رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند/چنان نماند و چنین هم نخواهد ماند
دردم از یارست و درمان نیز هم/ دل فدای او شد و جان نیز هم

منم عاشق مرا غم سازگار است/تو معشوقی تو را با غم چکار است
تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد
کسی نیست جواب منو بده
دردم از یارست و درمان نیز هم/ دل فدای او شد و جان نیز هم

منم عاشق مرا غم سازگار است/تو معشوقی تو را با غم چکار است
تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد
کسی نیست جواب منو بده
