ارسالها: 502
موضوعها: 98
تاریخ عضویت: Mar 2012
سپاس ها 968
سپاس شده 2096 بار در 707 ارسال
حالت من: هیچ کدام
من چقدر بد شانسم با هر کی دوست شدیم زد زیرش به هر کی اعتماد کردم سو استفاده کرد به هر کی مهربونی کرد جوابمو با نامهربونی داد نمیدونم من کلا بد شانسم یا من بد شانسم دردمو میفهمی لاله ؟ باور کن نمیفهمی شاید تو هم تجربه کرده باشی اما تا حالا نشده واسه یه موضوع هم دوستات از پیشت برن هم کسی که به خاطرش شبا بیدار بودی تا صداشو بشنوی حتی اگه باهات عصبانی بود بخندی چون میدونستی پیشته بعد واسه یه اتفاق همه تنهات بزارن :گریم دیگه نمیگیره دارم به زندگیم میخندم چون با همه ساخت با من بد تا کردش
ارسالها: 502
موضوعها: 98
تاریخ عضویت: Mar 2012
سپاس ها 968
سپاس شده 2096 بار در 707 ارسال
حالت من: هیچ کدام
اه ببخشید یه دفه احساساتی شدم در و دل کردم باشه بیا اینم یه خط شعر :
در شب کوچک من , افسوس
باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی مینگرم
من به نومیدی خود معتادم
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
در شب اکنون چیزی میگذرد
ماه سرخست و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است
ابرها , همچون انبوه عزاداران
لحظهء باریدن را گوئی منتظرند
لحظه ای
و پس از آن , هیچ
پشت این پنجره شب دارد میلرزد
و زمین دارد
باز میماند از چرخش
پشت این پنجره یک نا معلوم
نگران من و تست
ای سرا پایت سبز
دستهایت را چون خاطره ای سوزان
در دستان عاشق من بگذار
ولبانت را چون حسی گرم از هستی
به نوازش لبهای عاشق من بسپار
باد ما را با خود خواهد برد
باد ما را با خود خواهد برد
ارسالها: 264
موضوعها: 37
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 1858
سپاس شده 2062 بار در 1210 ارسال
حالت من: هیچ کدام
همه چیز خنده دار بود….
داشتن تو…!
بودن من ; ماندن ما….!!
رفتن تو…
این همه آه….
گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد….
.
مـَسـيـرُ
مـيـشـهـ
سـاخـت از
رو
هَـدَفـ
ارسالها: 264
موضوعها: 37
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 1858
سپاس شده 2062 بار در 1210 ارسال
حالت من: هیچ کدام
گـاهــی نمـی دانــی
از دسـت داده ای ..
یـــا
از دسـت رفـــتـه ای…
مـَسـيـرُ
مـيـشـهـ
سـاخـت از
رو
هَـدَفـ