امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بُریدن سر پسربچه ۱۰ ساله مقابل خانه شان در تهران !+عکس

#1
بعدازظهر سه شنبه، اهالی بازارچه محله وحدت اسلامی هنگام گذر از کوچه مقدم با جسد غرق در خون پسر ۱۰ ساله ای نزدیک دیوار آپارتمانی روبه روشدند. آنها زنگ در همسایه ها ر ا به صدا درآوردند تا خانواده او را پیدا کنند که مشخص شد خانواده مقتول در همان ساختمان زندگی می کند.
 







همزمان با تشکیل پرونده قضایی، خانواده مقتول در تحقیقات گفتند روز حادثه سپهر برای خرید نان و خوراکی به مغازه سر کوچه رفته بوده که بازنگشته و این حادثه تلخ برایش رخ داده است.
 
 
 
 
بُریدن سر پسربچه ۱۰ ساله مقابل خانه شان در تهران !+عکس 1
 
 
 
 
اظهارات اهالی محل 



یکی از اهالی محل که با مشاهده جسد پسربچه با پلیس و مرکز اورژانس تماس گرفته بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: " با موتورسیکلت در حال عبور از کوچه بودم که پسربچه ای را دیدم که روی زمین افتاده و غرق خون است؛ بلافصاله با اورژانس و ۱۱۰ تماس گرفتم؛ ابتدا تصور کردم که تصادف کرده اما بعدا مشخص شد که گردن پسربچه را بریدند". 
 




 



خانمی که مردی جوان را با یک قبضه چاقو در داخل کوچه ی محل جنایت مشاده کرده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: "من کنار پنجره بودم که یک مرد [ جوان ] با لباس آبی نفتی در حالیکه یک چاقو در دست داشت، از کوچه خارج شد". 
 




 



کارآگاهان اداره دهم با بررسی میدانی از محل جنایت اطلاع پیدا کردند که یکی از ساختمان های محل وقوع جنایت مجهز به دوریین های مداربسته است؛ بلافاصله تصاویر دوربین های مداربسته ی این ساختمان مورد بازبینی قرار گرفت و بنا بر اظهارات برخی از اهالی محل مبنی بر مشاهده جوانی با چاقو، کارآگاهان موفق به شناسایی تصویر جوانی قد بلند و تنومند (حدودا ۳۵ ساله) شدند که پشت سر مقتول وارد کوچه ی محل جنایت شده و دقایقی پس از آن نیز با یک قبضه چاقو از کوچه خارج می شود. 
 




 



با بدست آمدن تصاویر متهم پرونده و احتمال ارتکاب جنایت توسط این شخص، تصویر وی استخراج و اهالی محل موفق به شناسایی هویت وی بنام "اشکان.م" ( متولد ۱۳۵۸ ) به عنوان یکی از اهالی بازارچه شاپور شدند؛ بررسی سوابق اشکان نشان داد که وی از مجرمین سابقه داری است که تاکنون چهار در سال های ۷۹، ۹۲ و ۹۳ دستگیر و روانه زندان است که سه فقره از سوابق وی مربوط به ضرب و شتم است. 
 
 
 
بُریدن سر پسربچه ۱۰ ساله مقابل خانه شان در تهران !+عکس 1
 
 
 




 



دستگیری اشکان 



با شناسایی هویت اشکان، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و سرانجام در ساعت ۱۷:۳۰ مورخه ۱۱/۰۶/۱۳۹۴، کارآگاهان در حالی موفق به دستگیری وی در محدوده چهارراه گلوبندک شدند که هنوز آثار خون بر روی لباس هایش وجود داشت. 
 
 




 



اظهارات اولیه متهم 



اشکان پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، در اظهارات خود منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد و عنوان کرد: "در زمان حادثه، داخل خانه در حال استراحت بودم که صدای سر و صدای بچه ها از داخل کوچه باعث شد تا عصبانی شوم اما زمانی‌که به کوچه آمدم، بچه ای را در داخل کوچه مشاهده نکردم؛… . پسربچه ای تقریبا ۱۰ ساله را دیدم که در ابتدای یک کوچه پائین تر ایستاده بود؛ فقط دیدم پائین کوچه ایستاده؛ من به سمت او نرفتم؛ فقط این صحنه را به خاطر دارم ….  (از موضوع قتل پسربچه ۱۰ ساله نیز در نزدیکی محل سکونت خود) اطلاع نداشتم". 
 




 



"اشکان" در پاسخ این سؤال که "آیا آن پسربچه ( مقتول ) را قبلا هم دیده بودید؟" به کاراگاهان گفت: " فقط به یاد دارم شبیه بچه گی های خودم بود و او را در سر کوچه پائینی دیدم؛ او را قبلا در رویاهام دیده بودم. 
 
 
 
 
حسرتی که بر دل مادر ماند



سپهر منتظر بازگشایی مدرسه بود تا بعد از سه ماه دوری از دوستان مدرسه اش آنها را بار دیگر ملاقات کند. چند روز پیش با مادر و خواهر نوجوانش، سحر، لباس و کیف نو برای رفتن به مدرسه خریده بود و روزها را می شمرد تا زودتر فصل پاییز فرابرسد و با پوشیدن آنها و برداشتن کوله پشتی زیبایش به مدرسه برود، اما زندگی ورق دیگری برای آرزوهای کوچک او رقم زد و برای همیشه سپهر را به خاک سرد سپرد.







جای سپهر امسال با باز شدن مدرسه و حضور دوستانش در سر کلاس درس خالی است. هنوز کوله پشتی سپهر، لباس نو مدرسه اش و کتانی های سفیدش کنج اتاق است.







لیلا، مادر سپهر کنج اتاق نشسته و مدام او را صدا می کند.







صدای سپهر همچنان در گوش مادر می پیچد و خانه بی او صفایی ندارد.







هق هق گریه امانش نمی دهد. قاب عکس سپهر را محکم بغل کرده و بی تاب اوست و زیر گوش قاب عکس برایش لالایی مادرانه می خواند.







باورش نمی شود مردی غریبه این چنین گل زندگی اش را چید و او را عزادار کرد. مادر بزرگ آن سوتر نشسته و گریه می کند. دایی، خاله و دیگر اعضای خانواده همه سیاهپوش هستند و باور این مرگ برایشان سخت و جانکاه است.







سحر، خواهر بزرگ سپهر در حالی که به پهنای صورت اشک می ریزد، فریاد می زند داداش خوبم برگرد، چرا من و مامان را تنها گذاشتی، زیر لب به قاب عکس برادرش می گوید نگران نباش، قاتلت دستگیر می شود و خودم چهارپایه مرگ را از زیر پایش می کشم.
 
 
 







سپهر مرد خانه بود



لیلا کمی که آرام تر گرفت و سپس گفت: چهار سال پیش بنابر دلایل و مشکلاتی که برایمان پیش آمد، شوهرم به ناچار من و دو فرزندم را ترک کرد و قرار شد با پایان مشکلات دوباره همه با هم زندگی کنیم. در نبود شوهرم، سپهر مرد خانه مان شده بود. هرچه می خواستیم او تهیه می کرد. همیشه مراقب من و خواهرش بود. هیچ وقت دوست نداشت گریه من و خواهرش را ببیند. خوب درس می خواند و همیشه شاگرد اول بود و خیلی دوست داشت این چند هفته تعطیلات تابستانی تمام شود و دوستانش را در کلاس چهارم ببیند.
 







وی ادامه داد: ظهر سفره ناهار را پهن کردم. سپهر از من اجازه خواست برای خرید نان و خوراکی به مغازه سر کوچه برود و زود بازگردد. من هم اجازه دادم. ده دقیقه از رفتن او نگذشته بود که با صدای فریاد همسایه ها و به صدا درآمدن زنگ خانه مان سراسیمه به خیابان آمدم و مشاهده کردم همسایه ها مدام نام سپهر را به زبان می آورند. وحشت سرتا پای وجودم را فراگرفته بود. دست و پایم می لرزید، بسختی قدم برداشتم و از میان جمعیت رد شدم. سپهرم غرق در خون بود. خوراکی ها و نانی که خریده بود، کنارش افتاده بود. پایم لرزید و کف خیابان افتادم.
 







مادر داغدیده می گوید: من، شوهرم و دیگر اعضای خانواده ام با کسی اختلافی نداشتیم و نمی دانیم چرا آن مرد غریبه بی رحمانه جان فرزندم را گرفت و این چنین ما را داغدار کرد. یک ماه قبل برای سپهر جشن تولد ۱۰ سالگی گرفتیم. از مسئولان قضایی و پلیس می خواهم قاتل فرزندم را هرچه زودتر دستگیر و در محله مان و همان جایی که بی رحمانه جان فرزندم را گرفت، مجازات کنند. قاتل بی رحمانه پسرم را کشته و سپهر حتی فرصت نکرده بود، زنگ خانه را بزند.
پاسخ
 سپاس شده توسط Mr.Robot ، .مانیا مانیا ، armina74 ، ~ aylin ~
آگهی
#2
Sad crying Confused
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://dl.akskhor.ir/uploads1/images-Copy-11-.jpg
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://dl.akskhor.ir/uploads1/Screenshot-2014-11-14-22-43-08.jpg
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://dl.akskhor.ir/uploads1/images-Copy-14-.jpg
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://dl.akskhor.ir/uploads1/index_6e40f.jpg
پاسخ
#3
آخی بی چاره! cry2 crying
پاسخ
#4
ای بی شرف
دل مرنـجــان کــــه ز هــــر دل بــــه خــــدا راهـــی هـــســت
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  خودکشی دختر دانش‌آموز به خاطر ترس از تنبیه+دست نوشته‌وصیت‌نامه دختر 12 ساله
  نتیجه وحشتناک دعوای دختر 22 ساله با همسرش/عکس
  جسد سوخته دختر 3 ساله در تنور همسایه!
  زایمان دختر یازده ساله در شب عروسیش ( از دست ندید )
Exclamation عشق مرگبار پسر 24 ساله به دخترخاله 39 ساله!
  آمار دقیق کشته شدگان حادثه درمانگاه سینا تهران
  قتل دختر هفده ساله توسط دوست پسر جوان
  در آتش سوختن آثار باستانی ۳۰۰ ساله در شوشتر !
  بی ام دبیلو 3 میلیارد تومانی در تهران له شد (عکس)
  دعوای بچگانه در مدرسه با قتل نوجوان 16 ساله پایان یافت + عکس

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان