امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دل نوشته های من_بیاد او .(خاطره هام رو میخوام بخونی)تا شاید تو بهش بگی(.1)

#1
مزرعه ی آرام (1)

همین که می خواستم شروع کنم به نوشتن یه مورچه ی بزرگ سیاه که فکر کنم با دوستاش سر اینکه بتونه بیاد روی برگه ی زیر دست من شرطبندی کرده بود اومد جلوی چشمم.
وقتی رنگ سیاهش رو نگاه کردم نمی دونم چرا یاد آرامم افتادم.(آرام اسم دختریه که یه زمانی همه ی زندگی من بود)
شاید بخاطر این یادش افتادم که چشمای آرامم مثل این مورچه سیاه بودن.
اون چشمای بادومی ، ولی بزرگی که کافی بود فقط یه بار،فقط یه بار نگاهشون کنی تا بتونی عمق وجودش رو حس کنی و تا ابد اون لرزشی رو که با حس کردن نگاهش تو وجودت رخنه میکنه رو نتونی فراموش کنی.
از همه ی اینا که بگذریم یاد شال مشکی که توی عکس بود،(اون عکس اولین تصویری بود که من از آرام دیدم.
آخه آشنایی ما دونفر با یه تماس تلفنی اشتباهی شروع شد.
واسم پستش کرده بود ؛چون همشهری نبودیم)همون شال مشکی خزداری که رو سرش انداخته بودو واسم اون عکس رو گرفته بود می افتم.
با اینکه هروقت یادش می افتم-یاد آرامم،غیر از دردو رنج و خلسه ای که تو وجودم پدیدار میشه هیچ حس دیگه ای رو ندارم؛
اما وقتی از خودم میپرسم که از دوستی با آرام پشیمونم یا نه؟این شعر میاد تو ضهنم که:از دوست به یادگار زخمی دارم که آن را به هزار درمان ندهم!
الان سر خدمت سربازی هستم.
توی یه سد واسه سپاه به صورت امریه دارم کار میکنم.
بالای یه سکوی بتنی هستم و دارم خالی کردن بار کامیون هارو میشمارم.
بارشون مصالحیه که از داخل رودخونه واسه درست کردن ماسه و شن به یه سنگ شکن میبرن.
هنوز ساعت 9:30 صبحه و هوا معتدله.چون الان آخرای برج دو هستیم و اینجام یه منطقه گرمسیریه ؛
نزدیک ظهر که بشه هوا حسابی گرم میشه؛
به خاطر همین یه لاستیک بزرگ کامیون پشت سرم الم کردم تا نور آفتاب اذیتم نکنه.
اطرافم رو کامل تپه های زمختی گرفتن که انگار خیلی پیرن؛
شایدم با کسی دعواشون شده که بااین حالت اینجا کز کردن و بدنشون بی گیاه و سرد شده.
رفقای این سایبونم (لاستیک کامیون رو میگم) حدود صدمتری من سمت راستم روی هم ولو شدن.خداییش حساب کنی بعد عمری جون کندن زیر ماشین ها رسم مردونگی نیست اینجوری پرتشون کنن یه جای دورافتاده!
جلو روی من سه تا تیر چراغ برق افتادن که حال و روزشون عین خودم داغونه.
بدنشون که پر ترک و خوردگیه؛
انگار معشوقشون حسابی عزابشون داده که بدنشون پر شده از درد؛
با یه نگاه کوچولو راحت میشه فهمید که به آخر خط رسیدن و رمقی برای ادامه زندگی تو وجودشون نیست.
می خوام از صداها بگم؛صدای همه چیز اینجا هست.
از صدای داد زدن مردی که از دور میاد و نمی دونم با کی داره حرف میزنه تا صدای این مورچه ها که من نمی شنوم.
این روزهام که هرجا بری صدای جیرجیرک همه جا هست؛
یا صدای این پرنده که دارم میبینمش و نمی دونم از کدوم ایل و طایفه ی پرنده هاست.
اما صدای کامیون ها هر چند دقیقه یک بار همه ی صداهارو محو میکنن و طبیعت رو به انحصار خودشون در میارن.
البته صدای سنگ شکن هم از دور میاد؛
صدای آبش که سنگ هارو میشوره یا صدای تسمه هاش که مصالح رو جابجا میکنن.
ای کاش این دل خسته هنوزم آرام رو داشت تا تو زندگیش خوشحال باشه.
ادامه دارد...

ساعت 9:54 صبح
چهارشنبه 21/02/1390

شاید شما آرام رو بشناسین: آرام مزرعه
اول نیت بگیر و آرزو کن.بعد سپاس رو بزن
آرزوت حتما براورده میشه
:bighug::bighug::bighug:
پاسخ
 سپاس شده توسط bahare_021 ، noora91 ، satanic.skyscraper ، ***FATEMEH*** ، shadli ، LOVE KING ، ♥♥♥lost love♥♥♥ ، good girl* ، SHAYESTEH2013 ، sarnia ، tanha naro ، bi kas ، M A H S A N` ، آیدا امیری ، street girl ، "SoLmAz RaD" ، RєƖαx gнσѕт ، تینا2013 ، elnaz-s
آگهی
#2
چه قدر احساساتیcryingcryingcrying
?Isn't it lovely, all alone
...Heart made of glass, my mind of stone
پاسخ
 سپاس شده توسط ashkyakhee ، noora91 ، pink lady
#3
مرسی ولی خیلی احساساتیcryingcryingcrying
^__^

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دل نوشته های من_بیاد او .(خاطره هام رو میخوام بخونی)تا شاید تو بهش بگی(.1) 1

پاسخ
 سپاس شده توسط noora91 ، ashkyakhee
#4
قشنگ بود
خدایا یک مرگ بدهکارم و هزاران آرزو طلبکار...
خسته ام...یا طلبم را بده یا طلبت را بگیر
پاسخ
 سپاس شده توسط noora91 ، ashkyakhee
#5
واقا زیبا بود مخصوصا اوایلش به قدری قشنگ بود که مننو به گریه انداخت مرسی
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی میروم ، لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم
دانی که چیست موزون میکند شعر مرا ؟ در قدم برداشتن های تو دقت میکنم  
کاظم بهمنی 
پاسخ
 سپاس شده توسط ashkyakhee
#6
عالی بود من که واقعا داشت اشکم درمیومدcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcrying
این عشق هم عجب دردیه ها
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد چی گفت
گفت:جایی که میری مردمی داره که تو را می شکنند ; نکنه غصه بخوری من همه جا با تو هستم
توی کوله بارت عشق می گذارم که بگذری
اشک می گذارم که همراهیت کنه
غرور می گذارم که هر مو قع خسته شدی زیر پات لهش کنی
پاسخ
 سپاس شده توسط ashkyakhee
#7
خیلی گریه کردم کاش همه ی پسرامثل توبودن کااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشcrying
روزتولدت اولین روزازسفر365روزه توست به دورخورشیدازسفرت لذت ببرWink:

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دل نوشته های من_بیاد او .(خاطره هام رو میخوام بخونی)تا شاید تو بهش بگی(.1) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ashkyakhee
#8
واقعا معرکه بود ادم گریش میگیره خیلی قشنگ بود دست گلت دردنکنه
vبـیـرَحـْمی ر‍ا بَـلَـد نیستـَمـ ،

‍امــّــا حو‍اسَـتــ رو جَـمـْع کُن :

‍ِ‍اِسْتعد‍ادَمـ دَر یادْگیر‍ی فُوق ‍العادِه ‍استــ ...!دل نوشته های من_بیاد او .(خاطره هام رو میخوام بخونی)تا شاید تو بهش بگی(.1) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ashkyakhee
#9
روز اول گل سرخی برایم آوردی و
گفتی: برای همیشه دوستت دارم.
روز دوم گل زردی برایم آوردی و
گقتی: دیگه دوستت ندارم.
حالا بعد از چند وقت دسته گل سفیدی را برایم آوردی و گذاشتی و
گفتی: ببخشید فقط یه شوخی ساده بود.
در حالی که من بخاطر این شوخی ساده ی تو به سادگی جون دادم.
ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ،
ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﻓﻘﻂ ﺷﻠﻮﻏﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻫﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﺎﺧﻪ ﭘﺮﯾﺪﻥ
ﻋﺎﺩﺗﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ . . .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نت هاي آشفته
پاسخ
 سپاس شده توسط tanha naro ، bahare_021 ، elnaz-s
#10
مثل خودتون عالی بود داداش.
پاسخ
 سپاس شده توسط ashkyakhee ، آیدا امیری ، "SoLmAz RaD" ، Elpadrino


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  با کدوم کارتون دوران کودکیتون خاطره دارید؟
  روشهای تقلب 1 ... بیاین بخونین شاید بدردتون خورد
  این موضوع رو بخاطر یکی از دوستان بهمن ماهی میزارم .عکس نوشته برای متولدین بهمن .
Question اگه دوستت زنگ بزنه بهت بگه میخوام خودکشی کنم چیکارمیکنی؟؟
  خاطره ی ساخت سازه
  دوست داری وقتی رفتی دانشگاه چه رشته ای بخونی؟کسایی که دانشگاه میرن هم بگن
  عکس نوشته برای متولدین همه ماه ها{هرکدوم2تا}
  خاطره تلخ ترسناک | غرق شدن در دریا
  باحال ترین و خنده دار ترین نوشته های سنگ قبر
  عکس نوشته ....

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان