حرف هایی از جنس دلتنگی!!!!!

[parmida.a]

دانستم عـــشق مقدس تر از آن است 

ک صرفــــ 

زمینی هـا 

شود

!

[ÐeaÐ GiЯl]

یکدیـــ ! ــــگر را گـــــــــم کرده ایم
تا یــــــ ! ــــکی دیگر را پیدا کنیم
به همین سادگی… !

[parmida.a]

این روزها تـو را فقـط

به اندازه ی یک اشتـبــاه

می شناسم !

[parmida.a]

اینجا زمین است

رسم آدم هایش عجیب است

اینجا گم که میشوی

به جای اینکه دنبالت بگردند

فراموشت می کنند....

[ashkyakhee]

نه از تو ! نه از زمانه ! نه از زمین !
که من از دست خویش خسته ام !
از این ذهن پریشان !
از این احساس در آلود !
از این هزیانهای گاه و بی گاه !
از این سیگار !
از این روح سردر گم !
چرا بیراهه بروم . . .
من از دست خودم خسته ام . . .

[parmida.a]

تو زمســـتـــان شـــده ای 

و مـــن 

بـــهـــاری که روی دســـت مـــانــــده تا

به حــــراج گـــــذاشــــتــه شود!

[هیوای]

اینجا صدای پا زیاد میشنوم
اما هیچ کدام تو نیستی...
دلم خوش کرده خودش را به این فکر که شاید پا برهنه بیایی..!

[parmida.a]

خیلی حالش خراب بود
از زمین و زمان بریده بود
مدام سیگار میکشید
رفتم تو زندگیش
خیلی طول نکشید که حالش خوب شد
تشکر کرد و رفت تو زندگی یکی دیگه !!
حالا من سالهاست که مدام سیگار میکشم

[هیوای]

آنقدر فریادهایم را "سکوت" کرده ام
که هر کس به چشمانم بنگرد کر میشود!

[parmida.a]

حکـــــــــــــــــــــایت من…


حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــ ی نداشت…


دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــ ر نداشت…


حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…


زخم داشت اما ننالیــــــــــــــــــــ ـد…


گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…


حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…


پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــو د…