16-07-2014، 19:56
در را باز كرد ولي كسي نبود
چند قدم به جلو رفت كه ناگهان در پشت سرش بسته شد
ترس تمام وجودش را فرا گرفت كل راهرو در تاريكي فرو رفته بود تنها يك آيينه
در روبرويش ديده ميشد جلو رفت ودر آينه نگاه كرد دختري با صورتي خونين و موهاي بلند مشكي ديد
ازترس فرياد كشيد و ناگهان از خواب پريد
چه طولاني شد ولي چي ساختم
چند قدم به جلو رفت كه ناگهان در پشت سرش بسته شد
ترس تمام وجودش را فرا گرفت كل راهرو در تاريكي فرو رفته بود تنها يك آيينه
در روبرويش ديده ميشد جلو رفت ودر آينه نگاه كرد دختري با صورتي خونين و موهاي بلند مشكي ديد
ازترس فرياد كشيد و ناگهان از خواب پريد

چه طولاني شد ولي چي ساختم
