یه خاطره از دوران تحصیلتون تعریف کنید.قابل توجه استادهای عزیز

[barado]

من شروع میکنم با اجازه
سال دوم راهنمایی یه معلم زبان داشتیم
بنده خدا میخواست انگلیسی رو بهتر بهمون
یاد بده از این سی دی های آموزشی میاورد
که اول سی دی آهنگ پخش میکرد ما بیجنبه
هی پا میکوبیدیم اونم اعصابش خورد میشد
سی دی را ورمیداشت میگفت دیگه بهتون
یاد نمیدم،بعد دلش میسوخت بعد کلی نصیحت
دوباره اون رو روشن میکرد این داستان تا زمانی
که اون معلممون بود ادامه داشت(یادش بخیر)

[✘PETER✘]

همش. جلوی دفتر دعوا رضایت نامه. نمره های خوب فوتبال دعوا زنگ آخر. شیلنگ معلم کلا همش ی خاطره خوبن

[yasamingolezardi12]

ان قدر بدم میاد از این معلما

[سینا z شهران]

فقط به عشق شمارش دقایق اخر زنگ اخر

[دخمل کره ای]

کلاس چهارم بودم.
معلممون به طرز بدی ازم متنفر بود
خودمم دلیلشو نمیدونم
همیشه منو تو کلاس ضایع میکرد یه بارم اخراج کرد

[~marnia~]

داشتیم از بالا پنجره مدرسه با یه پسر صحبت میکردیم مدیر اومد......دیگه همین مامان بابا اومدن اج نکنن...

[اشا]

سال اخر هنرستان این دبیر ریاضی مون بعد از 2هفته غیبت اونم چی نزدیک امتحانات اخر سال تشریف فرما شدند شروع کردند از خاطرات سفر تعریف کردند نادخل با اینکه میدونست امتحان ریاضی نهایی هست وهنوز کتاب رو تموم نکرده منم یهو بهش گفتم خب بسته دیگه درس رو بدین خانم به دماغش خورد از کلاس بیرونم نکردا ولی نامرد امتحان میان ترم رو انقدر کم داد اصلا نداد که امتحان ریاضی نهایم رو با 9.75 شدم تازه بی مروت 25%نداد تا پاس بشم هیچی دیگه شهریور قبول شدم اونم با  15 . این اولین تجدیدیم در دوران مدرسه ام بود. خدا از این معلم های عقده ای نگذره

[~ CrAzY HuMaN ~]

کلاس چهارم ابتدایی بودیم...
معلممون خیلی مهربون بود..وسط سال پدرش فوت شد..اونم خیلی بهش وابسته بود..
هیچی دیههه 1 ماه معلم نداشتیم و فقط تو حیاط ول میچرخیدیم..خخخخ...یک کیفی میداد..خدا پدرشو بیامرزه^__^

[mobina va vanda]

کلاس چهارم بودم اولین بار بود که تقلب می کردم داشتم از روی کتاب می نوشتم معلمون دید خیلی معلم خوبی بود هیچی بهم نگفت فقط کتابو ازم گرفت

[ی دخی عاشق]

سال اول دبیرستان بودیم ی معلم ریاضی داشتیم که مرد بود خیلی هم دبیر خوبی بود ها فقط تیکه زیاد مینداخت همه بچه هارو ضایع میکرد مام ی روز تصمیم گرفتیم تلافی کنیم .صندلیش از اونایی بود که توشون در میاد مام ی جوری تنظیمش کرد یم که اگه بشینه بیافته تو صندلی هیچی دیگه از در اومد تو نشست رو صندلی که یهو رفت تو صندلی چاقم بود یعنی کلاس ترکید قیافه شو اون لحظه هیچ وقت فراموش نمیکنم