16-12-2013، 21:07
یه روستایی یه خر از باباش بهش ارث رسیده بوده که خیلی پیر بوده دلش نمیومده بکشش یه گاو شیرده هم داشته یه شب دعا میکنه خدایا این خره بمیره این گاوه هم بیشتر اذوقه داشته باشه و بیشتر شیر بده تا جبران بشه صبح بلند میشه میبینه خره داره علف میخوره گاوه مرده رو میکنه به اسمون میگه خدایا من گفتم گفتم خرم بمیره تو فرق خرو با گاو نمیفهمی هه هه هه هه هه هه هه هه هه هه هه ههه ههه هههه هههههه هخههههههه هههههههههههه ههههههههههههههههههههههههههههههه هههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه مرگ