امتیاز موضوع:
  • 8 رأی - میانگین امتیازات: 4.38
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ]

نه آن شبست که کس در میان ما گنجد
به خاک پایت اگر ذره در هوا گنجد
کلاه ناز و تکبر بنه کمر بگشای
که چون تو سرو ندیدم که در قبا گنجد
پاسخ
آگهی
در خواب تورا دیدم و گفتند که رویاست
شب تا به سحر در پی توخواب ندارم

بر چهره ی هر کس نگرم روی تو بینم
جز نقش رخت بر دل خود قاب ندارم

#معصومه_سلیمی
پاسخ
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
پاسخ
دست شستم از تو با جانم، تمنّا را چه کار؟
با سر شوریده‌ام مِن‌بعد سودا را چه کار؟

_شاپورتهرانی
پاسخ
روزی فکند یار نگاهی بسوی غیر
باز است چشم حسرت من سوی او هنوز
پاسخ
زان زمان کہ غلامت شدم یقین کردم
از این معاملہ ھرگز ضرر نخواھم کرد
پاسخ
دوش چون نیلوفر از غم پیچ و تابی داشتم
هر نفس چون شمع لرزان اضطرابی داشتم
اشک سیمینم به دامن بود بی سیمین تنی
چشم بی خوابی ز چشم نیم خوابی داشتم
پاسخ
می‌رسد روزی که ما هم‌سنگ یکدیگر شویم
می‌خورد یک روز قانون ترازوها به هم

_محمدحسین ملکیان
پاسخ
مستان خرابات ز خود بی خبرند
جمعند و ز بوی گل پراکنده ترند
ای زاهد خودپرست باما منشین
مستان دگرند و خودپرستان دگرند
پاسخ
در چشم‌هات -این دو پریشانِ در‌به‌در-
طرح دو تا پلنگ جوان ایستاده‌است

مرتضی آخرتی
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان