امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ادامه ی رمان زیبای عشق دردناک

#6
سلام دوستان عزیز
خوبین خوشین؟
خیلی خوشحالم که به رمانم سر میزنین و واقعا ازتون ممنونم
ولی ولی ولی!
یه مشکلی هست و این مشکل اینه که شما میایین به رمانم ولی فقط سرمیزنین
81 تا بازدید ولی فقط یکی نظر دادهَ!
آخه این کجاش عادلانست
خب میگماااا بهتر نیست که شما عزیزانی که میایین اینجا سرمیزنین
اگه حوصله ی نظر رو ندارین
ولی میتونین یه کاری رو انجام بدین که
یه لطفی واسم بکنین و اون گزینه سپاسه رو برام بزنین
آفرییییییییییین همینجوری!!
خیییییییییلی خییییییییییلی لطف دارین که به رمانم سرمیزنین
ازتون ممنونم
2526

های گاییییییس
حالا بریم به رمانمون برسیم
.................

وقتی چشام رو باز کردم شهرام پیشم بود
اونم خیییییلی ترسیده بود از چشماش فهمیده بودم
آخه وقتی میترسه زود زود پلک میزنه و دستپاچه میشه
+شهرام....با...
_حرف نزن!دکتر گفت باید آروم باشی و خونسرد اعصابت رو بهم نریز خواهش میکنم عزیزمن فقط آروم باش اگه اتفاقی واست بی افته...
حرفش رو گوش نکردم و به حرفی که داشتم میگفتم ادامه دادم!
+شهرام فقط بگو بابا چطوره
_هنوز دکترا نیومدن بیرون وقتی اومدن میفهمیم تو آروم باش
+آروم باشم! شهرام آخه کی میتونه آروم باشه وقتی باباش تو بیمارستانه اونم تو اتاق عمل! آخه چطوری آروم باشم
ولی چطوری این اتفاق افتاد؟؟
_رو سفره غذا بودیم که یهویی بابا به صرفه کردن افتاد و دستش رو محکم گذاشته بود رو قلبش و فشارش میداد
مامان بهش آب داد ولی هیچ
حالش بدتر شده بود همه نگرانش شده بودیم من رفتم ماشین رو از پارکینگ آوردمش بیرون
آوردیمش بیمارستان همین که از ماشین بیرون آوردیمش بیهوش شد
منم همین موقع بهت زنگ زدم
صدای جیغ مامان مارو به وحشت انداخت
................ادامه دارد.................
بیبی موچی?✨?
پاسخ
 سپاس شده توسط Mr. Potato Head ، " mohan " ، * MASIHA *


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: ادامه ی رمان زیبای عشق دردناک - SOGOL.NM - 23-07-2017، 20:47

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  *رمان اسرار يك شكنجه گر*
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان:خاطرات روزانه یه دختر اسکل 15 ساله
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان