26-02-2018، 5:00
intoxicated by love
Because of your love
I lost my sobriety
I am intoxicated by the madness of love
In this fog
Have became a stranger to myself
I'm so drunk I've lost the way to my house
In the garden I see only your face
From trees and blossoms
I inhale only your fragrance
Drunk with the ecstasy of love
I can no longer tell the difference
Between drunker and drink
Between lover and beloved
سرمست ِ عشق
سودای عشق تو،
متانت و آرامش را از من ربوده است.
در اینجا، این من،
سرمست ِ جنون ِ عشق گشتهام.
در این ابهام و ناپیدایی،
با خویش نیز بیگانه گشتهام.
و آنچنان مستم،
که راه خانه خویش را نیز گم کردهام.
در گلستان و در باغ،
تنها این چهرۀ توست که رو به روی من است؛
از درختان و شکوفهها و گلها،
تنها این رایحۀ توست که به مشامم میرسد.
مست و شیدای خلسههای عشق،
از درک تفاوتهای مخمور و خَمر،
عاشق و معشوق،
باز ماندهام.