06-09-2015، 10:48
همخونه ی دردم
کار از این حرفا گذشته منو کشتی و ندیدی
یخ زدم با این دورنگی تو به آرزوت رسیدی
شکستم پایه تو ندیدی خستم
من نشستم پایه تو چشامو بستم
بریدم ندیدی لحظه ی آخر
که با حرفات کشیدم تیغو رو دستم
کار از این حرفا گذشته منو کشتی و ندیدی
یخ زدم با این دورنگی تو به آرزوت رسیدی
شکستم پایه تو ندیدی خستم
من نشستم پایه تو چشامو بستم
بریدم ندیدی لحظه ی آخر
که با حرفات کشیدم تیغو رو دستم