امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشعـآر فآطمـه اختصآرے ♥

#12
تسبیح زرد پاره شد و ریخت روی فرش

گفتم طلاق! زندگی ام روی آب بود

زن، اولین زنم، زن من! ناخدای من!

بر روی تختمان بغل بچه خواب بود




2

گفتم طلاق! ...و تلفن زد به دکترش

فنجان قهوه را سر و ته کرد روی میز

تقویم را ورق زد و چیزی نوشت و بست

انگار هیچ چیز مهم نیست، هیچ چیز




گفتم تمام شد! بغلم کرد، گریه کرد

تب کرد، داغ شد، هذیان گفت، فحش داد

دنبال سایه ام همه جا راه آمد و

پیچید توی زندگی ام با صدای باد




3

گفتم طلاق! خسته تر از چشم هام بود

تنها سوال کرد که "امشب کنارمی؟"

گفتم ببخش اینهمه بد را که بوده ام

تو خانه ی پناه، تو راه فرارمی




تسبیح پاره را کف دستش گذاشتم

بوسید دانه دانه ی زرد عقیق را

عکسی گرفت از خودش و من کنار هم

خاموش کرد توی گلویش دو جیغ را




بوسیدمش برای خداحافظی شدن

بوسیدمش شبیه شب خونی زفاف

آتش گرفت، پر زد و از من عقب کشید

بی عین و شین نشست سر نقطه های قاف .


بی بغض و گریه، هر سه زنم توی محضرند

با سه شناسنامه ی خط خورده توی دست

میخواستم عوض کنم این راه رفته را

میخواستم تمام شود هر چه بود و هست
پاسخ
 سپاس شده توسط ຖēŞค๑໓ ، Interstellar ، Volkan ، NəᗩG!₦ᗩ-м Dictator ، Medusa


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: اشعـآر فآطمـه اختصآرے→شعـر و غـزل پستـ مدرنـ - Nυмв - 05-06-2015، 19:02


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان