امتیاز موضوع:
  • 7 رأی - میانگین امتیازات: 3.57
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان عاشقانه و طنز*حصار بين من و تو*به قلم تهسا رايان يعني خودم!

#67
آرمان که رفت با سایه سوار ماشین شدیم که بریم خونه.توی راه به این چند ماه فکر کردم.هنوز آرتان بهم پیله کرده بود. انگاری حرف تو کلش نمیرفت.
هنوز یه چیزی درمورد نفس عجیب بود.نمیفهمیدم چرا آرمان انقدر ازش متنفره و سعی میکنه ازش دور شه.نفس دختر خوشگلی بود.هرچی فکر میکردم دلیل
تنفر ارمانو نمیفهمیدم.اصن همون بهتر که آرمان ازش متنفر باشه.عاخه دختر انقدر سیریش ؟آبرو هرچی دختره برده!منم اصلا حسودی نمیکنم!!!اصن چرا
باید به اون دختره ی چسبونکی و آرمان تعطیل حسودی کنم؟؟!!برن به درک!!!من فقط باید به حفظ شغلم فکر کنم نه به اون خنگا!!!یهو دیدم سایه
داره جیغ میزنه:
سایه_سارااااااااااااااااااا!!!!کررررر شدییییییییییییی؟؟؟رفتیییی توووو کمماااااااااا؟؟؟؟؟سارااااااااااا
زهر مااار!!!چته انقدر جیغ میزنی؟؟_
من چمه؟؟؟گوشیت داره خودکشی میکنه سه ساعت!اونوقت میگی چته؟؟؟_
باشه بابا ببند دیگه،کرم کردی_
دلت خوشه هااا!!!یجوری میگی کرم کردی انگار تا الان میشنیدی_
گوشیم که داشت به قول سایه خودکشی میکردو از کیفم در آوردمو بدون نگاه به صفحش جواب دادم_الو؟؟
صدای یه زن بود.اونم از اون جیغ جیغ هاش
اون_شما؟؟؟
خانوم محترم فکر کنم شما زنگ زدید_
مگه این شماره آرمان تهرانی نیست؟؟_
بجا اینکه بگم نه گفتم_من نامزدشم شما؟
تا اسم نامزد اومد سایه با چشمای گرد شده زل زد بهم
یهو دیدم صدای گریه میاد!!!با گریه و فین فین گفت_آرمان...کی نامزد کرد؟؟؟
!!بعد دوباره هقهق الکیش شروع شد
با عشوه مثل خودش گفتم_شما خودتونو معرفی نکردیداااا!!!با نامزد من چیکار دارید؟؟؟
یهو قطع کرد!!سریع شماره آرمانو گرفتم.اصن این دختره کی بود؟؟شماره منو از کجا آورده بود؟؟ و صد البته با نامزد من چیکار داشت؟؟
خخخخخ انگاری واقعا باورم شده بودااا!!!سایه هی با جیغ جیغ در حین رانندگی سعی میکرد ببینه چیشده ولی جوابشو نمیدادم
آرمان دوتا بوق نخورده جواب داد_الو؟
سلام_
خواست سلام کنه ولی محلت ندادم
من_شماره من دست دوست دخترای تو چیکار میکنه؟؟
با تعجب پرسید_دوست دختر؟؟؟
اهوم_
اهاااا!!همون جیغ جیغوئه؟؟_
اهوم_
دختر دوست بابامه.هی میچسبید بهم شمارمو میخواست منم شماره تورو دادم بهش_
چراااااا؟؟_
!!از اونجایی که میشناسمت و میدونم عاشق کرم ریختنی مطمئن بودم صدای جیغ جیغوشو بشنوی میگی دوست دخترمی ،اونم دست از سرم بر میداره
!!!سو استفاده گر خبیث_
تقصیر خودته خیلی قابل پیشبینی هستی_
!!!تو فقط صبر کن!!!خودم شخصا معنی قابل پیشبینی رو نشونت میدم_
!!!بعدم قطع کردم.حرصمو در اورد!!سارادنیستم اگه بهش قابل پیشبینی رو نشون ندم
_____________________________________________________________________
Heart TAESAA RYAN Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط Doory ، seedni ، mobina4825 ، یاسی ارغوان ، neda.sheitoon ، Nafas sam ، فاطمه 84


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان عاشقانه و طنز*حصار بين من و تو*به قلم تهسا رايان يعني خودم! - ŤÆSÃÃ - 06-09-2018، 21:36

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن
  رمان الناز (عاشقانه)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان