بغض قلم ❥ .. (نسخه نهم)

[Ɗєя_Mσηɗ]

بگو از شهرِ خیالت
به کجا باید سفر کرد ؟

[Đęąđ.ğïřł]

تنها نشدم، تنها ماندم..من هرگز کسی را آنگونه که تنها نباشم در کنارم نداشتم و یک تنها، هرگز تنها نمی‌شود، تنها می‌ماند....

[Đęąđ.ğïřł]

محبوب من!
اما
زنده ماندن بی شما دشوار است...


#محمد_صالح_علاء

[†ᴾᴼᴵˢᴼᴺ†]

سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می کند

-شهریار

[Đęąđ.ğïřł]

«آن‌قدر دلم گرفت که می‌ديدم در غیاب تو همان کوه و تپه، همان پستی و بلندی‌ها، همان درخت‌ها و جوی‌ها هستند، من هم هستم، ولی تو نیستی.»

- ‏از نامه‌های #جلال_آل‌احمد به سيمين دانشور



تــو نیستیی((:♡

[mahkame]

من کراش مراش سرم نمیشه .. من یا دارمت و برات میمیرم یا ندارمت و برو بمیر

[†ᴾᴼᴵˢᴼᴺ†]

پروانه باش ....!
به تمامِ زندگیِ من پیله کن

[Ɗєя_Mσηɗ]

گفت : هنوزم برای غر زدن آدمای خسته گوش داری ؟
گوش شدم ..
گفت نه پیاده روی میکنم ، نه کاری می کنم ، تا لنگ ظهر میخوابم . ولی خسته م !
روحم پا درد گرفته از بس دنبال خودش گشته .. بدن درد گرفته از بس فکر و خیال رو دوشش گرفته .
یادته چقدر میگفتم به درک ؟ دیگه نمیخوام بگم به درک ؛ چون دلم میخواد برگردم به روزهایی که هر اتفاق خوبی خوشحالم میکرد ، روزایی که با هر خبر بدی ناراحت میشدم . شور و شوق زندگی رو میخوام ..
یادته همیشه میگفتی زندگی رو نمیشه زد عقب .. جلو چی ؟ نمیشه بزنیم جلو ؟ یه سال ، دو سال ، ده سال ... شاید چند سال دیگه حالمون بهتر از الان باشه هان ؟
بهش گفتم اگه بدتر بود چی ؟
گفت به درک . به درک . به درک .. فقط میخوام این روزها نباشم . میشه ؟


حسین حائریان

[ρυяρℓє_ѕку]

فرقِ بسیار زیادی ست بین کسی که "کم می آورد"
با کسی که "کوتاه می آید"...!

سیمین‌_دانشور

[Đęąđ.ğïřł]

? #عاشقانه

چیزی به من بگو
که فراتر از حرف باشد
و جانم را لمس کند !
چیزی بگو ...
مثلا بگو کنارت هستم ...

? #تورگوت_اويار