امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تصویرسازی, نقد و تحلیل یک حکایت تکراری

#1
تصویرسازی, نقد و تحلیل یک حکایت تکراری 1

صالح تسبیحی

داستان دور و دراز نابود کردن تعمدی و آگاهانه‌ی حقوق نویسنده و تصویر گرو طراح گرافیک و خلاصه تولید کننده‌ی کتاب، مثنوی هفتاد من کاغذ و ناله و سر و صدای تکراری ست. اما همین سر و صدای تکراری لازم است و باید جایی نوشته شود و حرف زدنی را باید زد و گفت شرم بر مدعیان فرهنگی باد که از احترام حداقلی به حقوق تولید کنندگان کتاب عاجزند.

این نوشتار اما، مستقیمن به نا‌دیده گرفته شدن حقوق مادی و معنوی تصویرگر می‌پردازد. و استیضاحِ رک و راست و انتقاد صریح به نام در کردگان کاسب پیشه است. این بی‌اخلاقی‌ها باید گفته شوند تا دوستان و همکاران ما در حوزه‌های تصویر سازی و گرافیک مراقب این نوع سفارش دهنده‌های بی‌چشم و رو باشند.

*

در سال ۱۳۸۳ سرباز وظیفه‌ای بیش نبودم. در آن زمان سفارش تصویر سازی سه جلد کتاب از طرف نشر قدیانی (کتاب‌های بنفشه) به من داده شد. وقتی دو جلد از سه جلد آماده شد، ناشر مدعی شد که قرار داد مربوطه اشتباه است و از دادن دستمزد نا‌چیز کتاب خودداری نمود. پول بسیار کمی پرداخت کرد و شخص آقای قدیانی منِ تازه به فضای تصویر سازی پا گذاشته را تهدید کرد که «ناراحتی برو شکایت کن! من وکیل زیاد دارم». ماجرا گذشت و کتاب در آمد. کتاب را که دیدم خشکم زد و فرو ریختم. کتابِ سوم تصویر سازی نشده بود. ناشر از فرصت سود جسته، تصویر سازی‌های کتابِ دوم را تغییر داده و جلد تازه‌ای سر هم کرده بود. دست منِ سرباز وظیفه‌ی جوان هم به هیچ کجا بند نبود و گذشت.

ده سال گذشته است. همه تغییر کرده‌اند الا پخته خواران همه جا پیدا.

به تازگی دوست قدیمی‌ام پرستو احدی نیز از جانب نشر امیر کبیر با همین مشکل مواجه شد. او کتابی برای نشر امیر کبیر تصویرگری کرده است که ناشر بی‌اجازه و خبر او دست برده و هر بلایی خواسته سر تصویر‌ها آورده. ناشر با تصویر ساز چنین قرار داشته است که اگر از نظر ممیزی اصلاحی لازم شد خودِ تصویرگر تنها شخصِ ذیصلاح است که حق تغییر و اصلاح تصویر‌ها را خواهد داشت. لازم است یاد آوری کنم بخش کودک و نوجوان نشر امیر کبیر نیز همچون بخش‌های دیگرش واحدی مصادره شده است که مسئولان درونِ آن نه به صلاحیت، که به ارتباط است که جای گیر و مدیر شده‌اند. من نمی‌دانم مصطفی رحماندوست به عنوانِ مدیر بخش کودک و نوجوان نشر امیر کبیر و به عنوانِ کسی که روزگاری دغدغه‌های فرهنگی هم داشته (یا شاید هنوز هم دارد) آیا روا می‌داند در میان جوان‌تر‌ها به عنوانی یک دست برنده‌ی بی‌اخلاق در آثار مردم معروف شود؟ و آیا درست است که در نبود نهادهای صنفی قدرتمند اشخاصی که در اصل باید مدافع مولفان باشند خود از این شرایط سو استفاده کرده وبه بلای جان آنان تبدیل شوند؟ آقای رحماندوست مسئول مستقیم این افتضاح است و باید پاسخگو باشد. که نیست و به حتم نخواهد بود و در کنار آقای قدیانی و دیگران، نامش به عنوانِ یک نا‌دیده انگارِ حقوق مولف در دوران ما ثبت خواهد شد.

تصویرسازی, نقد و تحلیل یک حکایت تکراری 1

تصویرسازی, نقد و تحلیل یک حکایت تکراری 1
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  تصویرسازی‌های کاغذی فوق العاده زیبا (عکس)
  مجسمه‌سازی, نقاشی, نقد و تحلیل حرفه ای بودن یا حرفه ای نمودن
  مجسمه‌سازی, نقد و تحلیل پَسا-نُستالژیک
  مجسمه‌سازی, نقد و تحلیل تندیس های آسمانی و زمینی
  نقد و تحلیل, گرافیک بلایِ هنر کُشِ فرهنگ‌زدا
  عکاسی, نقد و تحلیل سیاه در سیاه
  نقد و تحلیل, گرافیک, گزارش تحلیلی بدون حرف‌ تازه | گرافیک ایران، در سال 92
  مقـــاله, نقد و تحلیل, هنرهای جدید بوطیقای تباهی
  نقاشی, نقد و تحلیل منِ دیگری
  نقاشی, نقد و تحلیل زنانِ زل زده به ما

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان