امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 3.21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بغض قلم ❥ .. (نسخه دهم)

Star 
قرار نیست درد کسی رو بکشیم۰_۰
میشه اما داروی هم دیگه باشیم*.*
 سپاس شده توسط Faust ، єη∂ℓєѕѕღ
آگهی
من بدون تو هم می‌شود زندگی کنم ، می‌شود بخندم ، سفر کنم و تمام کتابفروشی‌ها و کافه‌ها را در کمال اشتیاق ، بگردم.
بدون تو هم می‌شود شعر بخوانم ، چای بنوشم ، از خیابان‌ها سرخوشانه عبور کنم و به رهگذرها یک تکه دلخوشیِ داغ تعارف کنم.
می‌شود آرام و رها ، زیر باران بدون چتر قدم بزنم و موسیقی‌های ناب گوش کنم ، به کهکشان و ماه و ستاره‌ها خیره شوم و از این‌همه ظرافت و قشنگی کیف کنم.
می‌شود بدون تو هم به خودم توی آینه نگاه کنم و شیطنت توی چشم‌هایم را دوست داشته باشم. می‌شود برقصم و بخوانم و سرخوشانه زندگی کنم.
ولی قبول کن با تو همه چیز حالِ دیگری داشت ، قشنگ بود !
با تو همه چیز ، جور دیگری می‌چسبید ...

نرگس صرافیان طوفان
 سپاس شده توسط ѕααяeη ، امیر‌حسین ، Faust ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، •ДmịrHoSsiŋ• ، ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ ، єη∂ℓєѕѕღ ، _Strawberry_
داشت برام تعریف میکرد که دوست پسرم مدت پنج سال حتی یک کلمه راجع به لکنت زبونم حرفی نزد.
فقط یکبار داشتیم شام میخوردیم یهو گفت: میدونستی خیلی از ادمای معروف مثل چرچیل لکنت داشتن؟
حتی معشوقه‌ی شهریار!
منم ذوق کردم و دیگه واسم مهم نبود،
میخوام بگم با شعورتون زندگی آدمارو میتونید عوض کنید♥️
 سپاس شده توسط ѕααяeη ، Âɴɢ℮ℓ Evιℓ ، امیر‌حسین ، •ДmịrHoSsiŋ• ، єη∂ℓєѕѕღ ، Ɗєя_Mσηɗ ، _Strawberry_
محبوب من بیا ، کمی بنشین ، آرام بگیر ، لبی تر کن ...
محبوب من دنیا را به حال خودش رها کن و دست بشوی از فلسفه  و علم و ذهن و اقتصاد و هنر ..
بنشین کنارم و به چیزی جز من فکر نکن. در فکر من باش و از این فکر بیرون نیا. نگذار حتی بر فکر من غبار بنشیند. مرا دردانه ی خانه ی دلت کن. جوری که یک لحظه اگر حواست پی پریدن پروانه ای رفت ، من دلم بگیرد ، بغض کند ، ترک بردارم.
محبوب من دنیای من تاریک بود تا تو نبودی. کسوف مدام بود انگار.
تو آمدی و دلم به آفتاب چشمانت روشن شد. بیا محبوب من ... بیا بنشین کنارم برایت حرف ها دارم. قصه ها و خاطرات ، شرح سرگردانی دلم را بکنم قبل اینکه تو بیایی و هربار آخر قصه بی کلاغ و با کلاغ اشک بریزم که سر انگشتت را بکشی روی رد پای اشکِ بر صورتم و من ناز کنم و تو نوازش کنی و من کوچک شوم و تو بزرگ شوی و من صید شوم و تو صیاد شوی و در قفس سینه ات تا ابد حبسم کنی.
محبوب من بیا برایم چیزی بخوان ، سازی بزن ، دو خط شعر بنویس کف دستم ، که من دست را مشت کنم و بکوبم به سینه ام و بمیرم برای چشم های مشکی ات که هست ، که نیست ، که هستِ نیست ...
محبوب من گمان مبر که سنگ دلی شیوه ی من است. گمان مبر که رمیدن ، نماندن ، نرسیدن شغل من است. من به خودم هم حسادت کرده ام برای تو و تو محبوب همه ی دوران ها ، سر بر سر من ، دست در دست من ، پای هم پای من آمدی و نبریدی و نرمیدی و رسیدی .. رسیدی و رسیدنت مبارک.
محبوب من بمان که وزن دنیا بر سینه ام نیفتد ، نفس بیاید و برود و بشود که جان بگیرم از تو ، زنده شوم ، سبز شوم ، تازه شوم ، دولت پاینده شوم و این بهار ارغوان را بیاوریم خانه مان که دیگر لااقل امسال تنها نباشد ، نگرید ... .
 سپاس شده توسط امیر‌حسین ، ᴀʀмɪss ، єη∂ℓєѕѕღ ، ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ ، _Strawberry_
کسی ک خیلی دوست داره ، خوبم تنبیهت میکنه !
 سپاس شده توسط Ɗєя_Mσηɗ ، ᴀʀмɪss ، єη∂ℓєѕѕღ ، _Strawberry_ ، شـــقآیــق
Subarrow 
میدونین خب دخترا هرکسی اذیتشون کنه میرن پیش مامان شون شکایت از همه میکنن اما با اشک خدا کنه اگه کسی رو که اذیت کردیم حداقل مامانش بتونه آرومش کنه._.
 دلش خالی شه-_-
 سپاس شده توسط شـــقآیــق
حل شدن تدریجی در بدنی زخمی
 سپاس شده توسط єη∂ℓєѕѕღ ، شـــقآیــق


دلمان هوس کرده به قدر چند دقیقه به بازی‌های کودکی‌مان برگردیم، به شادی‌های بی‌مقدمه، آدم‌های مصنوعی، ظرف‌های مصنوعی، غذاها و شکلات‌های مصنوعی و لبخندهای واقعی... همه چیز داشتیم انگار، حتی وقتی که هیچ چیز نداشتیم، دلمان خوش بود، حتی وقتی دلیلی برای دلخوشی نبود. زیر نور مورب آفتابِ پهن شده توی اتاق، بساط بازی‌مان را پهن می‌کردیم و بی‌مقدمه شروع می‌کردیم به حرف زدن به‌جای تمام عروسک‌ها، ما حتی جای تخم‌مرغ‌ها و سماور و شکلات‌ها حرف می‌زدیم، شاد بودیم عزیزِمن، شاد! حالا ولی آدم‌ها واقعی‌اند، ظرف‌ها واقعی‌ست، غذاها واقعی‌ست و لبخندها مصنوعی...
این‌روزها ما جای طبیعت و اشیا که هیچ، جای خودمان هم حرف نمی‌زنیم، بی‌حس شده‌ایم انگار...
باید وسیله‌ای بسازند که زمان را برگرداند عقب‌تر و ما چشمانمان را ببندیم، برگردیم و دقیقا وسط یکی از مامان‌بازی‌های بچگی متوقف شویم و همینطور که مامان به کارهایش می‌رسد و آواز می‌خواند، عروسک‌هامان را بخوابانیم و با ظرف‌های پلاستیکی کوچک و خالی‌مان آشپزی کنیم.
دلمان عمیقا تنگ شده برای آن‌روزها...(:
 سپاس شده توسط _Strawberry_ ، Ɗєя_Mσηɗ ، єη∂ℓєѕѕღ ، شـــقآیــق
Subarrow 
خـودتونـو گول نزنین بـا درک جملـه دوسـم داشـت
آدم کسی که دوسـتش دااشتـه باشه هیچ وقـت ـبیـخیـالشـ، نمی شه(: 
 سپاس شده توسط єη∂ℓєѕѕღ ، شـــقآیــق
حالم دقیقاً اونجایی که حسین صفا نوشت :
《غمت غمگینم کرده ، اما دوستت دارم .》
خودِ وفآست ‌...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/17100514030732
 سپاس شده توسط ᴀʀмɪss ، ѕααяeη ، Âɴɢ℮ℓ Evιℓ ، شـــقآیــق


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان