بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم)

[[ SouL ]]

حسِ من بی تو بِ خود
نِفرَتِ دانشجویی ست
از هَمان دَرس کِ
دو سِ بار در آن افتاده ..

[یلدا 86]

زمانی بنظر من جذاب میای کع محل سگ بع بقیه نزاری
اما به من بخندی(:

[[ SouL ]]

چقدر زَجر آوَر است
اینکِ تُ صاحبِ آرزویی باشی کِ
لذتِ تعبیرش برایِ دیگری ست ..

---

عِشق
مثلِ اتفاقی ساده می افتد وَلی
بَعد از آن با دَرد وُ غَم ..
درگیر بودَن ساده نیست

[یلدا 86]

پشیمون نباش؛
گرگ بودن تقاصش مرد بودن و؛ مرد بودن تقاصش گرگ بودن،
پشیمونیو بزا برا روزگار که به هر کفتاری وفا کرد و به ما نه؛
زوزه بکش که یه روزی این جنگل زوزه هاتو به گوش دنیا میرسونه…

[یلدا 86]

عروس شب عروسیش گریه کرد همه گفتن اشک شوقه
اما اشک شوق نبود اشک از روی ناراحتی بود
چون داماد عشقش نبود
ده متر اونطرف تر یه دختر اشکاش سرازیر شد چون داشت با حسرت به داماد رویا هاش نگاه می کرد):

[[ SouL ]]

رَفته ام
گرچه دِلَم مُنتَظرِ " بَرگَرد" است
چقدر صَبر از این زاویه اش
نامَرد است ..

[یلدا 86]

تنها کسی کع مرا ترک نکردع است خودم هستم
این بزرگ ترین دلیلی ایست تا از همگان بیشتر دوستش بدارم

[[ SouL ]]

جآن در تَنِ من چ کار دارد بی تُ ..؟!

[†ᴾᴼᴵˢᴼᴺ†]

اگه حال داشتی بضی موقع ها بیا بِ خابم...
البته اگه من بخابم (:

[[ SouL ]]

آره مَن حَسودم !
اصَن دِق میکنم اگ کسی سَمتِت بیاد ..