امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سوتی های خوردنی

#1
Wink 
ازتون میخام اینجا سوتی های افتضاح و بمب خنده ای که دادین ویا دوستاتون و .. دادن بزارین تا همه به سوتی هامون بخندیمSmile

توی تاکسی نشسته بودم خانمی که کنارم نشسته بود گفت اقا هر جا ممنون باشید پیاده میشم!!!! ملت قاطی کردن به خدا!!1

بابام اعصابش خورد بود هی غر میزد.ابجیم کفری شد گفت بر پدرمون لعنت....
منم نفهمیدم چی گفته در جوابش گفتم صد بار.....
یه دفعه دوتاییمون فهمیدیم چی گفتیم Blush
هیچی دیگه بابام داغ کرده بود قشن دوتا نیمرو میشد باهاش درست کرد!!!Angry



همیشه خودت باش دیگران به اندازه کافی هستند...
 سپاس شده توسط **zeinab** ، ریحون بنفش
آگهی
#2
یه روز که از طرف مدرسه مارو برده بودن اردوی مشهد صبح ساعت شیش بود منم خواب بودم بعد دیدم یکی داره عین وحشی ها در میزنه فکر کردم بچه های خودمونن منم شروع کردم به بلند بلند فحش دادن گفتم چه خبرته اشغال؟؟بیشعور!!نفهم!عوضی و ... بعد دیدیم در زدن ادامه داره بلند شدم رفتم درو باز کنم که ببینم چکار داره؟ واااااای چشتون روز بد نبینه دیدم ناظممونه !!!! من از خجالت زبونم بند اومده بود نمیدونستم چی بگم؟ ناظممون گف میخاستم ببینم اگه هنوز واسه خودتون چایی دم نکردین من واستون دم کنم منم با پررویی گفتم نه من خودم دم کردم بعدش درو بستم
هیچی دیگه از اون موقع تاحالا هر وقت تو مدرسه بهش سلام میکنم بهم محل نمیده...!!
این داستان کاملا واقعی بود



همیشه خودت باش دیگران به اندازه کافی هستند...
#3
کم محتوا ..

بسته شُد ..


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان