امتیاز موضوع:
  • 29 رأی - میانگین امتیازات: 4.79
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره

در آن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند
من از نا باوری آنجا محبت آرزو کردم
هر چه بزرگتر باشی تنهاتر هستی
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مشاعره 302
آگهی
میازار موری که دانه کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است !
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مشاعره 302
تو به کز توانایی خویش گویی چه می پرسی از دوره ی ناتوانی
 سپاس شده توسط sanaz_jojo
یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور !
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مشاعره 302
روزی که در ان نکرده ای کار / ان روز ز عمر خویش مشمار
پس چرا کسی نیست

ببخشید این پست رو زدم تا موضوع بیاد بالا و مثل گذشته کاربران بتوانند استفاده کنند

شعر باید با ( ی ) شروع بشه
یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
دوست دارم شبی مستم کنی ...از عجم با جرعه ای هستم کنی
یاران مدد که جذبه‌ی عشق قوی کمند
دیگر به جای پرخطری می‌کشد مرا
الهی جانب من کن نگاهی ..مرا بنما به سوی خویش راهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪
  مشاعره با اشعار خودمان
  مشاعره (نسخه دوم)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان