــــــــــــــآم زَــــــــــــــن 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان