16-03-2016، 17:16
فرار کردم اومدم از کوچه پشتی رفتم طرف خونه که کسی منو نبینه(کوچه مدمون از دو طرف بازه ی طرفش ب خونمون راه داره ی طرفشم میخوره خیابون اصلی که اونجا همه فامیل ریختن)
رفتم خونه و منتظرش موندم گفت که حاضر میشه و ساعت 9 میاد. منم لباس مدو عوض کردم ی چیزی خوردمو مسواک زدم تا اینکه زنگ زد.
_سلام عشقم.
+سلام نفسم.
(بغل)
_خوبی؟
+خوبم عشقم تو خوبی؟
_منم خوبم.
+خب اماده ای؟
_آره فقط بیا تو تا پالتو اینامم بپوشم.
+باشه.
رفتیم اتاقم و من پالتو مشکیم و کلاه لبه دارم و شال گردنمو انداختم عینکمم گذوشتم.
+چقد کلاه بهت میاد.
_^_^مرسی.
+بریم دیگه دیر میشه.
رفتم خونه و منتظرش موندم گفت که حاضر میشه و ساعت 9 میاد. منم لباس مدو عوض کردم ی چیزی خوردمو مسواک زدم تا اینکه زنگ زد.
_سلام عشقم.
+سلام نفسم.
(بغل)
_خوبی؟
+خوبم عشقم تو خوبی؟
_منم خوبم.
+خب اماده ای؟
_آره فقط بیا تو تا پالتو اینامم بپوشم.
+باشه.
رفتیم اتاقم و من پالتو مشکیم و کلاه لبه دارم و شال گردنمو انداختم عینکمم گذوشتم.
+چقد کلاه بهت میاد.
_^_^مرسی.
+بریم دیگه دیر میشه.