امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان «تنهایی پرهیاهو» نوشته بهومیل هرابال

#3
نقدی از: محسن مهدی بهشت

 
 
 
تنهایی پر هیاهو
 
 
اثر: بهومیل هرابال
 
 
برگردان: پرویز دوایی
 
 
نشر آبی – چاپ یازدهم – 75000 ریال
 
 
***
 
 
بعد از باز کردن جلد می خوانیم:
 
چاپ یازدهم تنهایی پر هیاهو، پس از دو سه سال پر ماجرا که "ممنوع الانتشار" اعلام شده بود، به برکت دولت تدبیر و امید و  مقامات جدید وزارت ارشاد اکنون در اختیار شماست.
 
بیان آن‌چه در چند ساله‌ی گذشته بر ما و دیگر ناشران گذشت، تکرار مکرر است. فقط از زبان سعدی بزرگ، افصح المتکلمین، تکرار می‌کنیم:
 
جهان ای برادر نماند به کس / دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت / که بسیار کس چون تو پرورد و کشت
 
 
***
 
بهومیل هرابال نویسنده‌ی معاصر چک است که قبل از این کتابی از او نخوانده بودم. البته مقصر هم نبودم، چرا که این، اولین کتاب اوست که به پارسی برگردانده شده و راستش را بخواهید دیدن نام مترجم آن، پرویز دوایی، مرا به خواندنش ترغیب کرد. دوایی را می شناختم و از او در این جا نیز یاد کرده ام. وی از آن‌جا که حدود چهل سال می شود  ساکن چک‌اسلواکی است، زبان کتاب را همچون پارسی می‌داند و با احاطه‌ی کامل به این زبان، کتابی برابر ما نهاده که گویی به زبان یک ایرانی و به پارسی نوشته شده است. روان و صمیمی.
 
برای این که بدانید با چه کتابی روبرو هستید، باید از خود هرابال و با مدد از پرویز دوایی بنویسم:
 
بهومیل هرابال، در دانشگاه دکترای حقوق گرفت. دوره هایی نیز در فلسفه و تاریخ هنر گذراند. ولی به طول کلی در رشته‌ی خودش کار نکرد و روی به مشاغلی به قول خودش جنون آمیز آورد. کارهایی همچون، کارگر راه‌آهن، مسئول خط و راهنمایی قطارها، نماینده‌ی بیمه، دست‌فروش دوره گرد اسباب بازی، کارگر ذوب آهن و در نهایت کار در کارگاه جمع آوری و بسته بندی کاغذهای باطله.
 
هر یک از کتاب‌هایش مربوط به یکی از این مشاغل است. از جمله همین تنهایی پرهیاهو،  برمی‌گردد به  کار آخری که نوشتم.
 
البته در تاریخ حاکمیت کمونیست‌ها بر چکوسلواکی کاری که هرابال می‌کرد، عجیب نبود. چه بسا روشنفکران و اندیشمندانی که به اجبار به کارهایی نظیر آن‌چه نام بردم گمارده می‌شدند. ولی این کارها توسط هرابال داوطلبانه انجام می‌شد.
 
تنهایی پرهیاهو، آنچه که بر ذهن یک کارگر پرس و بسته بندی کتاب است را روایت می‌کند. با کتاب به سان یک موجود زنده برخورد می‌کند و مدام با آن‌ها حرف می‌زند. یا با خودش و ذهن خودش که بخش بزرگی از آن کتاب است.
 
دوران‌های تلخ گذشته بر تاریخ چکوسلواکی زنده شده و می‌میرند. هر حاکمیت جدید و ایدئولوژی جدیدی که بر آن کشور حاکم می‌شود، کتاب‌های حاکمیت قبلی به دستگاه کاغذ خرد کنی سپرده شده است.
 
یکی از کارهای زیبایی که می‌کند، در هر بسته کاغذی که بسته‌بندی می‌کند، یک کتاب سالم می‌گذارد. هر از گاهی کتابی نایاب را هم برداشته و به خانه می‌برد. بالای تختش جایی برای آن‌ها درست کرده و در نهایت هرشب زیر چیزی حدود یک تن کتاب می‌خوابد.
 
چند نفری نیز هستند که او گاه به گاه کتابهایی را از توده‌ی تل‌انبار شده برای پرس، پیدا می‌کند و برایشان می‌برد. از هر جنس و قماشی هم هستند. در مقابل، آن‌ها نیز، پولی به او می‌دهند. لازم به یادآوری است که این کار الزامن مخفیانه نیست. ولی گاه می‌تواند برای او خطر هم داشته باشد. از جمله وقتی کتب مذهبی را برای کشیشی می‌برد.
 
کتاب را  بخوانید. بی بدیل است. اگر آن را به دست بگیرید مشکل تا تمام شدنش زمین بگذارید. هرابال وقتی زنده بود، به قول میلان کوندرا ،که در اینجا بسیار شناخته شده هم هست، "بزرگترین نویسنده‌ی معاصر چک است."
 
وی متولد 1314 است. بسیاری کتاب‌ها از جمله همین تنهایی پر هیاهو را در زمان اشغال کشورش به دست نیروهای روسیه نوشت. در آن زمان چند سالی ممنوع القلم بود. هرچند همین اشغالگران بعد از چندی دیدند که کتاب‌های او فارغ از تاریخ و روز و ماه و سال اند. هرابال در سال 1997 به علت بیماری و در سن هشتاد و سه سالگی در بیمارستانی بستری شد. روزی گفت: می خواهد برود و به کبوتران دانه بدهد. به بالکن رفت و از آن جا به پایین پرید؟ پرواز کرد؟
 
تنهایی پرهیاهو را بسیاری تجربه کرده اند. گیرم نه به عنوان یک شغل، یک کار، که به شکلی دیگر. نسل من این تجربه را دارد. نسلی که خیلی از کتاب هایی که یک روزی داشت را دیگر ندارد. .......... بگذریم و تمام کنیم.
 
هرابال، در مورد کتاب خودش می‌گوید:
 
یگانه هدف و معرف حضور من بر عرصه‌ی این سیاره آن بوده که "تنهایی پر هیاهو" را بنویسم.
 
 
 
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: داستان «تنهایی پرهیاهو» نوشته بهومیل هرابال - Actinium - 02-10-2018، 18:00

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  حال بهم زن ترین داستان دنیا(هر اتفاقی که بعد از خوندن داستان افتاد به من ربطی نداره)
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان