بغض قلم ❥ .. (نسخه نهم)

[شـــقآیــق]

چه غریب است دلتنگی!
با خودت فکر می کنی: دارم میمیرم
اما نمیمیری...(:

[شـــقآیــق]

و من
هنوز دلخوشم به اینکه
در جایی دور
مردی نگران من است
دلم دروغ نمیگوید
او هنوز دوستم دارد....

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

يه قسمتى از وجودم شديداً نياز داره برگرده به اون وقتى كه هممون شب رو خونه مامانبزرگ ميمونديم و توى رختخواب هاى كنار هم،ميخوابيديم

[Ɗєя_Mσηɗ]

آدم یه عمر زحمت میکشه تا یه خونه بخره ، بعد از اون همه زحمت مالک خونه میشه ،
اما هیچ کسی نیست که توی خونه زندگی کنه !


( آرتور میلر - مرگ فروشنده )

[Ɗєя_Mσηɗ]

به جا خواهد ماند چایمان ته فنجان ،
کودکی هامان در کوچه ها ،
بغض سنگین شادمانی ها در گلویمان
و معشوقه هایمان در دوردست ها ..


#ناظم_حکمت !

[امیر‌حسین]

‌

همیشه ‌اونی‌ که‌ روحتو‌ نوازش‌ میکنه مهمه اونایی که جسمتو نوازش میکنن فقط دارن مصرفت میکنن

‌

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

من دنیایی رو ترجیح میدم که در اون بشه ابراز علاقه کرد، حتی اگر جوابی که می شنوم " مرسی " باشه.
اینطوری اگر بعدها کسی ازم بپرسه "اصلا فهمید که دوستش داری؟" می تونم بگم "بله، من شهامتش رو داشتم"

#پریسا_زابلی_پور

[Ɗєя_Mσηɗ]

سِرِ گیسوی تو در هیچ سَری نیست که نیست .. !


[حافظ ]

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

ببخش که زبانم نچرخید بگویم دلتنگی امانم را بریده،
که دوست داشتنت از عمیق ترین لایه های دلم برآمد،
پرید توی گلوم و نتوانستم تحویلت دهم..
من آدمِ دوست داشتن های پرسر و صدا نیستم..
آرامم،ساکت کمی خجالتی.
این یادت باشد،
آدم های آرام راز های پرآشوب دارند.
و تو پرآشوب ترین رازِ منی،
مَگوترینش...
بی اجازه نفس میکشی قدم میزنی زندگی میکنی
لا به لای تمام سکوت هام،نگاه ها و شعرهام

مهسا_پناهی

[سهَ‌ند]

با خودت که زیاد حرف بزنی ، از یه جایی به بعد دیگه میشی ۲ نفر (: