15-12-2013، 18:12
یه غضنفر میاد تهران یه دونه پرشیا صفر می بینه میزنه شیشه هاشو خورد می کنه
صاحبش می گه چرا این کارو کردی؟ مگه مرض داری؟ غضنفر می گه اه مال تو بود
فکر کردم مال شوکته
صاحبش می گه چرا این کارو کردی؟ مگه مرض داری؟ غضنفر می گه اه مال تو بود
فکر کردم مال شوکته
&&&&&
غضنفر می ره هیئت راش نمی دن خودش می ره هیئت می زنه هیچکـ..س رو راه نمی ده
&&&&&
غضنفر عاشق خدا می شه کعبه می کشه از توش تیر رد می کنه
&&&&&
یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن
بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم
بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم
&&&&&
غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه



