02-09-2014، 11:47
من هفتم بودم سره کلاسه دینی داشتیم به هم فوتی میزدیم 3 تا گوروه بودیم /وسط کلاس /چپه کلاس/ راسته کلاس / اقا معلم دینی نیومد بود ما هم دیگه کا از فونی گزشتو داشتیم خمپاره و گچ پرت میکردیم |: یهو دیدیم صدا ی در اومد بعد یکی گف برپا بعد دیدیم یکی از بچه هاس میگه بتمرگید |: بعدش ک فششو خورد دوباهر ی 10 min دیگه داشتیم فوتی میزدیم اون بچه هم رفته بود اب بخوره حواسمونم بهش نبود /. باز صدای در درومد یکی بچه ها گف د توله سگ اینقدر این درو بازو بسته نکن بعدش معلم اومد تو گفت کی بود بچه ها لو ندادن بعد گف به همه منفی میدم بعدش بچه ها گفتن از کلاس بغلیه با با حالا گزشت بعدش داشت قران درس میداد این جلسه تموم شد اومد صلوات بفرسته صقفو که دید گف اینجا چه خبر بوده و مجبورمون کردن ک هم کلاسو و هم صقفو تمیز کنیم :|