ترسناک ترین داستان دنیا فقط 12کلمه بیاین توزیاد بشه نسخه دو شم بذاریم

[✘ӍДЯЈДл✘]

بعدشم یارو میرینه به خودش قهوه ای میشه طرفم میگه برو قهوه ای مد شد بیا

[sogol15]

و بعد از همه ی این ماجرا ها سکته می کنه و میمیره!!
.
.
.
.
دیگه کسی نمی دونه کی در می زده؟!؟!

[I LOVE YOU FARHAD]

اسگل نوشتی نام کاربریتو ؟؟؟

جدی میگم

[MR.FARZAM]

سگش بود

[atefeh♥]

مامانش بود

[I LOVE YOU FARHAD]

خرش بود و دید که خرش خوناشام شده بود

[[ niki ]]

دید روح ننه ی گرامی از اون دنیا اومده ببرتش
باش رفت

[I LOVE YOU FARHAD]

دید خوانوادش اومده جلو

چشاش با اینکه مرده بودن

بعد خوردنش و اون رفت بهشت

و بهعلت خوردن استخوان خوانواده ی

اونم مردنو رفتن جهنم

[[ niki ]]

رفت درو باز کرد دید دوسدختر سابقشه که بش خیانت کرده بود
با چاقو میوه خوری دختررو کشت
بد فهمید دختره زامبی بوده
دختره اونو خورد
پایان

[I LOVE YOU FARHAD]

درو باز کرد رفت عقب هی رفت و

کلش خورد به یه جایی و افتاد زمین

و چاقو برداشت و اورا کشت و بعد یه گله اومدن

---

واقعن سپاسارو نمیبینی ؟؟
چرا سپاس نمیدی ؟؟