09-09-2012، 7:16
کسی دستهایت را نمیگیرد...
در جیبت بگذار..
شاید...
خاطره ای ته جیب مانده باشد که هنوز گرم است........!!!!!
در جیبت بگذار..
شاید...
خاطره ای ته جیب مانده باشد که هنوز گرم است........!!!!!
|
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ |
||||||||||||||||||||
09-09-2012، 7:16
کسی دستهایت را نمیگیرد...
در جیبت بگذار.. شاید... خاطره ای ته جیب مانده باشد که هنوز گرم است........!!!!!
لیاقت می خواهد واژه ” ما ” شدنلیاقت می خواهد “شریک” شدن
تو خوش باش به همین “با هم” بودن های امروزت من خوشم به خلوت تنهایی ام تو بخند به امروز… من میخندم به فرداهایت یادت باشـــه ..!
هر کـــی بهـت گـفت “عاشقتم”! ازش بپرســـی تا ساعت چند؟!
09-09-2012، 9:29
میخواهی بری؟
بهانه میخواهی؟ بگذار من بهانه را دستت دهم برو و هركس پرسید بگو لجوج بود ... همیشه سرسختانه عاشق بود ... بگو فریاد مى كرد همه جا فریاد مى كرد فقط مرا مى خواهد بگو دروغ مى گفت مى گفت هرگز ناراحتم نكردى بگو درگیر بود همیشه درگیر افسون نگاهم بود بگو او نخواست نخواست كسى جز من در دلش خانه كند اینهمه بهانه برایت آوردم حالا اگر مى خواهى برو به سلامت . اومدم بنویسم خیلی شبیه حیوونها هستی اما …
وقتی یاد نجابت اسب افتادم وقتی یاد وفاداری سگ و اون نگاه مهربونش افتادم وقتی یاد نهنگ افتادم که به جفتش تا آخر عمرش وفادار می مونه وقتی یاد شیر افتادم که اگر گرسنه نباشه ، شکار نمی کنه وقتی یاد قو افتادم که غرورش رو خیلی دوست داره وقتی یاد مرغ عشق افتادم که بدون جفتش میمیره به خودم گفتم خیلی نامردیه تو رو به حیوون تشبیه کنم حسرت یعنی رو به رویم نشسته ای وباز خیسی چشمانم را ان دستمال خشک بی احساس پاک میکند حسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد اما نتوانم از دلتنگی به ان پناه ببرم حسرت یعنی در عین بودن داشتنت را آرزو کنم .
09-09-2012، 9:45
وقتی بغضم شکسته شد
و نفس هایم غرق شد در اندوه و بی تابی فقط "سکوت" با من بود. گاهگاهی که تنم خسته از لحظه ها به سوی تلخ ترین مرداب زندگی کشیده می شد شب هایی که بالشم خیس می شد از اشک شبانه حسرت فقط "سکوت" با من بود
09-09-2012، 9:46
پشت چراغ قرمز
اعتراف کردم”دوستت دارم” تا هر جا مجبور شدی کمی مکث کنی… یاد من بیفتی نمیدانستم قراراست بعد من تمام چراغهای زندگیت سبز شوند…
09-09-2012، 9:48
اگه میخواى یكــــــیو از دست بــدى.
. . . . . . فقط كــافـیـه دوســـــــــــتـش داشـته باشـى .... هــــــــــــــــــمـیـن كـــــــــافـیـه .. .. .. !!!!!!!!
09-09-2012، 9:50
می گویند : شاد بنویس …
نوشته هایت درد دارند! و من یاد ِ مردی می افتم ، که با کمانچه اش ، گوشه ی خیابان شاد میزد… اما با چشمهای خیس … !! | ||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 3) | |||||
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 2) |