22-05-2014، 11:57
هر چند بنا بر اعلام مقامات ارشد ایران و همچنین کشورهای عضو گروه ۱ +۵، دور اخیر مذاکرات هستهای ایران در وین نتوانست هیچ پیشرفت محسوسی داشته باشد، این بدان معنا نیست که این مذاکرات به طور کل خالی از دستاورد بوده است. باربارا اسلاوین، خبرنگار و تحلیلگر سرشناس آمریکایی در مصاحبهای به بیان مهمترین موارد از این دستاوردها پرداخته است.
به گزارش «تابناک»، باربارا اسلاوین، دستیار ارشد تحقیقاتی در مؤسسه شورای آتلانتیک و خبرنگار و تحلیلگر شناخته شده آمریکایی در مصاحبه با پایگاه خبری PRI به بیان ارزیابی خود از دور اخیر مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱ +۵ پرداخته است.
وی اشاره میکند، در صورت توافق نهایی در موضوع هستهای، این توافق یکی از بزرگترین دستاوردهای دیپلماتیک در تاریخ روابط ایران و آمریکا نیز خواهد بود.
وی در آغاز با بیان اینکه طرف ایرانی در مذاکرات اخیر، بالاترین حد خواستههای خود را مطرح کرده، میگوید، ایرانیها هنوز درباره حفظ و افزایش هزاران سانتریفیوژ خود سخن میگویند که میتواند سوخت مورد نیاز برای رآکتورهای هستهای این کشور را فراهم کند.
اما به گفته وی، این موضع از سوی ایران، به هیچ وجه عجیب و دور از انتظار نبوده و در راستای همان چیزی است که ایران همواره بر آن تأکید داشته است.
به بیان وی، آنچه متفاوت بوده، روابط نزدیکی بوده که در این دور از مذاکرات، میان دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی برقرار شده و به نوبه خود، یک گام تاریخی به شمار میرود.
اسلاوین میگوید: «این یک فرایند کاملاً متفاوت با آن چیزی است که در دوره احمدینژاد دیدیم. اکنون تماسهای روزانه میان تیمهای فنی دو طرف و حتی گاه میان وزرای خارجه ایران و آمریکا و همچنین میان وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکا و ایرانیها وجود دارد»؛ به عبارت دیگر، این گونه دیدارها که در وین انجام گرفت، لحظات چشمگیری در روند مذاکرات بوده است.
وی میافزاید: «آنها با تلفن با یکدیگر صحبت میکنند و روزانه برای هم ایمیل میفرستند. مذاکره کنندگان یکدیگر را با نام کوچک خطاب میکنند و چیزهایی را درباره زندگی شخصی یکدیگر میدانند. چنین درجهای از تماس میان ایالات متحده و ایران در قالب مذاکرات، هرگز وجود نداشته است».
بنابراین، اسلاوین استدلال میکند که هر دو طرف نفع فراوانی در رسیدن به توافق نهایی دارند و به دلایلی مصمم به رسیدن به چنین توافقی هستند.
وی با اشاره به روند جاری در اوضاع خاورمیانه و پیچیدگی و چالشهای پیش روی آمریکا در این منطقه میگوید: «از جانب اوباما و طرف غربی، به نظر من نیازی فوری به کسب یک دستاورد دیپلماتیک در خاورمیانه؛ جایی که اوضاع در آن به طور کلی آشفته است، وجود دارد». بر این اساس، اسلاوین در اوضاع کنونی نسبت به روند مذاکرات خوشبینی محتاطانهای را از خود بروز میدهد.
وی میگوید: «همه این موارد این امید را برای من پدید میآورد که آنها بتوانند به توافق نهایی دست یابند. من نمیگویم چنین چیزی تضمین شده است. نمیگویم که این امر اجتناب ناپذیر است؛ اما دلایل بسیار خوبی وجود دارد که بر پایه آن میتوان گفت دو طرف باید به توافق دست پیدا کنند».
به گزارش «تابناک»، باربارا اسلاوین، دستیار ارشد تحقیقاتی در مؤسسه شورای آتلانتیک و خبرنگار و تحلیلگر شناخته شده آمریکایی در مصاحبه با پایگاه خبری PRI به بیان ارزیابی خود از دور اخیر مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱ +۵ پرداخته است.
وی اشاره میکند، در صورت توافق نهایی در موضوع هستهای، این توافق یکی از بزرگترین دستاوردهای دیپلماتیک در تاریخ روابط ایران و آمریکا نیز خواهد بود.
وی در آغاز با بیان اینکه طرف ایرانی در مذاکرات اخیر، بالاترین حد خواستههای خود را مطرح کرده، میگوید، ایرانیها هنوز درباره حفظ و افزایش هزاران سانتریفیوژ خود سخن میگویند که میتواند سوخت مورد نیاز برای رآکتورهای هستهای این کشور را فراهم کند.
اما به گفته وی، این موضع از سوی ایران، به هیچ وجه عجیب و دور از انتظار نبوده و در راستای همان چیزی است که ایران همواره بر آن تأکید داشته است.
به بیان وی، آنچه متفاوت بوده، روابط نزدیکی بوده که در این دور از مذاکرات، میان دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی برقرار شده و به نوبه خود، یک گام تاریخی به شمار میرود.
اسلاوین میگوید: «این یک فرایند کاملاً متفاوت با آن چیزی است که در دوره احمدینژاد دیدیم. اکنون تماسهای روزانه میان تیمهای فنی دو طرف و حتی گاه میان وزرای خارجه ایران و آمریکا و همچنین میان وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکا و ایرانیها وجود دارد»؛ به عبارت دیگر، این گونه دیدارها که در وین انجام گرفت، لحظات چشمگیری در روند مذاکرات بوده است.
وی میافزاید: «آنها با تلفن با یکدیگر صحبت میکنند و روزانه برای هم ایمیل میفرستند. مذاکره کنندگان یکدیگر را با نام کوچک خطاب میکنند و چیزهایی را درباره زندگی شخصی یکدیگر میدانند. چنین درجهای از تماس میان ایالات متحده و ایران در قالب مذاکرات، هرگز وجود نداشته است».
بنابراین، اسلاوین استدلال میکند که هر دو طرف نفع فراوانی در رسیدن به توافق نهایی دارند و به دلایلی مصمم به رسیدن به چنین توافقی هستند.
وی با اشاره به روند جاری در اوضاع خاورمیانه و پیچیدگی و چالشهای پیش روی آمریکا در این منطقه میگوید: «از جانب اوباما و طرف غربی، به نظر من نیازی فوری به کسب یک دستاورد دیپلماتیک در خاورمیانه؛ جایی که اوضاع در آن به طور کلی آشفته است، وجود دارد». بر این اساس، اسلاوین در اوضاع کنونی نسبت به روند مذاکرات خوشبینی محتاطانهای را از خود بروز میدهد.
وی میگوید: «همه این موارد این امید را برای من پدید میآورد که آنها بتوانند به توافق نهایی دست یابند. من نمیگویم چنین چیزی تضمین شده است. نمیگویم که این امر اجتناب ناپذیر است؛ اما دلایل بسیار خوبی وجود دارد که بر پایه آن میتوان گفت دو طرف باید به توافق دست پیدا کنند».