10-02-2017، 19:43
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-02-2017، 20:25، توسط Creative girl.)
مژگان : بچه ها گریمم هامون رو ترمیم کنیم؟
ژاله : من که مشکلی ندارم هرکی احساس میکنه گریمش خراب شده درستش میکنم
درست کردن گریم ما کلا ده دقیقه طول کشید حالا باید جا به جا می شدیم همین که رو صندلی عقب نشستم همبرگر برداشتم و شروع کردم به خوردن هی می خوردم هی می خوردمتهشم که در اوردم سرم اوردم بالا و گفتم آخیش سیر شدم
ژانین: سیر بودییی بوگندو پیاز شدی
ژاله اِاِِِِِِِِِاِاِاِاِ لبو دوست دارم
مژگان : پیازچه قشنگ تر نیست
مژده : بابا شلغم خوبه مریض میشیم درمونمون میکنه
_ همتون اشتباه گفتین من اصلا گیاه نیستم یه شهر کنار یه دریاچه تو یونان هستم (با توجه به معنی اسمش )
ژاله : بابا از تو فاز سبزیجات و اماکن بیان بیرون اینا دوباره قرار گذاشتن
مژگان
باز هم دو ساعت منتظر شدیم همین که سوار ماشینشون شدن گفتم : دنبال اون یکی ماشین برو . انقدر رفتیم که وارد یه خونه ویلایی شدن
ژاله : بچه ها مایه دارن بگردیندنبال دوربین مدار بسته ببینید هست یا نه
ژانین : گشتم نبود نگرد نیست ظاهرا انقدر پارتیشون کلفته که کسی جرئت نداره نزدیکشون بشه واسه همین دوربین نمیزارن
ژانینا : آخ جون یه ورود مخفی بعد به حالت تهدید ادامه داد ولی الآن نه
ژانین : آره آره من میرم دوربین و شنود بزارم بعد بیام بریم خونه بعدشم بدون معتلی پرید بیرون و کاری که گفته بود و انجام داد
_ ژانین اومد و رفتیم خونه دوربینا وشنود ها رو چک کنیم
مژده : بعدشم بگیریم بخوابیم
_نه این هفته فقط جاسوسی درمورد خواب هم شیفتی می خوابیم
ژانینا : بچه تو اولین فرصت هممون باید بگیم چیکارا کردیم
رسیدیم خونه رفتم تو آشپز خونه و از تو پلاستیک خریدها یه مقدار خرت و پرت ریختم تو ظرف و رفتم تو حال لپتاب و باز کدم برنامه رو بالا اوردم همه ی دوربین ها و شنود ها رو چک کردیم و دیدیم که........
سلامی دوباره و
من هنوز منتظر نظرهاتون هستم باور کنین خیلی دوست دارم بدونم شما راجع به رمانم چه فکری می کنید پس لطفا واسم کامنت بزارید
ممنون میشم
به امید سلامتی مون خداسعدی
ژاله : من که مشکلی ندارم هرکی احساس میکنه گریمش خراب شده درستش میکنم
درست کردن گریم ما کلا ده دقیقه طول کشید حالا باید جا به جا می شدیم همین که رو صندلی عقب نشستم همبرگر برداشتم و شروع کردم به خوردن هی می خوردم هی می خوردمتهشم که در اوردم سرم اوردم بالا و گفتم آخیش سیر شدم
ژانین: سیر بودییی بوگندو پیاز شدی
ژاله اِاِِِِِِِِِاِاِاِاِ لبو دوست دارم
مژگان : پیازچه قشنگ تر نیست
مژده : بابا شلغم خوبه مریض میشیم درمونمون میکنه
_ همتون اشتباه گفتین من اصلا گیاه نیستم یه شهر کنار یه دریاچه تو یونان هستم (با توجه به معنی اسمش )
ژاله : بابا از تو فاز سبزیجات و اماکن بیان بیرون اینا دوباره قرار گذاشتن
مژگان
باز هم دو ساعت منتظر شدیم همین که سوار ماشینشون شدن گفتم : دنبال اون یکی ماشین برو . انقدر رفتیم که وارد یه خونه ویلایی شدن
ژاله : بچه ها مایه دارن بگردیندنبال دوربین مدار بسته ببینید هست یا نه
ژانین : گشتم نبود نگرد نیست ظاهرا انقدر پارتیشون کلفته که کسی جرئت نداره نزدیکشون بشه واسه همین دوربین نمیزارن
ژانینا : آخ جون یه ورود مخفی بعد به حالت تهدید ادامه داد ولی الآن نه
ژانین : آره آره من میرم دوربین و شنود بزارم بعد بیام بریم خونه بعدشم بدون معتلی پرید بیرون و کاری که گفته بود و انجام داد
_ ژانین اومد و رفتیم خونه دوربینا وشنود ها رو چک کنیم
مژده : بعدشم بگیریم بخوابیم
_نه این هفته فقط جاسوسی درمورد خواب هم شیفتی می خوابیم
ژانینا : بچه تو اولین فرصت هممون باید بگیم چیکارا کردیم
رسیدیم خونه رفتم تو آشپز خونه و از تو پلاستیک خریدها یه مقدار خرت و پرت ریختم تو ظرف و رفتم تو حال لپتاب و باز کدم برنامه رو بالا اوردم همه ی دوربین ها و شنود ها رو چک کردیم و دیدیم که........
سلامی دوباره و
من هنوز منتظر نظرهاتون هستم باور کنین خیلی دوست دارم بدونم شما راجع به رمانم چه فکری می کنید پس لطفا واسم کامنت بزارید

به امید سلامتی مون خداسعدی