امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشعـآر فآطمـه اختصآرے ♥

#19
 
مادر به مادرش تلفن کرد و گفت: درد...
من مشت می زدم به در ِ انفرادی ام
مادر گرفت زیر شکم را و گریه کرد
من مشت می زدم به در ِ انفرادی ام
و مثل قبل لب نزده ماند شام ِ سرد
من مشت می زدم به در ِ انفرادی ام
 
خرداد، فصل سبز بدون بهار بود
هی زور، هی فشار، نفس های خسته اش
خاکستری، هوا پر ِ گرد و غبار بود
هی زور، هی فشار، نفس های خسته اش
مثل جنین، رسیده و در انتظار بود
هی زور، هی فشار، نفس های خسته اش
 
جشن تولّد است برای کسی که نیست
امّیدهای ما را این باد سرد برد
دارم ادامه می دهم امّا «ادامه» چیست؟
امّیدهای ما را این باد سرد برد
زن توی انفرادی، آرام می گریست
مادر به مادرش تلفن کرد و گفت: مُرد!
 
پاسخ
 سپاس شده توسط Interstellar ، Volkan ، NəᗩG!₦ᗩ-м Dictator ، Medusa


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: اشعـآر فآطمـه اختصآرے→شعـر و غـزل پستـ مدرنـ - Nυмв - 16-06-2015، 9:16


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: