22-07-2012، 0:02
در کنار جاده ی رو به بی انتها ها
من در آوازی مقدس
غرق می شوم در شبح سال ها ی کودکی ام
با تو
با تو که به قول آن شاعر اهل هوای جنوب«ایمنم»
آری
با تو که عروس ماهیگیران تنهای ابدیتی
و جای آن همه مروارید آبی خواب آلود را می دانی،
من بی تو بی ترانه می شوم
پس نرو
و بگذار همچون سالهای نوجوانی ام در خواب های خوش بی خبری فرو روم
و به کوچه کودکیهامان همچون جادویی ابدی نگاه کنم
و شعر بخوانم
و به دنبال دختری که هرگز نبوده است در زندگی ام آواره ی خیابان های آغشته به رنگ عصر و طعم باران شوم
و تنهای تنها شروع کنم مسیر عشقم را به ابدیت
و کتابی کشف کنم در ویترین کتاب فروشی محله مان
همچون آن سالها که کشف کرده بودم کتاب شعری از شاعری که اهل هوای نور بود
و زندگی ام را آغازی دیگر بخشید.
و من شدم مسافرخواب و خیال های سفری بی انتها
که اکنون ایستاده ام در کنار جاده ی رو به بی انتها ها...
من در آوازی مقدس
غرق می شوم در شبح سال ها ی کودکی ام
با تو
با تو که به قول آن شاعر اهل هوای جنوب«ایمنم»
آری
با تو که عروس ماهیگیران تنهای ابدیتی
و جای آن همه مروارید آبی خواب آلود را می دانی،
من بی تو بی ترانه می شوم
پس نرو
و بگذار همچون سالهای نوجوانی ام در خواب های خوش بی خبری فرو روم
و به کوچه کودکیهامان همچون جادویی ابدی نگاه کنم
و شعر بخوانم
و به دنبال دختری که هرگز نبوده است در زندگی ام آواره ی خیابان های آغشته به رنگ عصر و طعم باران شوم
و تنهای تنها شروع کنم مسیر عشقم را به ابدیت
و کتابی کشف کنم در ویترین کتاب فروشی محله مان
همچون آن سالها که کشف کرده بودم کتاب شعری از شاعری که اهل هوای نور بود
و زندگی ام را آغازی دیگر بخشید.
و من شدم مسافرخواب و خیال های سفری بی انتها
که اکنون ایستاده ام در کنار جاده ی رو به بی انتها ها...