امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

معرفی رمان های ایرانی !

#34
معرفی رمان های ایرانی !

خلاصه داستان: داستان رمان درباره یک دختر هست.
دختری که همیشه تنها بوده.
دختره قصه سوگولی نیست، ناز پرورده نیست، با داشتن پدر هیچ وقت مهر پدری رو به خودش ندیده.
همیشه له شده و همین له شدناش هیچ غروری براش باقی نذاشته.
دختره قصه مغرور نیس اتفاقا خیلیم مهربونه حتی برای اونایی که بهش بدی کردن.
اما پسر قصه، تا دلت بخواد غرور داره خود خواهه و از خود راضی بالاخره کم کسی نیست که اربابه اررررررباب.
قسمتی از رمان ارباب سالار
مثل همیشه تو اتاق بیکار نشسته بودم.
حوصلم خیلی سر رفته بود از رو تخت بلند شدم و از اتاق خارج شدم.‬
‫بابا اومده بود.
بابارو خیلی دوست داشتم اما هیچ وقت دلیل این همه نامهربونیاش نسبت به خودمو درک نمیکردم!!!
قبول داشتم بعضی‬ وقتا عصبانیش میکردم اما بابا همیشه برای من حوصله نداشت و از دستم عصبانی بود!!
بابای بابامم همیشه همین‬جوری بود.

تا یادم میاد با من رفتار خوبی نداشت.‬
‫از اتاق که خارج شدم بلند سلام کردم بابا مثل همیشه جوابم رو با اخم داد ولی مامان با خوش رویی به سمتم برگشت‬.
مامان:سلام عزیزم بیا ببین بابات چه گوشیه قشنگی برا سحر خریده.
(سحر خواهر کوچکترم و سوگند خواهر بزرگترم بود)‬
_مبارکه سحر‬.
سحر:مرسی‬.
سحر و سوگند نه با من بد رفتار بودند نه خوش رفتار بی تفاوت بودنند که این به نظرم اثر رفتار بابا بود.
‫نگاهم به گوشی سحر افتاد یه گوشی طلایی رنگ اچ تی سی ‬بود غم عالم تو دلم نشست.
بابا هیچ وقت برام چیزی نخریده بود. حتی‬ گوشی هم که الان داشتم رو خودم با پول خرجیای جمع شدم خریده بودم…

نام رمان: ارباب سالار
موضوع رمان ارباب سالار: عاشقانه ، اربابی
نویسنده رمان: Leily
پاسخ
 سپاس شده توسط ѕтяong ، ستایش*** ، **Maria** ، ✩σραqυєηєѕѕ✭ ، ❤ ویدیا ❤


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: مــُـعَــرفی رٌمآن هـآی ایرآنی - ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ - 08-08-2018، 15:47

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  *رمان اسرار يك شكنجه گر*
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان:خاطرات روزانه یه دختر اسکل 15 ساله
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان