امتیاز موضوع:
  • 95 رأی - میانگین امتیازات: 4.36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

ای مترسک آنقدر دستهایت را باز نکن

کسی تو را در اغوش نمیگیرد...
ایستادگی

همیشه تنهایی می آورد.
cof cof
 سپاس شده توسط Apathetic ، Magical Girl ، Saryna - only ، ^BaR○○n^
آگهی

صداي چک چک اشکهايت را از پشت ديوار زمان مي شنوم
و مي شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب ‌،
براي ستاره ها ساز دلتنگي مي زني
و من مي شنوم
مي شنوم هياهوي زمانه را که تو را از پريدن و پرکشيدن باز مي دارد
آه ، اي شکوه بي پايان
اي طنين شور انگير
من مي شنوم
به آسمان بگو که من مي شکنم !


شکایتم از شروع ناشناخته ام است
در روزهای نوجوانی
پشت به سایه میرفتم
تا می رسیدم،
به درخت توت
می نشستم و
مینوشتم از حس های نوجوانی ام
و حالا فکر میکنم به این شب های خاکستری
که گرفته است جای شب آشنایی را
می خواهم چند سالی به عقب برگردم
بروم زیر همان درخت توت
که آنجا پیدایش کردم،
نامه ی گمشده را
" فقط چند خط مانده به طلوع
کمی جلوتر که بروی
گل های سرخی زیر آخرین توت آفریقایی
با یک حلقه ی الماس
منتظر حضورت است
اگر پذیرفتی دعوت احساسم را
صدایم کن
صدایم کن . . . "
حالا چند سالیست که میگذرد از آن دعوت
و افسوسی که صدایش نکرد...
plαy wιтн тнe вιɢ ɢυɴѕ
 سپاس شده توسط Saryna - only ، ^BaR○○n^ ، Apathetic
خَسته که می شَوم سَرم را میان دَستهایم می گیرَم


آنقـَـدر تِــکرارَت می کُنم که بالا بیــاوَرَم



مَن اِنتــقامِ زَجــرِ تَمام لَحظــه هایِ بی تو بــودَن را


بــالاخـَـره اَز خــود خــواهــم گِرفــت
 سپاس شده توسط Apathetic
سالهاست که معنای این را نفهمیده ام “رفت و آمد” یا “آمد‌ و رفت” ؟
آدمها می‌روند که برگردند ، یا می‌آیند که بروند . . . ؟

when you smile , I melt inside

 سپاس شده توسط Saryna - only ، Apathetic

خیس میشوم
زیر باران حرف های تو
وقتی که بوی جدایی
پر کند سقف احساسم را
و اشکهایم
شب نمای تاریکی
روز های زهرماری ام،میشوند
که شلاق میزنند
تک تک ثانیه های خوش بودنم را
و من
با صدای بی صدایی
به خود میگوییم:
هر آمدنی،رفتنی دارد...!!
plαy wιтн тнe вιɢ ɢυɴѕ
 سپاس شده توسط Saryna - only ، Apathetic
نـﮧ نمـﮯدآنـﮯ !
هیچکس نمـﮯدآند. . .
پشت این چهره ی آرام در دلم چـﮧ مـﮯگذرد...
نمـﮯدآنـﮯ!
کسی نمـﮯدآند. . .
این آرامش ِ ظاهــر و این دل ِ نـا آرام ،
چقدر خستـﮧ ام مـﮯکند . .
 سپاس شده توسط Apathetic
به روز ها دل مبند
روزها به فصل كه می رسند رنگ عوض می كنند
با شب بمان
شب گر چه تاریک است لیكن همیشه یک رنگ است
هِے ... تـــــــــو


نجاتم بده


دارم درمیانِ امواجِ ِ خیالت


غــــــرق

مــــــــــــــےشَوَم ...
دلــتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر √
غــــم . . .؟ حــاضــر √
درد. . .؟ حــاضــر √
دوری. . .؟ حــاضــر √
عــشــق. . .؟
بلندتر میخوانم ، عشق . . . ؟
باز هم نیامده؟
غیبت هایش ازحد مجاز چندیست که گذشته
اخراجش می کنم
با اینکه نمی شود ، اما زندگی را ادامه می دهم...
 سپاس شده توسط ^BaR○○n^ ، Apathetic
به هرکس می گویم "تــــــــو"

به خودش میگیرد. . .

اما نمی داند که

هیچ کس برای من

"تـــــــو"

نمی شود. . . . !
بعضی آدمـــا ؛
مثـل دیـــوارای تـازه رنــگ شـده هستن ....
نــباید بــهشون نـــزدیک بـشی ،
چه بــرسه کـه بخــوای بهشــون تکــیه کـــنی


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.niloblog.com/files/images/iji8pz5vo9vsyrfifl.jpg
 سپاس شده توسط Apathetic


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان