30-08-2018، 1:17
متن کامل این ترانه شگفت انگیز:
بِبُر به نام خداوندت
كه لطف خنجر ابراهيم
به تيز بودن احكام است
نبخش مرتكبانت را
تو حكم واجب الاجرايي
و عشق جوخه ي اعدام است
به دست آه بسوزانم
كه شعله ور شدنم دود است
كفن به سرفه بپوشانم
كه سربه سر بدنم دود است
و نخ به نخ دهنم دود است
غمت غليظ ترين كام است
سرنگ ها همگان قرمز
و رنگ ها همگان قرمز
سماع مولويان قرمز
جهان كران به كران قرمز
كه رنگي از رُژ گلگونت
هنوز بر لب اين جام است
بگو ستاره ي دردانه!
در انزواي رصدخانه
كدام كوزه شكست آن روز
كه با گذشتن نهصد سال
هنوز حلقه ي دستانش
به دور گردن خيام است؟
ببين چقدر اسيرم من!
چنان بكُش كه اگر مردم
هزار بار بميرم من
دسيسه هاي تو! مي بيني؟
گلوي پاك اميرم من
كه در تدارك حمّام است
چه حكمتي ست در اين مردن؟
-در عاشقانه ترين مردن-
و مغز را به فضا بردن
و گريه را به خَلا بردن
چه حكمتي ست كه در آغاز
نگاه من به سرانجام است؟
حسین صفا
بِبُر به نام خداوندت
كه لطف خنجر ابراهيم
به تيز بودن احكام است
نبخش مرتكبانت را
تو حكم واجب الاجرايي
و عشق جوخه ي اعدام است
به دست آه بسوزانم
كه شعله ور شدنم دود است
كفن به سرفه بپوشانم
كه سربه سر بدنم دود است
و نخ به نخ دهنم دود است
غمت غليظ ترين كام است
سرنگ ها همگان قرمز
و رنگ ها همگان قرمز
سماع مولويان قرمز
جهان كران به كران قرمز
كه رنگي از رُژ گلگونت
هنوز بر لب اين جام است
بگو ستاره ي دردانه!
در انزواي رصدخانه
كدام كوزه شكست آن روز
كه با گذشتن نهصد سال
هنوز حلقه ي دستانش
به دور گردن خيام است؟
ببين چقدر اسيرم من!
چنان بكُش كه اگر مردم
هزار بار بميرم من
دسيسه هاي تو! مي بيني؟
گلوي پاك اميرم من
كه در تدارك حمّام است
چه حكمتي ست در اين مردن؟
-در عاشقانه ترين مردن-
و مغز را به فضا بردن
و گريه را به خَلا بردن
چه حكمتي ست كه در آغاز
نگاه من به سرانجام است؟
حسین صفا