امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان بهشت سه رنگ من

#4
_سلام بر سانیت های محترم
گروه سرود عمو اینا(عمو و باباودایی)-سلام بر کوچک ترین سانیت ساکن در ایران
خاله_سلام ترلان خوبی خاله
من-مرسی خاله جون
مامی طبق معمول پشت چشم
رهام_سلام سونامی
من-سلام زلزله
دخترا_سلام خانوم بی احتیاط
پشت چشمی نازک کردم واسشون
خاله دوروثی_بچه ها پخش شید رایانمو پیدا کنید
من درگوش تانی گفتم_همچین میگه رایانم انگار2سالشه
پخش شدیم اخه من ازکجا رایانو بشناسم واااااااایییییییییی
داشتم دنبال یه جفت چشم طوسی عسلی میگشتم که....
*آی دماغم
ستون_جلوتو نگاه کن
سرمو بالا ائردم تو چشای طوسی عسلیش زل زدم
_عذر میخوام ولی شما منو ندیدی
اقای گولاخ_اخه تو انقدر کوچولویی دیده نمیشی
_حتما توعه گولاخ خوبی
با لهجه غلیظ لاتین گفت *غولاک؟؟
زدم زیر خنده وای که چه باحال گفت جوابشو دادم:
*اقا گندهه ازین به بعد جلو پاتو نگا
هنوز حرفم تموم نشده بود که صدای جیغ تانی بلند شد _داداش رایاننننن
من بودم که بهت زده به تانی که تو آغوش رایان یا همون گولاخ گم شده بود نگاه میکردم

دستی جلو چشمم تکون خورد
خاله_تری خاله خوبی؟؟
_بله؟؟
خاله_میگم تو رایانم. پیدا کردی؟
با گنگی گفتم _خاله مگه لپ تابت گم شده بود؟
جمعیت ترکید تازه متوجه سوتیم شدم
رهام_زلزله سرت به جایی خورده؟؟؟؟
_نه سونامی هواسم نیس.اره خاله من یافتمش غولاکو.
خاله_غولاک؟؟؟؟؟
_گولاخ یا بقل رایانت غولاک.
جمع دوباره ترکید.
مامی_بریم که تری باید استراحت کنه بچم تاصبح بیدار بود.
سوار ماشینم شدم قرار شد آرتان برونه واقعا خسته بودم تو ماشین که نشستم چشام بسته شد.
siram az zendegi
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان بهشت سه رنگ من - ساجده 810 - 27-11-2015، 19:33

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  *رمان اسرار يك شكنجه گر*
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان:خاطرات روزانه یه دختر اسکل 15 ساله
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان